سید عماد حسینی- چند روزی است که ارتش اسرائیل بزرگترین مانور تاریخ خود را آغاز کرده است، اما بازتاب چندان زیادی در رسانههای اضلاع ساختار مقاومت پیدا نکرد.
ارتش رژیم صهیونیستی از اوایل هفته گذشته خبر از آغاز بلندمدتترین و بیسابقهترین مانور خود تحت عنوان «ارابههای آتش» داد و تاکید کرد در این مانور یکماهه تمامی نهادها و ابزارهای جنگی و دفاعی خود را به منظور مقابله با جنگی که در آن واحد در جبهههای متعدد صورت میپذیرد فعال خواهد کرد.
جنگ همزمان در جبهههای متعدد همان دکترین راهبردی است که سردار قاسم سلیمانی به دنبال شکل دادن به آن علیه رژیم صهیونیستی در منطقه بود تا هر یک از اضلاع مقاومت که از سوی اسرائیل هدف تهاجم قرار بگیرند، دیگر اضلاع نیز به آن واکنش نشان دهند و ارتش اسرائیل مجبور به جنگ همزمان در چند جبهه باشد.
به گفته کارشناسان، این دکترین صرفاً یک دغدغه نبوده بلکه به یک کابوس برای اسرائیل تبدیل شده است در حالی که جنگهای اخیر با نوار غزه به مراکز تصمیمگیری تلآویو نشان داد ضعیفترین ضلع این ساختار یعنی منطقه کوچک و تحت محاصره غزه نیز به پیشرفتهای شگرفی در زمینه قدرت نظامی دست پیدا کرده است.
گرچه اکثر قریب به اتفاق ارزیابیهای تحلیلگران اسرائیلی بر این نکته تاکید دارند که تمامی طرفهای حاضر در این معادله حداکثر خویشتنداری را برای جلوگییری از رسیدن به ساعت صفر و تقابل بزرگ به کار میبندند، اما با وجود این، حوادث اخیر در فلسطین اشغالی و منطقه ثابت کرده که شرایط فعلی چیزی فراتر از قدم زدن در یک میدان مین است و بیشتر به ایستادن بر بشکه باروت در میان بارانی از جرقههای آتشین مینماید.
اسرائیل تلاش دارد تا در هر دوره خود را به یک امر دلخوش کند، بعد از آنکه دورهای خود را به آرامش طرفهای متخاصم در انتظار سرنگونی دولت دونالد ترامپ دلخوش کرد، دورهای دیگر به انتخابات ریاستجمهوری ایران و دورهای به از سرگیری مذاکرات هستهای دل بسته بود، امروز نیز میکوشد تا مساله انتخابات لبنان و تبعات آن را به عنوان دلیلی برای عدم وقوع چنین جنگ فراگیری در آینده نزدیک به افکار عمومی اسرائیل بقبولاند.
اما به رغم این امر، کارشناسان راهبردی در تلآویو اذعان دارند که نفسهای این خطر را پشت گوش رژیمشان احساس میکنند؛ و حتی اگر بتوان وقوع این جنگ را به تعویق انداخت هرگز نمیتوان آن را از بین برد.
یکی دیگر از مسائل تأملبرانگیز همزمانی این مانور با سالگرد جنگ «نگهبان دیوارها» یا همان سیف القدس است، چنانکه مبارزان فلسطینی در غزه در آن جنگ نشان دادند شعاع موشکهای مقاومت به فراتر از تلآویو هم میرسد.
اجرای سناریوی جنگ فراگیر با چند جبهه در آن واحد و با در نظر گرفتن سقوط صدها موشک در روز بیانگر میزان نگرانی اسرائیل نسبت به تکمیل حلقه محاصره توسط مقاومت است.
به گفته برخی از کارشناسان، وقتی اسرائیل تمامی یگانها و واحدهای خود را در این مانور مشارکت میدهد به این معنی است که این خطر حیاتی را به وضوح حس کرده و احتمال وقوع آن را بسیار زیاد میداند و سیاستگذاران این رژیم هم به این باور رسیدهاند که جنگ آتی جنگی کاملاً متفاوت با جنگهای سابق اسرائیل خواهد بود.
امروز نهادهای مسئول اسرائیلی درصدد تقویت زیرساختهای خود برای این جنگ برآمدهاند و تلاش دارند این کار را از نقطهضعف و پاشنه آشیل خود یعنی پشت جبهه و عمق اسرائیل آغاز کنند، چنانکه جنگهای قبلی ثابت کرده است اسرائیل ضربات سختی را در آنجا متحمل میشود.
با این حال برخی دیگر از تحلیلگران نظامی از احتمال عملیات فریب بودن این مانور هم سخن گفته و معتقدند هر آن احتمال سوءاستفاده تلآویو از شرایط موجود برای انجام تهاجمی علیه غزه یا لبنان یا تجاوزی بزرگتر در قالب یک فرار به جلوی پیشگیرانه وجود دارد.
از همین روست که گروههای مقاومت اعلام آمادهباش کرده و این آمادهباش را به طور گستردهای رسانهای کردهاند.
به گفته این تحلیلگران، گرچه جنگهای اخیر، اسرائیل را مرعوب خود کرده است اما هرگز نباید واکنشهای غیرعادی و فرار رو به جلوی طرف مرعوب را از نظر دور داشت.
آخرین دیدگاه