انتشار کلیپهایی از شکنجه و کشتار سگها، آنهم به نام جمعآوری این حیوانات که با واکنشهای فراوانی از سوی مردم و به خصوص فعالان حقوق حیوانات همراه بود، باعث شد تا بار دیگر این پرونده قدیمی در صدر مطالب شبکههای اجتماعی و فضای مجازی قرار گیرد و دوباره دولت و شهرداری به دلیل سوءمدیریت در این زمینه، هدف انتقادهای تند و تیز منتقدان قرار گیرند.
به گزارش اعتماد، زن جوان که فقط صدایش شنیده میشود و خبری از تصویرش در ویدیوی منتشر شده نیست، دایم ناسزا میگوید و نفرین میکند: آخر مگر شما بویی از انسانیت نبردهاید؟ آخر چرا باید با حیوانات اینگونه برخورد کنیم؟ شما اینجا را ببینید… و به دنبال آن دوربین میچرخد و روی صحنههای مختلف زوم میکند. همه جا سگهایی دیده میشوند که در وضعیتی بسیار بد و کثیف، زخمی و بیحال دراز کشیدهاند و شاید نفسهای آخرشان را میکشند. مگسها از سر و کول سگها بالا میروند. صدای زن که حالا بغض کرده و میلرزد، همراه با تصویر روی سگی قفل میشود. زن با همان صدا که حالا به گریه بدل شده است، پوزه سگ را میگیرد و آن را به طرف دوربین میگیرد. دور سر و دهن حیوان سیم ضخیمی پیچیده شده که دهانش را پر خون کرده است. زن میگوید: آخر حتی آدمها را هم اینجوری شکنجه نمیکنند که این حیوان زبان بسته را شکنجه کردهاند و بعد تلاش میکند تا سیم را باز کند ولی نمیتواند….
این تنها گوشههایی از یکی از چندین کلیپی است که این روزها درمورد جمعآوری و نگهداری و شکنجه سگهای ولگرد در فضای مجازی منتشر شده است؛ کلیپهایی که نشان میدهد ماموران شهرداریها یا پیمانکاران آنها به جای جمعآوری این حیوانات در چارچوب پروتکلهایی که دارند، آنها را با گلوله کشته و دفن کردهاند یا در کمپهای بهشدت غیراستاندارد که بیشتر شبیه طویلههایی کثیف و غیربهداشتی است، شکنجه و نگهداری میکنند. کمپهایی در قم، دماوند، و…. این مساله باعث شده تا دوستداران حیوانات در شهرهای مختلفی مانند دماوند، تظاهراتهایی آرام و البته کمجمعیت را علیه کشتار سگها و شکنجه آنها توسط ماموران شهرداری و پیمانکاران آنها برگزار کنند. این معترضین در کلیپهایی که منتشر کردهاند مدعی شدهاند که در تهران نیز چنین رفتاری با سگها میشود.
تقصیر خودمان بود
مجتبی طباطبایی پژوهشگر محیطزیست و آموزشگر «اتحاد جهانی برای کنترل هاری» در گفتوگویی که در این زمینه، با ایمنا داشت اعلام کرده است که در دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت حیوانات به جای «کنترل سگهای ولگرد» عنوان معنادار «مدیریت جمعیت سگها» جایگزین شده است.
وی معتقد است: حقیقت این است که کارهایی که در این راستا انجام میشود، مشکلی را برطرف نمیسازد؛ زیرا اصولی و علمی نیست بلکه اقداماتی کور و شتابزده است که حاصلی جز حیف و میل کردن بودجه ندارد. رفتارهای خشونتآمیز علیه سگها با هر خبری که در مورد حلمه یک سگ بیصاحب به شهروندان منتشر میشود، تشدید میشود. انگار ماموران و حتی مردم در اقداماتی احساسی تلاش میکنند تا انتقام آن حادثه را از تمامی سگها بگیرند! مطابق آمار سازمان حفاظت از حیوانات (WAP) در کشورهای در حال توسعه که هنوز روشهای علمی مدیریت جمعیت سگها را پیاده نکردهاند بعد از مرگ هر انسان از هاری، ۱۷۰ سگ به شکل وحشیانهای کشته میشوند.
طباطبایی در این زمینه مدعی است: سگهای بدون صاحب از انسان دوری میکنند و غیر از ترس و دفاع از خود در شرایطی که آزار میبینند یا دفاع از تولههای خود، به انسان حمله نمیکنند؛ لذا برای کنترل گزش سگ بیسرپرست در هیچ کجای دنیا کشتار و جمعآوری سگها توصیه نمیشود بلکه آموزش رفتار مسوولانه به افراد و به ویژه آموزش به کودکان انجام میشود.
این پژوهشگر محیطزیست میافزاید: در کشور ما دامپروران و گلهداران دقیقا از تولگی این سگها را به اصطلاح بگیر و وحشی پرورش میدهند. وقتی رفتارهای اشتباه و منسوخ که در بسیاری از کشورها جرم است و حتی جریمه زندان دارد، در کشور ما متداول است، دیگر جای تعجب نیست که چرا گزش داریم. از بریدن گوش و دم سگها از تولگی گرفته تا کارهای بسیار وحشتناک که با سگهای گله در دامپروریها و روستاها انجام میشود. دیگر جای تعجب نیست که در دامشهر قم منطقهای دامپروری، دو کودک در فاصله زمانی کوتاه در نتیجه حمله سگها دریده میشوند. طباطبایی میافزاید: مطابق یک مقاله مروری از انستیتو پاستور ایران براساس ۲۰ سال مطالعه از هر ۱۰ مورد گازگرفتگی هفت مورد مربوط به سگ با سرپرست و تنها 5/0 مورد مربوط به سگ بیسرپرست بوده و باقی آن نیز مبهم است.
او ادامه میدهد: وقتی عمل حذف سگها در روستاها و شهرهای کشور با کشتار انجام میشود، نه تنها در سالهای پیشرو جمعیت سگها کاهش پیدا نمیکند بلکه در نتیجه افزایش نرخ زاد و ولد، جمعیت آنها جوانتر میشود و با نابودی سگهای پیرتر و فرار چابکترها از منطقه، فورا قلمرو خالی توسط سگهای جدید اشغال خواهد شد و این سگها بر سر قلمرو، جنگ خواهند داشت؛ این موضوع خود باعث افزایش مزاحمت برای شهروندان و انتقال بیماریها بین سگها است. این فعال حوزه حیوانات، پیرامون اینکه کدام ارگانها در ساماندهی سگهای بیصاحب از نظر قانونی مسوول هستند، میگوید: طبق قانون، مسوولیت جمعیت سگهای بدون صاحب برعهده شهرداریها است؛ اما اگر بخواهیم با روشهای اصولی و علمی مدیریت جمعیت را انجام دهیم، براساس اصول سازمان جهانی بهداشت حیوانات (WOAH) به یک برنامه کلنگر و ملی نیاز است که همکاری ارگانهای بسیاری را میطلبد.
وی اضافه میکند: برنامه مدیریت جمعیت سگها از جانب دستورالعمل ابلاغی از سازمان شهرداریها و دهیاریهای وزارت کشور در کارگروه متشکل از ارگانهای متعدد مانند سازمان محیطزیست، سازمان دامپزشکی، وزارت بهداشت و نمایندگان دیگر ارگانها تایید و به شهرداریها ابلاغ میشود. تاکنون دستورالعملهای موجود منطبق بر روشهای علمی و کارآمد نبوده، هر چند کشتار نفی شده، اما چون راهکار جایگزین کشتار به درستی تبیین نشده برنامهای ناکارآمد و پرهزینه توصیه شده است، در حال حاضر آییننامه فعلی در حال نگارش است. بنابراین این ارگانها باید مطابق روشهای علمی و اصولی به اصلاح شیوهنامه قبلی بپردازند تا با ابلاغ برنامههای علمی مشکلات حل شود.
برنامههای بیاثر
طباطبایی تاکید میکند: در هیچ کجای دنیا بدون برنامه سراسری در کشور و اجرای برنامه مدیریت جمعیت سگها (DPM)، مشکلات مربوط به سگها کاهش پیدا نکرده است. در مقابل آنچه در ایران انجام شده صرفا برنامه منسوخشده حذف است که شامل کشتار، جمعآوری یا انتقال به پناهگاه میشود. این روشها نه تنها باعث کاهش جمعیت نمیشود بلکه عملا امکان کنترل بیماریهای مشترک مثل هاری را از بین میبرد. طباطبایی گفت: تا زمانی که این تخمینها وجود نداشته باشد، نمیشود آمار دقیقی را گفت. اخیرا یکی از دانشمندان کشور ادعا کرد که شمار سگها دو میلیون را رد کرد! توگویی در لحظه در حال شمارش بودهاند! اما با توجه به بعضی از مشاهدات حدودی از جمعیت سگها، نسبت جمعیت سگ به جمعیت انسان و زیستگاههایی که در ایران وجود دارد، جمعیت سگها در ایران بعید است که به دو میلیون برسد. با این حال همه اینها حدود است.
وی افزود: باید توجه کنیم که جمعیت سگها هر چند در ایران باعث مشکل شده است به نسبت کشورهای آسیای شرقی، امریکای لاتین و جنوب آفریقا به هیچوجه جمعیت قابل توجهی نیست. کشورهایی مثل اندونزی، فیلیپین، مکزیک جمعیت بسیار بالاتری نسبت به ایران دارند و این کاملا بدیهی است. برای اینکه جاهایی که تراکم جمعیت انسان زیادتر است خود به خود جمعیت سگها نیز بیشتر میشود. همانطور که در کشور ما هم مشهود است که جمعیت سگ بیسرپرست مثلا در استان سیستان و بلوچستان خیلی نسبت به مازندران کمتر است.
طباطبایی گفت: در کشورهای اروپایی مثل سوئد، هلند، انگلیس اگر کسی سگش را از خانه خود بیرون کند، نگاه جامعه به او مثل این میماند که بچه خود را از خانه بیرون انداخته است. در ایران چنین چیزی نیست در کشور ما وقتی یک روستایی ببیند که سگش مثلا از طویله به درستی نگهبانی نمیدهد یا ضعیف است فورا آن را رها میکند و دنبال سگ دیگری میگردد. این تفاوت نقش کلیدی دارد و چندین دهه پیش در این کشورها حل شده به خاطر همین است که امروز این کشورها سگ بیسرپرست ندارند.
چگونه کنترل کنیم؟
این فعال حقوق حیوانات با اشاره به تجربه انگلیس در این زمینه بیان میکند: در کشور انگلیس نیز پنجاه سال پیش انجمن پیشگیری از ظلم به حیوانات انگلیس با همکاری سازمانهای ذیربط به شکل وسیع اقدام به عقیم کردن سگها و فرهنگسازی مردم برای به سرپرستی گرفتن سگهای بیسرپرست کردند. به همین علت توانستند موفق به کنترل جمعیت سگهای بیسرپرست شوند. نتیجه این مساله آن است که در کشور انگلیس که یکششم ایران مساحت دارد ۱۲ میلیون سگ وجود دارد. وقتی این نسبت با ایران سنجیده شود که خیلی بعید است بیشتر از دو میلیون سگ داشته باشد متوجه خواهیم شد که جمعیت سگهای ما مشکل نیست. مشکل ما فقط و فقط سوءمدیریت است که مسوول آن نیز تنها مدیران کشور و مشاوران کم دانش آنها هستند.
او در ادامه گفت: بنابراین آنچه در این کشورها اتفاق افتاد تبدیل سگ کارگر به سگ همدم بود. جایی که سگها نقش حیوان همدم را دارند محال است که جمعیت سگ بیسرپرست را تشکیل بدهند. در ایران هم کسی که سالهاست سگ یا گربه خانگی دارد محال است که بتواند بپذیرد همدمش به هر شکلی از او جدا شود، غافل از اینکه دقیقا تفاوت ما با کشورهای اروپایی همین است. آنها حیواندوست شدهاند و ما نشدیم. مردم کشور ما ارزشی برای سگی که از آن استفاده میکنند قائل نیستند و بعد از اینکه از آنها استفاده کردند با بیمسوولیتی رهایش میکنند.
طباطبایی میگوید: بنابراین با توجه به اینکه معمولا به دلیل اکولوژی سگها نسبت جمعیت سگ نر به ماده ۶۰ به ۴۰درصد است با عقیمسازی ۲۰ تا ۳۰درصد از جمعیت کل، جمعیت رفته رفته کاهش مییابد. در مقابل کاری که شهرداریها انجام میدهند جمعآوری و حذف سگهاست آنها برای انجام این کار مجبور هستند تمام سگها را جمعآوری و حذف کنند که در نهایت قطعا درصدی فرار میکنند و آنها خیلی سریع ظرفیت منطقه را پر میکنند.»
وی افزود: شهرداریها نه برای هر ۲۰ الی ۳۰درصد جمعیت بلکه برای هر سگی که در شهرشان باشد بودجه میگیرند. به عنوان مثال در یکی از شهرستانها یک میلیون و هفتصد هزار تومان به ازای هر سگ و برای تمام سگها بودجه گرفته میشود. در حالی که با این مقدار میتوان صددرصد سگها را عقیم و واکسینه کرد و بودجه مازاد را خرج آموزش و فرهنگسازی کرد، چه برسد به اینکه صرفا ۳۰درصد عقیم شوند. بنابراین بدون آنکه نیاز به افزایش بودجه باشد میتوان این کار را انجام داد.
20 هزار میلیارد تومان ناقابل!
حسین آخانی استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشکده زیستشناسی دانشگاه تهران نیز با بیان اینکه هیچ آمار دقیقی در مورد سگهای ولگرد وجود ندارد، میگوید: دولت میتواند برای حل این مشکل کارهای بسیاری انجام دهد. قوانین متعددی در این زمینه داریم و دولت وظیفه دارد به آنها عمل کند. برخورد با سگهای ولگرد در وهله اول وظیفه شهرداریها و دهیاریها است که شامل محیطهای شهری و روستایی میشود. در وهله دوم نیز وظیفه سازمان حفاظت محیط زیست است که نظارت بر محیطهای خارج از شهر را برعهده دارد. واقعیت امر آن است که قانون به اندازه کافی داریم ولی متاسفانه دستگاههای دولتی به هیچ عنوان نمیخواهند وارد مقوله سگهای ولگرد شوند و عمده آن هم به خاطر فحاشیها و برخوردهایی است که دوستداران سگها دارند.
این کارشناس محیطزیست میافزاید: در این باره محاسبات نشان میدهد که حداقل برای جمعآوری و عقیمسازی سگهای ولگرد در ایران بیست هزار میلیارد تومان پول نیاز است. این در حالی است که کل بودجه حفاظت محیطزیست این کشور دو هزار میلیارد تومان بیشتر نیست. آخانی افزود: آیا در حالی که شهرداری از ساماندهی چند هزار کودک کار تهران عاجز است، انتظار دارید بتواند این رفاه را برای هزاران هزار سگ ولگرد یا میلیونها سگ فراهم کند؟!
شهرداری تهران هم؟!
این اولینبار نیست که موجی از اعتراضها علیه شکنجه و سگکشی در تهران یا سایر شهرها بالا میگیرد. در سالهای گذشته، بارها کلیپها و تصاویری از بدرفتاری ماموران به نام جمعآوری، سگهای ولگرد را شکنجه میکردند یا میکشتند، در فضای مجازی منتشر شده است. گرچه هر بار با انکار شهرداری بعد از چند روز این موجها نیز فروکش کرده و ماجرا به فراموشی سپرده میشد! حالا اما بار دیگر دوباره حامیان حقوق حیوانات مدعی شدهاند که شهرداری تهران هم به همان سبک و سیاق سایر شهرداریها به جای جمعآوری اصولی سگها، آنها را از بین میبرد!
شهرداری: مربوط به تهران نیست!
تا همین چند ماه قبل، مسوول جمعآوری و عقیمسازی و ساماندهی سگهای ولگرد تهران، سازمان ساماندهی شهرداری بود. حالا اما این وظیفه برعهده سازمان پسماند شهرداری قرار دارد.
محمدمهدی عزیزی مدیرعامل این مجموعه، در گفتوگو با «اعتماد» ضمن رد ادعاهای مطرح شده در واکنش به فیلمهای منتشر شده در چند روز اخیر میگوید: هیچ کدام از این فیلمها مربوط به تهران نیست. فعالیت ما برای جمعآوری سگهای بیصاحب و رها شده، کاملا در چارچوب قوانین موجود و با استفاده از نیروهای متخصص و کارآزموده است و البته تحت نظارت نهادهای نظارتی از جمله مقامات قضایی. وی درخصوص روند جمعآوری و نگهداری سگهای بیصاحب نیز میگوید: در حال حاضر کار جمعآوری این سگها توسط دو پیمانکار بخش خصوصی و پیمانکار بخش زندهگیری خود سازمان در آرادکوه انجام میشود. در واقع سگها پس از زندهگیری به آراد کوه و نقاهتگاهی که برای آنها در نظر گرفته شده، منتقل میشوند.
این مقام مسوول با ذکر اینکه پیشبینی میکنیم در تهران چیزی حدود 5 تا 6 هزار سگ بیصاحب وجود داشته باشد، گفت: در ماه بین 200 تا 300 سگ توسط شهرداری تهران از سطح شهر جمعآوری و ساماندهی میشوند. عزیزی با ذکر اینکه سگها با استفاده از دارت و مواد بیهوشکننده جمعآوری میشوند، تاکید میکند: این روش، شیوهای کاربردی و علمی و فراگیر برای جمعآوری سگهای بیصاحب است. مهمتر از جمعآوری، سرنوشتی است که در انتظار سگهاست. مدیرعامل سازمان پسماند در مورد سرنوشت سگهایی که به نقاهتگاه این مجموعه منتقل میشوند نیز میگوید: سگهای بلا صاحب جمعآوری شده از سطح شهر پس از انتقال به نقاهتگاه معاینه میشوند و اگر مبتلا به بیماری باشند به آنها رسیدگی خواهد شد. در مرحله بعد و پس از بهبود حالشان به عنوان سگهای سالم به تشکلهای زیستمحیطی داده شده یا به صورت قانونی به شهروندان و افراد حقیقی که تمایل دارند داده میشوند که اکثرا به عنوان سگهای نگهبان از آنها استفاده میشود.
او همچنین در مورد سگهایی که واگذار نمیشوند نیز میگوید: شهرداری خودش از این سگها نگهداری میکند، آن هم با تغذیه سالم و حضور دامپزشک. اما به نظر میرسد با تمام اقداماتی که شهرداری تهران مدعی انجام آنهاست، آمار سگهای بیصاحب و ولگرد تهران روز به روز افزایش مییابد بهطوریکه به اعتقاد برخی کارشناسان میرود تا به مرز هشدار برسد.
یک منبع موثق در مورد علت بروز چنین رویهای به خبرنگار اعتماد میگوید: واقعیت این است که متولیان زندهگیری سگها در شهرهای مختلف و به خصوص شهرهای حاشیهای تهران، وقتی که آنها را میگیرند، برای اینکه از عهده واکسیناسیون و عقیمسازی و نگهداری آنها برنمیآیند، سگها را به حاشیه پایتخت میآورند و آنها را رها میکنند! مسلم است که این سگها نیز برای تهیه غذا به تدریج وارد شهر میشوند و زاد و ولد میکنند و نتیجه آن میشود دریایی از سگهایی که امروز شاهد آن هستیم.
عزیزی ولی در این مورد یعنی علت افزایش آمار سگهای بیصاحب و ولگرد در تهران تنها به این نکته بسنده میکند: شاید دلیل آن آزادسازی غیرقانونی سگها در اطراف تهران باشد. به هر تقدیر به نظر میرسد گویا قرار نیست حاشیههای پرونده جمعآوری و شکنجه سگها به این زودیها بسته شود. پروندهای که سالهاست همچنان باز است و به همان نسبت هر از گاهی با انتشار خبر یا کلیپ جدیدی از شکنجه یا حتی کشتار آنها، برگ جدیدی به آن اضافه میشود و هنوز اقدام مثمرثمر چندانی از سوی نهادهای متولی و حتی مقامات قضایی به این رویههای غیرقانونی در مورد رسیدگی به آن، صورت نگرفته است!
آخرین دیدگاه