کتاب و دغدغه‌هایی که همچنان باقی است

کتاب و دغدغه‌هایی که همچنان باقی است

مسائل، آسیب ها و دغدغه های حوزه کتاب در کشور همچنان قابل توجه است.

نکات زیر را سال ۱۳۹۶ با یکی از رسانه ها مطرح کردم که هنوز هم مسئله روز فرهنگی ما است. در ارزیابی اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی و سایر نهادهای زیرمجموعه این وزارت‌خانه در افزایش سرانه مطالعه در کشور نکاتی مد نظر است. ازجمله نکاتی که دوستان ارشادی ما باید آن را باور کنند و بدان اهتمام ورزند این است که تقسیم وظایف در دولت به معنای شکل‌گیری وزارت‌خانه‌هایی بی‌ارتباط با هم همچون جزایری دورافتاده از هم نیست.

وزارتخانه‌های مختلف در عین استقلال در وظایفی اشتراک دارند و همگی باید با هم اقتصاد، سیاست، فرهنگ و …را در مسیر پیشرفت سامان دهند. ازجمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ که درمقابل نهاد قانون‌گذار مسئول است، موظف است در نقشه راه خود برای همه بخش‌های دولت برنامه داشته باشد و در اجرای این برنامه‌ها از همه ظرفیت‌های فرهنگی خصوصا کتاب به‌خوبی استفاده کند.

به عنوان یک مثال، شما ببینید، ممکن است نگاه به کار و برنامه‌ریزی برای ایجاد شغل صرفاً به عنوان امکانی برای کسب درآمد و گذران زندگی توجه شود، از منظری دیگر ممکن است سلامت و نشاط جامعه را در گروی اشتغال و نقش‌آفرینی فعال آحاد افراد جامعه بدانیم. نگاه اول، یک نگاه حداقلی به انسان است و در آن به ظرفیت‌های بالا و ارزش‌های والای انسان توجه نشده است؛ درحالی‌که در نگاه دوم حیات حقیقی افراد مورد نظر است؛ هرچند از قِبَلِ کار درآمد و رفاه هم ایجاد می‌شود. این وظیفه نهاد فرهنگی دولت است که این نگاه را به بدنه دولت تزریق کند.

هرچند موضوع کتاب و کتاب‌خوانی دغدغه همواره فرهیختگان و مسئولان فرهنگی جامعه ما بوده است، اما علی‌رغم بیان همواره این دغدغه چه از سوی کارگزاران حوزه فرهنگ و کتاب و چه از سوی آن‌ها که در این زمینه مسئولیت مستقیمی ندارند، اما برای رفع این دغدغه تاکنون هیچ آستینی به جد بالا زده نشده است؛ لذا کتاب کماکان با مشکلاتی از قبیل تولید متناسب با نیاز و علاقه مخاطب، تبلیغ و معرفی، توزیع و عرضه و لاجرم کمی مخاطب رو به رو است. اما درمورد اینکه برای رفع این دغدغه چه باید کرد، به نظرم آنها که مسئولیت مستقیم این کار بر دوششان است – به شرط این که خود، ضرورت یک اقدام مستمر و جدی را قبول داشته باشند-، با یک همت والا می‌توانند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های پژوهشی و کارشناسی کشور و بر همین مبنا با اصلاح قوانین و رویه‌های موجود الزاماتی برای همه وزارت‌خانه‌ها، نهادها و سازمان‌هایی که می‌توانند در این زمینه نقش‌آفرینی کنند به وجود آورند تا در یک حرکت موزون و هماهنگ در یک بازه زمانی تعریف شده کم کم شاهد تغییر مثبت در رویکرد به کتاب و کتاب‌خوانی ایجاد شود.

درباره این‌که چرا امروز وضعیت مطالعه در جامعه ما مطلوب نیست و چرا علیرغم اینهمه تلاش از برپایی نمایشگاه‌های کتاب و فرصت‌های دیگری که برای ایجاد دسترسی و عرضه کتاب به بهای اندک و همچنین برگزاری جشن‌ها و جشنواره‌ها آمار سرانه مطالعه تغییر نمی‌کند و مهمتر از آن شاهد رشد فرهنگی و اخلاقی ناشی از مطالعه کتاب درجامعه نیستیم، سخن بسیار گفته شده و هر کس بنابه مطالعات و یا تجربه شخصی فرمولی را پیشنهاد داده و می‌دهد؛ اما حقیقتاً این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان محور تلاش‌های حوزه فرهنگی است که باید با استفاده از همه این بررسی‌ها و پیشنهادها به نقشه راهی برسد و همانطور که قبلاً اشاره کردم در یک حرکت هماهنگ اجتماعی به حل این مسئله بپردازد.

افزون بر مطالب فوق برخی از دلایل که تاکنون کارشناسان و صاحب‌نظران آن‌ها را موجب پایین بودن سطح مطالعه درجامعه برشمرده‌اند؛ عبارتند از: قرار نگرفتن کتاب‌خوانی به عنوان یکی از اهداف تربیتی در برنامه‌های آموزشی؛ توضیح اینکه اگر هدف از آموزش، پرورش باشد، در فرایند آموزش یاد دهنده و یادگیرنده هردو فعال خواهند بود. این فعالیت مستلزم تغییر رویکرد آموزش و تقویت روحیه جستجوگری برای کشف حقیقت در یادگیرنده خواهد شد و لاجرم کتاب به عنوان یکی از منابع کسب معرفت محل مراجعه بیشتر یادگیرنده خواهد شد.

سردرگمی نویسنده و ناشر و متولیان دولتی نشر درباره بایدها و نبایدهای حوزه کتاب. به هرحال آن کس که به کتاب مراجعه می‌کند، درپی یافتن گمشده‌ای یا به دنبال کشف راز و رمزی در وجود خویش یا جامعه و یا عالم هستی است. اگر کتاب نتواند با بیانی شیوا و متقن موضوع را برای او بیان کند، طبعاً نمی‌تواند به عنوان یار تنهایی‌ها راهی در دل او بازکند تا بخشی از اوقات شبانه‌روز خود را با آن به سر کند. خوب است متولیان امر در قالب یک پیمایش ببینند امروز کتاب در جامعه ما چقدر با سؤالات و دغدغه‌های اساسی مردم به ویژه نوجوانان و جوانان ارتباط دارد. نویسنده تا مخاطب خود و دغدغه‌های فکری او را به خوبی نشناسد و البته خود نیز حکیمی آگاه و نسخه‌شناس درد و دغدغه او نباشد، چگونه می‌تواند برای او بنویسد.

هم شناخت مخاطب و هم تبیین و تحلیل آن چه درقالب متون تحقیقی و چه در قالب متون ادبی نیاز به مقدماتی از منظومه معرفتی دارد که آن‌کس که دست به قلم می‌برد تا راه را به دیگران نشان دهد تا با این مقدمات آشنا نباشد، چگونه می‌تواند راهنمای دیگران شود.

برخی، از متولیان دولتی که کار ممیزی کتاب را برعهده دارند گله می‌کنند که ممیزی چرا؟ هرچند ممکن است ممیزی امروز از کاستی‌هایی برخوردار باشد، اما آیا مردم از دولتی که برسرکار آورده‌اند انتظار ندارد که همانطور که از مرزهای جغرافیایی میهن او حفاظت می‌کند، مراقب مرزهای فرهنگی و اخلاقی جامعه نیز باشد؟! همانطور که هر برگه در دستی نمی‌تواند و نباید نسخه شفابخش درد برای مردم بنویسد؛ بلکه باید طبیبی دانش‌آموخته و کارآزموده باشد تا هم درد را به خوبی بشناسد و هم راه درمان را، آن کس که قصد نوشتن برای درمان آلام روحی بشریت دارد نیز باید انسانی دانش آموخته و کارآزموده باشد.

افزون بر مطالب بالا که بیشتر ناظر بر محتوا بود از مسائلی چون ضعف اطلاع‌رسانی و فقدان شبکه توزیع قدرتمند و کم بودن مراکز دسترسی به کتاب به عنوان عوامل مؤثر برای بی‌اقبالی به کتاب نام برده می‌شود.

* رئیس اسبق سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران

پست بعدی

روسیه و اسراییل به جان هم افتادند/ شلیک اس۳۰۰ در خاک سوریه به جنگنده اسراییلی

س مه 17 , 2022
اعتمادآنلاین| یک خبرنگار صهیونیست از فعال شدن سامانه روسی مستقر در سوریه علیه موشک‌ها و هواپیماهای متخاصم در حریم هوایی این کشور خبر داد. به گزارش تسنیم، الون بن دیوید خبرنگار نظامی شبکه 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در صفحه خود در فضای مجازی نوشت: برای اولین بار از زمان آغاز […]

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000