مرد کلاهبرداری که با معرفی خود به عنوان طلافروش یا تاجر پولدار با «بیوه زنان» ارتباط برقرار میکرد و سپس با وعده ازدواج، طلاهای آنان را با شگرد خاص میربود یا با تهیه فیلم و عکس دست به اخاذی میزد با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی درحالی دستگیر شد که از چند استان دیگر کشور هم تحت تعقیب بود.
به گزارش خراسان، تشکیل پروندههایی در مراکز انتظامیمشهد، از فعالیتهای مجرمانه مرد میانسالی پرده برداشت که خود را اهل تبریز معرفی میکرد و بدین ترتیب ماجرای کلاهبرداری از زنان بیوه و مطلقه با وعده واهی ازدواج در دستور کار پلیس قرار گرفت. با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع که زنان زیادی، قربانی تبهکاریهای «کژدم حیله گر» شده بودند، سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، گروهی تخصصی از کارآگاهان زبده اداره عملیات ویژه را مامور رسیدگی به این پرونده کرد. به همین دلیل مطالعه گزارشهای مالباختگان و زنانی که توسط این تبهکار حیله گر اغفال شده بودند،آغاز و مشخص شد که در برخی از موارد او با تهیه فیلم و عکس از ارتباط شیطانی خود با طعمههایش چندین سال از آنان اخاذی کرده است ولی بسیاری از قربانیان «کژدم حیله گر» به دلیل جلوگیری از آبروریزی، نتوانسته اند از او شکایت کنند.
طولی نکشید که جلسات تخصصی و کارشناسی این ماجرا زیر نظر سرهنگ محمدرضا افتخاری (رئیس اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی) برگزار شد و کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی به ردزنی کلاهبردار مذکور پرداختند اما نتایج تحقیقات نشان میداد که متهم مذکور بسیار زیرک و حرفهای است و هنگام ارتباط با هرکدام از طعمههای خود از خطهای تلفن مجزایی بهره میگیرد. این در حالی بود که ریشه یابی خطوط تلفنی وی نیز به سرانجامی نرسید چرا که همه این خطهای تلفنی به نام افراد بیسواد و تنگدستی در استانهای شرقی کشور ثبت شده بود. با وجود این تلاشهای شبانه روزی کارآگاهان به تهیه تصویری از این تبهکار حرفهای انجامید که مال باختگان و زنان مطلقه آن را تایید کردند.
با شناسایی هویت «ناصر – ب» و آخرین تصویر وی، مشخص شد که او مرد 58 سالهای اهل و ساکن تبریز است اما بررسی بانکهای اطلاعاتی و استعلامهای پلیس از مراکز برون سازمانی نشان میداد که وی 10 روز قبل از مشهد خارج شده و به تهران و کرج رفته است. بنابراین گزارش، حالا دیگر مردی که بین مالباختگان به «کژدم حیله گر» معروف بود زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان اداره عملیات ویژه آگاهی قرار گرفت و در تور پلیس افتاد. قبل از آن که کارآگاهان برای دستگیری وی و با هماهنگی قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عازم تهران شوند، اطلاعاتی رسید که حکایت از بازگشت متهم در آینده نزدیک به مشهد داشت. به همین دلیل گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ خداوردی نژاد، اقدامات فنی و اطلاعاتی را با گزارش محرمانه مشخصات متهم تحت تعقیب به مراکز زیرمجموعه پلیس اماکن عمومیآغاز کردند و منابع دیگری مانند اجاره دهندگان سوئیتها را نیز به کار گرفتند.
چند روز بعد زنگ یک تلفن محرمانه، کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی را به تکاپو انداخت و آنها بلافاصله سلاحهای سازمانی را برداشتند و با خودروهای پوششی به طرف مرکز شهر حرکت کردند در جایی که متهم سوئیتی را در آن با مشخصات سجلی جعلی اجاره کرده بود. کارآگاهان با رعایت اصل غافلگیری و با دستور قاضی کیانی (بازپرس پرونده) وارد عملیات شدند و «ناصر- ب» را در حالی دستگیر کردند که او همچنان مات و مبهوت به کارآگاهان لباس شخصی خیره شده بود. در بازرسی از محل اقامت «کژدم حیله گر» تعدادی فلش و مموری به دست آمد که تصاویر برخی شاکیان و شیوههای فعالیتهای مجرمانه وی در آن وجود داشت.
با انتقال این متهم 58 ساله به پلیس آگاهی، تحقیقات از وی با حضور 7 تن از زنان مالباخته ادامه یافت و او به فروش طلاهای شاکیان به طلافروشانی در خیابان شهید مفتح کوی طلاب مشهد اعتراف کرد. به همین خاطر و با راهنماییهای سرهنگ شفیع زاده، کارآگاهان، طلافروشان مالخر را نیز دستگیر کردند که طلاها را بدون فاکتور خریده بودند. در همین حال یکی از شاکیان این پرونده به سروان مهربان (افسر پرونده) گفت: 7 سال قبل در یکی از بیمارستانهای مشهد با «کژدم حیله گر» آشنا شدم. آن زمان به تازگی از شوهرم طلاق گرفته بودم و اوضاع روحی مناسبی نداشتم. وقتی این تبهکار حیلهگر با چرب زبانی وارد زندگیام شد و وعده ازدواج داد من هم خیلی زود به او اعتماد کردم و این گونه روابط ما ادامه یافت ولی هنوز دو هفته بیشتر از این ارتباط اغفال گونه نمیگذشت که روزی از زندان تهران با من تماس گرفت و گفت: به جرم کلاهبرداری و سرقت به زندان افتاده است و سپس از من خواست تا 300 میلیون تومان به حساب برادرش واریز کنم که از شاکیان خودش رضایت بگیرد در غیر این صورت عکسها و فیلمهایی را که از یک رابطه فریبکارانه تهیه کرده بود در فضای مجازی منتشر میکند. من هم که از آبروی خودم میترسیدم با هر بدبختی بود این پول را فراهم کردم و به او دادم ولی او بعد از آزادی از زندان مرا رها نکرد و همچنان با همین تصاویر از من اخاذی کرد تا این که وقتی فهمیدم کارآگاهان پلیس آگاهی او را دستگیر کرده اند نفس راحتی کشیدم وهمه استرسها و نگرانیهایم پایان یافت.
یکی دیگر از مالباختگان این پرونده گفت: شهریور سال گذشته مقابل مطب دندان پزشکی درون خودرو نشسته بودم که مردی خوش تیپ و شیک پوش، با من وارد گفت و گو شد و با چرب زبانی چنان فریبم داد که خودم نیز نفهمیدم چگونه به همین راحتی در دام یک کلاهبردار افتادم. او مدعی شد در بولوار سجاد مشهد طلافروشی بزرگی دارد و سپس از من خواست به خاطر این که خودروی بنزآخرین مدل خود را به دلیل ترافیک بیرون نیاورده، او را چند خیابان بالاتر برسانم من هم که محو خوش زبانیهای او شده بودم، تقاضایش را پذیرفتم او در بین راه پرسید چرا طلاهایت را سرمایه گذاری نمیکنی؟ و ادامه داد: من با نگهداری امانت طلاها سود خوبی به شما میدهم. او طوری با اعتماد تمام دروغهایش را حقیقت جلوه میداد که نه تنها من بلکه هیچ کس دیگری هم به او مشکوک نمیشد. به همین خاطر هم من دستبند و گردنبندم را بیرون آوردم و به او دادم ولی چند دقیقه بعد با شگرد عجیبی از خودرو پیاده شد و گریخت که من هنوز هم باورم نمیشود به همین راحتی فریب خورده ام و …
همچنین یکی دیگر از طعمههای این تبهکار حرفهای که زنی مطلقه و مسافرکش شهری بود درباره شکایت خود به پلیس گفت: من برای هتلهای هسته مرکزی شهر مسافر جابه جا میکنم و از این طریق روزگارم را میگذرانم. روزی مقابل یکی از هتلهای بزرگ نشسته بودم که مسافری خوش تیپ و قیافه به من گفت: خودروی دربستی میخواهم و نشانی خیابان بابک در منطقه بالاشهر را داد. من هم پذیرفتم و در طول مسیر به او گفتم شغل من مسافرکشی نیست! اما شما را به خاطر شخصیت جذاب تان سوار کردم چون قرار است برای تمدید رهن خانه، طلاهایم را بفروشم! و قرار بود به یک طلافروشی بروم! آن مرد خیلی با طمأنینه و آرام پاسخ داد:لازم نیست طلاهایت را بفروشی! من خودم تاجر طلا هستم آنها را نزد من امانت بگذار و ماهانه مبلغ اجاره منزلت را بگیر و بیشتر از آن سود خوبی هم میدهم! به گونه ای که دیگر فعالیت در تاکسی اینترنتی را رها کنید و زندگی خوبی داشته باشید! با شنیدن این حرفها خیلی دلگرم شدم و طلاهایم را از درون جعبه جواهرات بیرون آوردم او آنها را دانه دانه در یک کیسه عینک گذاشت و درون جیبش قرار داد. بعد از چند دقیقه هم به بهانه شارژ تلفن مقابل یک مرکز خرید از خودرو پیاده شد و از من خواست منتظرش بمانم اما وقتی مدت زمان زیادی گذشت و از پاساژ بیرون نیامد از خودرو بیرون آمدم و فهمیدم که از طرف دیگر مرکز خرید فرار کرده است و من قربانی یک کلاهبردار حیله گر شده ام!…
در همین حال یکی دیگر از قربانیان «کژدم حیله گر» به افسر پرونده گفت: من با خودرو مسافرکشی میکردم که او را در مسیر فرودگاه سوار کردم در همین شرایط دخترم تماس گرفت و من مشغول گفت وگوی تلفنی شدم به دخترم گفتم نگران نباشد با فروش طلاهایم پول اجاره خانه را تهیه میکنم! در این هنگام مسافر میان سال گفت: شما نظر کرده هستید!
چون من دیشب خواب دیدم که باید به فردی کمک کنم! حالا هم فهمیدم این خواب تعبیر خوبی داشته است. آن مرد سپس خود را طلافروش پولداری در بولوار سجاد معرفی کرد و از من خواست تا طلاهایم را امانت به او بسپارم و به همان مبلغ پول بگیرم و بعد با بازگرداندن وجوه دریافتی، طلاهایم را بازپس بگیرم اما آن مرد که خود را فردی معتقد جلوه میداد با ترفندی از خودرو پیاده شد و گریخت.
تحقیقات بیشتر درباره اقدامات مجرمانه دیگر این تبهکار حرفهای در حالی ادامه دارد که یک مقام آگاه در پلیس آگاهی خراسان رضوی از شهروندان خواست چنان چه با این شیوه و شگرد متقلبانه در دام این مرد کلاهبردار افتاده یا اغفال شده اند برای اعلام شکایت و شناسایی او به اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه کنند و یقین بدانند که هویت آنان و همچنین ماجراهای اغفال با وعده و وعید واهی ازدواج به طور محرمانه در پلیس و دستگاه قضایی باقی خواهد ماند.
آخرین دیدگاه