مردی که مدعی است در پی پیشنهاد بیشرمانه دوستش به مادر و همسرش او را به قتل رسانده است در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، این مرد متهم است یک سال قبل دوستش را به قتل رسانده و جسد او را دفن کرده و اموالش را فروخته است.
بیشتر بخوانید:
- بزرگترین نگرانی مرد همسرکش در یک قدمی چوبه دار
- نقشه آتشین زن جوان برای شوهر خیانتکار
- انگیزه پسر فقیر از قتل دوستش چه بود
قتل این مرد که یوسف نام دارد از سوی همسر صیغهای او به ماموران گزارش شد. زن جوان که ژاله نام دارد به ماموران گفت شوهرش به نام یوسف با ماشین او از خانه خارج شده و دیگر برنگشته و به تلفنش جواب نمیدهد.
تحقیقات ماموران در این خصوص آغاز شد، اما آنها نتواستند خودروی مقتول را پیدا کنند. با این حال متوجه شدند او آخرین بار با دوستش به نام امین قرار داشت. وقتی پلیس به سراغ امین رفت او منکر همه چیز شد، اما نتوانست علت آخرین تماس و قرارهایش را توضیح دهد و به همین دلیل بازداشت شد.
اعتراف به قتل
در نهایت امین به قتل اعتراف کرد. او گفت: من و یوسف بر سر مصرف مواد با هم آشنا شده بودیم. او ثروتمند بود و من فقیر بودم. به همین خاطر او میتوانست به من زور بگوید. همه کارهایش را من انجام میدادم و نوکرش شده بودم. رفتارش با من و اعضای خانوادهام تحقیرآمیز بود. به همین دلیل هم او را کشتم.
متهم در ادامه ادعا کرد: یوسف به من میگفت حالا که مادرت بیوه است او را صیغه من کن. او نسبت به زنم هم نظر داشت. البته من زنم را از او دور نگه میداشتم و اجازه نمیدادم با زنم ملاقاتی داشته باشد. همسرم از این موضوع خبر نداشت و فقط چندباری که یوسف به من زنگ زد با هم صحبت کردند. روز حادثه یوسف را به خانهام دعوت کرده بودم تا با هم مواد بکشیم. او حرفهای بیربطش را آغاز کرد و اینطور بود که من به سمتش حمله کردم و او را زدم و از پلهها به پایین پرت کردم. بعد هم جسدش را در راه پله دفن کردم. این کار را با کمک دوستم به نام مجید انجام دادم و بعد هم ماشین مقتول را فروختیم و تلفن همراه و سایر وسایل که در ماشین داشت به مالخر دادیم و پولش را تقسیم کردیم.
زندگی خصوصی یوسف
ماموران متوجه شدند همسر و فرزند یوسف سالها پیش او را ترک کردند و این مرد با زنی صیغهای زندگی میکرد. همچنین مشخص شد او مرد ثروتمندی بود که زندگی مرفهی را برای خودش فراهم کرده بود.
با توجه به اینکه همسر و فرزند مقتول بنا به دلیل موضوعی قانونی نمیتوانستند برای متهم درخواستی داشته باشند نماینده دادستان از طرف رئیس قوه قضاییه برای متهم به قتل درخواست دیه کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
جلسه محاکمه
در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده و درخواست نماینده دادستان و همسر صیغهای مقتول به قضات داده شد. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: من این اتهام را قبول دارم، اما قصد قتل نداشتم و تحت تاثیر مواد این کار را کردم. چون معتاد بودم تصمیم گرفتم اموال دوستم را بفروشم.
بعد از پایان گفتههای متهم ردیف اول، همدست او در جایگاه قرار گرفت و از خود دفاع کرد. در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
آخرین دیدگاه