ابراهیم اصغرزاده در هفتهنامه صدا نوشت:
حوادث و رویدادهای سیاسی را از دو منظر میتوان مورد توجه قرار داد.
یک دسته، حوادثی که زودگذر و موقتی و دارای علتهای مشخص و محدودی هستند و اثر کوتاهمدتی هم بر مناسبات سیاسی میگذارند. اما دسته دیگری از رویدادها، دارای اثری عمیق بر تحولات سیاسی هستند.
دلیل آن هم این است که این رویدادها، روی یک گسل قرار میگیرند؛ همچون فعلوانفعالات زمینشناسی که گاه شرایطی را فراهم میآورد که زلزله سهمگینی به وقوع میپیوندد، برخی رویدادهای سیاسی اگر در شرایطی رخ دهند که گسلها را تحریک کنند، میتوانند منجر به زلزله سیاسی شوند و بعد، اثرات درازمدت و عمیقی را از خود بر جای بگذارند.
ماجرای مکفارلین و سفر و حضور او در ایران، از جمله رویدادهایی است که مسیر تاریخ سیاسی پس از انقلاب را تغییر داد و اثرات عمیقی را بر آرایش نیروها در داخل ایران گذاشت.
در این تحلیل، میکوشم نشان دهم که چگونه سفر رابرت مکفارلین (مشاور امنیت ملی رئیسجمهور امریکا در دوران رونالد ریگان، 1983- 1985) موجب زلزله سیاسی عمیقی در ایران شد. در این متن، به آثار بینالمللی این رخداد و پیامدهای این سفر و افشای ماجرای «ایران-کنترا » در ایالات متحده و اختلافاتی که بین دولت و کنگره به وجود آورد، نمیپردازم. راجع به جزئیات خود سفر هم، توضیحی نمیدهم. توضیحات لازم و کافی در اینباره را آقای محسن کنگرلو و نیز آقای هاشمیرفسنجانی (در دوره ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت) ارائه کردهاند.
از اینرو، من سفر مکفارلین را از این منظر بررسی میکنم که چگونه این رویداد توانست آرایش سیاسی نیروها در ایران را تغییر دهد و تا حد زیادی، بر خود مسیر انقلاب هم تاثیر نسبتا عمیقی گذاشت و آن مسیر را تغییر داد.
آخرین دیدگاه