باز هم ریزش، باز هم آوار، باز هم خون و خاک و خاشاک. این بار در آبادان؛ ساختمان متروپل. این اولین بار نیست. آخرین بار هم نخواهد بود اگر ایمنی اصل اول نباشد. ساختمان پلاسکو نه فقط بر سر آتشنشانان و محبوسشدگان که بر سر همه ما آوار شد و بعد از آن باز هم شاهد تکرار و تکرار حوادثی مشابه، با دلایل گوناگون هستیم، هرچند شاید کوچکتر و با آمار و ارقام پایینتر. در همین یک سال گذشته حداقل دو حادثه بزرگ رخ داده است.
به گزارش اعتمادآنلاین، نمونه این حوادث همان حادثه رباطکریم است که 28 بهمن سال 1400 به وقوع پیوست. ساعت 20:10 بود که ساختمانی سه طبقه در محله شیرین ناگهان بر سر ساکنانش آوار شد. امدادگران به محل رفتند. حکایت همان حکایت همیشگی بود. وحشت، عملیات نجات، اضطراب، آواربرداری، اضطراب، سگهای زندهیاب، ترس، ویرانی و جنازه. یک، دو، سه، چهار… شمار کشتهشدگان آن حادثه به 9 نفر رسید و همین تعداد نیز زخمی و راهی بیمارستان شدند. دلیل آن اتفاق نشت گاز و انفجار اعلام شد.
قبل از حادثه رباطکریم زنگ حادثه در تبریز به صدا درآمده بود. درست در آخرین روز پاییز سال گذشته. ساعت 17:51. صدای انفجار در کوی بهشتی به آژیر آمبولانسها گره خورد و امدادگران پنج جنازه از زیر آوار بیرون کشیدند. 15 مصدوم هم روانه بیمارستان شدند. این بار هم علت حادثه انفجار گاز اعلام شده بود.
روز 27 بهمن سال گذشته نیز حادثهای در نسیمشهر به وقوع پیوست؛ حادثهای که کشته نداشت چون ساختمان قبل از ریزش تخلیه شده بود. رئیس آتشنشانی نسیمشهر همان زمان گفت اگر اقدام جدی و سختگیرانه آتشنشانی نبود و ساختمان تخلیه نمیشد این حادثه دستکم 30 کشته بر جا میگذاشت.
در آن حادثه ساختمان پنج طبقه و 10 واحدی در محله حصارک بر اثر گودبرداری غیراصولی در مجاورتش به طور کامل تخریب شد.
حوادث مشابه زیادی در یک سال گذشته در گوشه و کنار کشور به وقوع پیوسته است؛ حوادثی که شاید از نظر آمار به چشم نیاید، اما ارزش جانها در نمودارها نمیگنجد. علت حادثه آبادان هنوز مشخص و قطعی نیست اما حوادث گذشته نشان داده هر وقت ریزشی اتفاق افتاده سهلانگاری، بیاحتیاطی و غفلتی در میان بوده است.
آخرین دیدگاه