مرد مسافرکش که به دختر جوانی تجاوز کرده است از سوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، تیر سال ۱۴۰۰ دختر ۲۰ سالهای به نام پریناز به پلیس آگاهی قرچک رفت و از راننده یک پراید شکایت کرد.
بیشتر بخوانید:
- از زورگیری تا تعرض؛ آزار زنان در خودروهای وحشت
- آزار و اذیت دختر فروشنده از سوی ۲ خریدار ادکلن
- حکم اعدام برای عامل تعرض به زن 43 ساله
این دختر که سر و وضعی آشفته داشت گفت: از خانه به سمت متروی شهرری میرفتم و چون هوا خیلی گرم بود سوار خودرو مسافرکشی شدم. در میان راه راننده که حدود ۳۵ سال داشت و ماسک به صورت زده بود سر صحبت را با من باز کرد. حرفهایش اذیتم کرد و فهمیدم او منظوری دارد. پاسخ او را ندادم و گفتم میخواهم پیاده شوم، اما او یکباره در ماشین را قفل و فحاشی کرد. او میگفت چرا پاسخش را نمیدهم.
ربودن دختر مسافر
دختر جوان که به شدت ترسیده بود و گریه میکرد ادامه داد: آن مرد به من حملهور شد. سرم را زیر صندلی برد. صندلی شاگرد را به روی سرم خواباند و سپس مرا به پارکینگ یک خانه مخروبه برد و به زور آزارم داد. او تهدید کرد از من فیلم گرفته و اگر از او شکایت کنم، فیلم را پخش میکند و آبرویم را میبرد. او بعد از آزارم مرا سوار کرد و در حاشیه ورامین از خودرو بیرون انداخت. وقتی چشمانم را باز کردم فقط دیدم مقابل یک مجتمع هستم. اهالی مرا دیدند و فکر کردند از من سرقت شده است. من به سختی خودم را به پلیس آگاهی رساندم.
تایید تجاوز از سوی پزشکی قانونی
دختر جوان به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان آزار و اذیت او را تایید کردند.
با اطلاعاتی که دختر جوان به پلیس داده بود ماموران به ردیابی مرد راننده پرداختند و پس از یک ماه توانستند او را بازداشت کنند. پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم پای میز محاکمه رفت. هرچند او مدعی بود جرمی مرتکب نشده است اما مدارک نشان میداد دختر جوان از سوی او مورد تجاوز قرار گرفته است.
در جلسه رسیدگی، دختر جوان برای متهم در خواست اعدام کرد و گفت حاضر به گذشت نیست.
وقتی مرد راننده با اتهام تجاوز روبهرو شد در دفاع از خودش گفت: من آن روز دختر جوان را سوار ماشین کردم. همان موقع همسرم با موبایلم تماس گرفت و گفت باید زودتر به خانه بروم، چون لازم است بچهمان را به درمانگاه ببریم و واکسن بزنیم. من به او گفتم فوراً به آنجا میروم اما دختر جوان ممانعت کرد و گفت باید او را به مقصد برسانم. این دختر بود که سر صحبت را با من باز کرد و گفت در خانه شرایط خوبی ندارد. او از بدرفتاریهای پدرش به من گلایه میکرد. بعد هم جایی که میخواست پیاده شد و رفت و من اصلاً نمیدانم چرا چنین دروغی گفته است.
در حالی که شواهد نشان میداد متهم دروغ میگوید قضات با توجه به مدارک بهدستآمده مرد جوان را به اعدام محکوم کردند.
آخرین دیدگاه