سرفراز، نیمههای شبی در ماه فوریه پس از چند ساعت بیهوشی بیدار شد. او خودش را در یک اتاق سرد و سنگی دید و متوجه شد که آلت تناسلیاش بهشدت درد دارد و پندیده (متورم) است. او را همان شب از زندان اداره اطلاعات طالبان بیرون برده بودند و در یک باغ که از مقامهای دولت پیشین بهجا مانده بود و اکنون مقر نیروهای نظامی طالبان است، مورد شکنجه قرار دادند.
او گفت پس از آنکه شلنگ آب را در دهانم گذاشتند و آب به معدهام وارد شد، از حال رفتم. روز بعد وقتی سرفراز اجازه رفتن به دستشویی گرفت، درد آلت تناسلیاش را به یکی دیگر از زندانیان گفت و آنگاه فهمید که طالبان هنگامی که او بیهوش بوده است، به آلت تناسلیاش سوزن زدهاند.
سرفراز گفت: «نمیدانم چرا این کار را با من کردند، اما برخی زندانیان گفتند طالبان این کار را میکنند تا کسی نتواند ادای بیهوشی دربیاورد و از شکنجه در برود.»
سرفراز گفت در روزهای بعد متوجه شدم که اقدامی مشابه در مورد شماری دیگر از زندانیان نیز صورت گرفته است. سرفراز پس از تحمل ۴۵ روز شکنجه، از زندان طالبان آزاد شد و بار دیگر اواخر مه در شهر مزارشریف بازداشت شد. طالبان در مورد شکنجه و رفتار با زندانیان تاکنون از دستور و قانون نوشتهشده مشخصی پیروی نمیکنند. افراد بازداشت شده در بیشتر موارد پیش از اثبات اتهام و در صحنه بازداشت مورد ضربوشتم و شکنجه قرار میگیرند.
منصور، مالک یک شرکت پیمانکاری بود که با نظامیان خارجی و ارتش دولت پیشین افغانستان کار میکرد.
او ۲۰ سپتامبر در مزارشریف بازداشت شد و ۶۵ روز در زندان طالبان در مزارشریف بود و در این مدت، شاهد روشهای مختلف شکنجه طالبان بود. منصور گفت برگزاری نمایش شکنجه در صحن زندان، یک امر معمول است که فرماندهان طالبان هر صبح و شب برگزار میکنند. او افزود شماری از کودکان زیر ۱۸ سال، به جرمهای مختلف ازجمله سرقت موبایل و اشیای گرانبها از مغازهها بازداشت و زندانی شدهاند که شدیدترین شکنجهها را متحمل میشوند.
منصور در مورد نحوه شکنجه یکی از کودکان که به گفته او حدود ۱۴ سال داشت و متهم به سرقت موبایل بود، گفت: «یک روز صبح در اوایل نوامبر، طالبان همه زندانیان را از اتاقهایشان بیرون کردند تا جریان شکنجه کودک ۱۴ ساله را تماشا کنند. دو نفر پلیس طالبان، کودک متهم به سرقت را با کابل سیمی و با کوبیدن به سر، صورت، دستها و پاهایش شکنجه میکردند.»
او افزود: «عینالدین اسلامیار، مسئول بلاک ۳ زندان که بار نخست کودک متهم به سرقت را شکنجه و سپس آزاد کرده بود نیز در صحنه شکنجه حضور داشت. او به یکباره عصبانی شد و کلاشینکف خود را برداشت و با گلوله به کف دست کودک شلیک کرد.» منصور افزود: کودک با دستی پر از خون در محوطه زندان میدوید، فریاد میزد و کمک میخواست، اما کسی جرات نکرد به او نزدیک شود.
شیوههای شکنجه در زندانهای طالبان شامل شوک برقی، آویزان کردن شخص از سقف اتاق طوری که طناب به پای راست و دست چپ بسته میشود، بستن به صندلی حین زدن با کابل به کف پاها، بستن دستها و پاها از پشت که طالبان به آن «شاه مرغک» میگویند، فروکردن پایپ (شلنگ) آب به دهان شخص زندانی تا اینکه شکمش از وارد شدن آب میپندد (متورم میشود) و از حال میرود، گذاشتن تکه آتش روی ران پا، خفه کردن با دست، سوزن زدن به آلت تناسلی، آویزان کردن سنگ یا شیء سنگین از آلت تناسلی، فروبردن سر شخص در داخل تانکر آب و شلیک به کف دست است که افراد مصاحبهشونده در مدت حبس شاهد اجرای آن بودهاند.
آخرین دیدگاه