روزنامه ایران سراسر سرمقاله امروز خود را به بدگویی از رئیس دولت قبل و تمجید از شخص رئیسی اختصاص داد.
در این سرمقاله آمده است:
سفر رئیس جمهور به آذربایجان غربی هر چند بیست و یکمین سفر استانی او طی ۸ ماه اخیر به حساب میآمد، اما از یک جهت متفاوت از سفرهای پیشین بود. آیتالله رئیسی دو هفته پس از اجرای طرح مردمیسازی یارانهها به استان آذربایجان غربی سفر کرد و با حضور میان اقشار مختلف مردم بدون واسطه و رودررو با آنان به گفتوگو نشست. از این جهت اقدام او دارای اهمیت مضاعف است که علی رغم تبلیغ گسترده رسانههای مخالف دولت و شبکههای ضدانقلاب، درباره این طرح رئیس جمهور برای ارتباط مستقیم با مردم و بررسی بیواسطه مسائل و مشکلات آنان در بحبوحه اجرای طرح و در حالی که هنوز دستاوردهای مثبت این اقدام عیان نشده است در میان آنان حضور یافت و به سؤالات و دغدغههای آنان پاسخ داد؛ موضوعی که نماد سبک مدیریت مردمی و جهادی آیتالله رئیسی است. سبک مدیریتیای که کاملاً در نقطه مقابل شیوه مدیریتی رئیس جمهور پیشین قرار دارد. برای صحتسنجی این گزاره هر چند نیاز به استدلال نیست و مردم تجربه ریاست جمهوری روحانی را همچنان به خاطر دارند اما برای مشت نمونه خروار، مناسب است عملکرد دو رئیس جمهور در آزادسازی قیمت بنزین و مردمیسازی یارانهها مورد بررسی قرار گیرد.
در موضوع اول و در آبان ۹۸ صبح روز جمعه ۲۴ آبان، مردم در پمپ بنزینها متوجه افزایش یکباره قیمت بنزین شدند. خشم مردم از نادیده گرفته شدن از سوی دولت وقت، آنها را به خیابانها کشاند. مهمترین ضربه به نهاد دولت توسط قوه مجریه و با از بین بردن اعتماد مردم ایجاد شد. اعتراضات در برخی از شهرها شکل گرفت و پس از چند روز ضدانقلاب از این فرصت و بیخیالی دولت وقت کمال استفاده را برد و در برخی از نقاط کشور آشوب به پا کرد.
رئیس دولت اما ترجیح داد به جای گفتوگو و صحبت با مردم، سکوت اختیار کند و پس از ۱۰ روز از آغاز اعتراضات درباره تصمیم دولت درباره افزایش قیمت بنزین با مردم سخن بگوید. اما اظهارات عجیب روحانی ضربهای دیگر به اعتماد مردم به نهاد دولت وارد آورد. حسن روحانی ۶ آذر ۹۸ در جلسه شورای اداری آذربایجان شرقی درباره طرح افزایش قیمت بنزین، گفت: «شبی که سهمیهبندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و خودم هم صبح جمعه مثل شما دیدم قیمت تغییر کرده است چرا که به شورای امنیت کشور گفته بودم که زمان آن را به من هم حتی نگویید، به آنها گفته بودم در صداوسیما کارهای تبلیغاتی اجرای این طرح را انجام دهید و هر شبی که مناسب بود آن را اجرایی کنید.»
رئیس دولت با یک جمله که با خنده نیز بیان شد عملاً از خود سلب مسئولیت کرد و خواسته یا ناخواسته بنزین بر آتش ناراحتی و عصبانیت مردم ریخت. روحانی البته بعد از آن ماجرا تا پایان دولتش هیچگاه به میان مردم نیامد. او کرونا را بهانه کرد اما رویه رئیس دولت در سالهای پیش از کرونا نیز نشان میداد که علاقهای برای برهم زدن تشریفات مختص به خودش و حضور در میان مردم ندارد بخصوص آن یکی دو مرتبهای که در اوایل دولتش در میان مردم حضور یافت عملکرد او و دولتش به گونهای بود که مردم به او خوشامد نگویند و اتفاقهایی مانند آنچه که در استقبال از روحانی در معدن یورت رقم خورد، تجربه تلخی برای او رقم بزند. روحانی البته به جای تغییر رویه، صورت مسأله را پاک کرد و مردم از شیوه دولتداری وی حذف شدند. البته کلمه مردم برای پیشبرد امور سیاسی همچنان در ادبیات او به کار برده میشد که در ماههای آخر نیز اسم مردم هم از دهان او افتاد. سلب مسئولیت از خود، بیتدبیری در اجرا و نامحرم دانستن مردم، سه پایه فاجعه آبان ۹۸ و دیگر فجایع مدیریتی او بود که در هر سه آن شخص رئیس دولت مقصر اصلی به حساب میآمد.
اما در ماجرای طرح مردمیسازی یارانهها که از سوی دولت سیزدهم به اجرا در آمد، شرایط متفاوت بود؛ رئیس دولت پیش از آغاز اجرای طرح، مردم را از تصمیم خود آگاه کرد. همان ابتدا با اینکه بهراحتی میتوانست با توجه به عملکرد دولت قبل در رقم زدن شرایط موجود و بهوجود آوردن بحران ارز دولتی از خود سلب مسئولیت کند، صراحتاً اعلام کرد مسئولیت این طرح را میپذیرد و برای خدمت به مردم از گذشتن از آبروی خود ابایی ندارد. طرح را با تدبیر صورت گرفته با کمترین چالش به مرحله اجرا درآورد و حتی در پی برخی از مشکلات به وجود آمده که پس از اجرای طرح مشخص شد بلافاصله تصمیم مناسب اخذ و در تمامی این مراحل به صورت مستقیم و رودررو هم از طریق رسانه ملی و هم با حضور بیواسطه در میان اقشار مختلف مردم درباره این طرح به گفتوگو پرداخته شد.
برای همین است که فارغ از موافقتها یا مخالفتهای سیاسی، تصویر همه مردم از دولت فعلی با دولت قبل متفاوت است. تصویر برجامانده از دولت قبل، ناشی از تجربه زیسته مردم تحت مدیریت دولت روحانی است، تصویری که با بازیهای رسانهای فراموش نمیشود.
آخرین دیدگاه