احمد زیدآبادی نوشت:
پیشنویس قطعنامۀ پیشنهادی سه کشور اروپایی و آمریکا به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران هر چند که لحن ملایمی دارد، اما تصویب آن، سناریوهای بدبینانه را بر روند مذاکرات احیای برجام غالب خواهد کرد.
از این رو، جمهوری اسلامی لازم است چند روزِ باقی مانده به تصمیمگیری در بارۀ این پیش نویس در شورای حکام را غنیمت شمرد و از هر راهِ ممکن با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای خارج کردن این پیشنویس از دستور کار اجلاس، به توافق برسد.
در صورت عدم توافق با آژانس و تصویب پیشنویس قطعنامه در شورای حکام، از آن پس باید فرصت احیای برجام را تقریباً از دست رفته تلقی کرد.
متأسفانه دولت سید ابراهیم رئیسی تاکنون نتوانسته است از مزایای حکومت یکدست در جهت رفع موانع پیش روی احیای برجام و رفع تحریمها علیه کشور استفاده کند. این دولت یا همچنان در خیالات منتزع از واقعیتهای جامعۀ ایران اسیر مانده است و یا اینکه مانند دولتهای پیشین، از اقتدار و اختیار لازم برای خنثی کردن فشارهای انواع و اقسام محافل افراطی و ذینفوذ برخوردار نیست و عملاً مقهور آنان شده است.
در پرتو این وضعیت، به نظرم اوضاع به صورتی تصاعدی در حال وخیم شدن است. ارتش اسرائیل اخیراً با همکاری قبرس، مانوری پر سر و صدا برای مشابهسازی حملۀ گسترده به اهدافی در داخل خاک ایران برگزار کرده است. همزمان با آن، نفتالی بنت نخستوزیر اسرائیل در بازدید از مرکز تولید سیستم دفاع موشکی لیزری آن کشور، این تکنولوژی را سبب تغییر قواعد بازی در منطقه دانسته و تأکید کرده است که دیوار لیزری نه فقط قادر است هر موشک و راکت و خمپاره را در آسمان هدف قرار دهد بلکه میتواند سبب افلاس و ورشکستگی اقتصادی طرفهای مقابل اسرائیل شود چرا که آنها برای تولید هر موشک و راکت باید هزاران دلار هزینه کنند، اما اسرئیل با صرف چند دلار، موشکهای آنان را سرنگون خواهد کرد.
ظاهراً دیوار لیزری اسرائیل مایۀ دلگرمی کشورهای عرب جنوب خلیج فارس و محافل رسمی در آمریکا شده است. به احتمال زیاد به همین دلیل، اعضای شورای همکاری خلیج فارس پس از دورهای نرمش و احتیاط، در بیانیۀ اخیر خود لحنشان را در برابر رفتار جمهوری اسلامی تشدید کردهاند و کاخ سفید نیز به گونهای آشکار نسبت به احیای توافقنامۀ برجام خونسردی و بیتفاوتی از خود نشان میدهد.
این در حالی است که سیاست "نگاه به شرق" و "نزدیکی به همسایگان" برای خنثیسازی تحریمها و یا بینیازی از لغو آنها نیز در عمل سستی و بیپایگی خود را نشان داده و چین و روسیۀ درگیر در جنگ اوکراین، هیچکدام علاقهای به حمایت از جمهوری اسلامی به قیمت تخریب روابط خود با کشورهای نفتخیز عرب از خود بروز ندادهاند و بدون امضای برجام حاضر به همکاری جدی با تهران نیستند.
اوضاع داخلی هم نیازی به توضیح ندارد. مشکلات ناشی از بهرهبرداری نادرست از منابع آب و تخریب زیربناهای محیط زیستی کشور در قالب گرد و غبارهای خفه کننده و تنش آبی در بسیاری از روستاها و شهرها، روز به روز خود را آشکارتر میکنند. تبعیض و فقر و فساد در کنار گرانی و تورم فزاینده، نارضایتی عمومی را به اوج خود رسانده و شکاف سیاسی و فرهنگی بین حکومت و بخش بسیار بزرگی از جامعه به منازعهای تلخ و روزمره تبدیل شده است.
به جز تعداد انگشتشماری از مقامهای رسمی که لحنی ملایمتر از گذشته در پیش گرفتهاند، سایرین چنان به دشمنتراشی در همۀ جبههها علیه خود مشغولند چنانکه گویی به عمد، وضعیت طبیعیِ "جنگ همه علیه همه" را دنبال میکنند. روزانه حجم عظیمی از ادبیات سرشار از خشونت و نفرت و انتقام در همۀ سطوح جامعۀ ایرانی تولید میشود که طرف اصلی آن نیروهای داخل حکومت و یا نزدیک به آن هستند. پنداری نفرتپراکنی چند سویه هیچ نقطۀ پایانی ندارد و تا جامعه را یکسره در خود غرق نکند، هیچ طرفی را راضی نمیکند.
در این میان فقط احیای سریع برجام میتواند به عنوان نشانهای از ظهورِ ارادۀ تغییر در این روند رو به فاجعه تفسیر شود، اما اگر معجزهای سبب احیای سریع برجام نشود، در آن صورت، وقوع سناریوهایی در انتظارمان خواهد بود که من از سرِ خوف، فعلاً علاقهای به تشریح آنها ندارم.
آخرین دیدگاه