دکتر هادی خانیکی از آن دسته انسانهایِ کمتعدادِ چندساحتیِ دوران معاصر است.
ردِپای علم و عملش در حوزههای سیاست، فرهنگ و ارتباطات دیده میشود و تلاشهای آگاهانهاش برای بسطِ گفتوگو و ارتقای سرمایهی اجتماعی با هدف کاهش آلام بشر کتمانناشدنی است! در دوراهیهای اجتماعی و هر زمان که قدرت و هرجا مجالِ خدمت داشته، نفع جمعی را به نفع فردی ترجیح داده است.
مدافع شکلگیری، توسعهی فعالیتها و تقویت نهادهای مدنی بوده و تحقق حکومتها یا دولتهای قوی را نه صرفاً در حوزهی سیاست بلکه از جمیع جهات در گروِ شکلگیری جامعهی مدنی قوی میداند و در کسوتِ منتقدی خیرخواه به دولتها توصیه میکند برای بهبود روابطشان با ملتها بسیاری از امور را داوطلبانه به نهادهای مدنی واگذار کنند.
اگرچه تأکید و تلاش مستمر دکتر هادی خانیکی بر توسعهی گفتوگو، ارتقای سرمایهی اجتماعی و تقویت نهادهای مدنی بسیار ارزشمند است اما به نظر میرسد مهمترین ویژگی ایشان آنجایی رخ مینماید که با پذیرش اشتباهات بر اصلاح مداوم امور، اعم از فردی و جمعی پافشاری میکند.
دکتر خانیکی در واپسین روزهای فروردین ۱۴۰۱ از ابتلای خود به بیماری سرطان خبر داد و در نتیجهی یادداشت خود نوشت: 《بهبود و رهایی از بیماری وقتی دیدنی است که کسی و جایی، امید آن را داشته باشد》.
او در کوتاهترین زمان ممکن به نماد گفتوگو! با یک بیماری سخت، امید به زندگی و تولید سرمایهی اجتماعی از سرطان برای جامعه تبدیل شده است. دکتر خانیکی نه تنها در دور جدید زندگیاش، بیمی از ابتلای به یک بیماری سخت نشان نداده، بلکه یک تنه در حال دمیدن روح امید در جامعهای شده است که اکثر مردمانش بیماریهای مشترک سختی دارند!
هرآنکس که در بیم و اندوه زیست
بران زندگی زار باید گریست / "فردوسی"
در یکی از روزهای اخیر به منظور دعوت برای سخنرانی در مراسم افتتاح دهمین هفتهی روابطعمومی با ایشان تماس گرفتم. فرمودند در آن روز (۲۵ اردیبهشت) برای ادامهی فرآیندهای درمانی در بیمارستان هستند اما با هدف ایجاد سرمایهی اجتماعی از سرطان برای جامعهی روابطعمومی به صورت مجازی و از روی تخت بیمارستان با فعالان روابطعمومی سخن خواهند گفت!
حالا دکتر خانیکی در یکی از دشوارترین مراحل زندگیاش به تنهایی سرمایهی اجتماعی خلق میکند، گفتوگو را ترویج میدهد و به یک نهاد مدنی قدرتمند تبدیل شده است. به جسم و جان هموطنان خسته و بیمارش، امید تزریق میکند و همچنان به اصلاح امور، وفادار است.
ای در صفت ذات تو حیران که و مه
وز هر دو جهان خدمت درگاه تو به
علت تو ستانی و شفا هم تو دهی
یا رب تو به فضل خویش بستان و بده / "ابوسعید ابوالخیر"
آخرین دیدگاه