نامهنیوز نوشت: لاریجانی سعی دارد با هوشمندی، هم روی خطوط قرمز پا نگذارد و هم از یک چهره حاشیهای خارج شود. به نظر میرسد آخرین تلاشهای جریان راست میانه در ایران، به آخرین تلاشهای برادران لاریجانی گره خورده است.
علی لاریجانی سال گذشته تیتر یک رسانههای ایران بود. رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، در بهار به خاطر نامزدی در انتخابات و بعد از آن به خاطر انتشار نامهای که خطاب به شورای نگهبان نوشته بود مورد توجه رسانهها قرار گرفت و در روزهای آخر اسفند هم شایعه شد که لاریجانی قصد فعال شدن برای انتخابات 1402 را دارد و بار دیگر به مجلس باز می گردد. شاید با شعار عقلانیت و اعتدال!
بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، جناح راست جمهوری اسلامی به مرور در موقعیت رو به نزولی قرار گرفت. این جریان به رهبری چهرههایی مثل ناطق نوری، حسن روحانی، علی لاریجانی و البته هاشمی رفسنجانی سعی داشت جایگاه خود را در جامعه احیا کند اما در این امر موفق نبود و بعد از شکست در انتخابات ریاست جمهوری، در مجلس و شورای شهر تهران هم عرصه را به جریان چپ اسلامی واگذار کرد. به مرور این افراد از عرصه تصمیم گیری جناح راست کنار رفتند و انتخابات ۸۱ احمدی نژاد را به شهرداری تهران و در سال ۸۲، حداد عادل را به ریاست مجلس هفتم رساندند. اما همین جوانان به مرور سهم بیشتری طلب کردند تا جایی که برخلاف نظر لیدرها که لاریجانی را برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری ۸۴ مناسب میدیدند (و بسیاری هم با هاشمی رفسنجانی عهد اخوت بسته بودند) احمدی نژاد و قالیباف مورد علاقه جریان نواصولگرایی بودند.
اصولگرایان ریشسفید البته استاد سیاست بودند. به مرور با استفاده از نفوذ سیاسی در شهرهای ایران، با لیست اصولگرایان، لاریجانی را به ریاست مجلس رساندند و در سال ۹۲ هم اکبر هاشمی رفسنجانی و سپس حسن روحانی را برای نامزدی انتخابات معرفی کردند و در این بازی نیز، برنده شدند.
عامل اصلی موفقیت لیدر های راست سنتی دو عامل بود: اول، اعتماد بالا با حاکمیت. تا جایی که حتی زمانی که هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شد،چندان لب به شکایت باز نکرد و بلافاصله از حسن روحانی حمایت کرد. به جز روحانی، سایر نامزدهای این جریان هم بدون هیچ حاشیهای در انتخابات مختلف تایید صلاحیت میشدند. دومین عامل موفقیت، میانهروی آنها بود که اصلاح طلبان را تحریک میکرد زمانی که نامزدی در صحنه ندارند، به حمایت از آنها بپردازد.
بیشتر بخوانید:
انتخابات ۱۴۰۰ اما به نظر میرسد آخرین سکانس این سناریو بود. لاریجانی هم اقبال احزاب اصلاح طلب را پشت سر نداشت و هم توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
عباس عبدی در تحلیلی درباره حضور لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ مینویسد «بهطور کلی آخرین شانس لاریجانی برای حضور در عرصه سیاسی ایران، حضور در این انتخابات بود تا با اعلام صلاحیت او برای حضور در انتخابات، نه فقط او، بلکه جناح اصولگرای سنتی بتواند خود را نشان دهد، زیرا نداشتن نامزد انتخاباتی برجسته از سوی این جناح به منزله پایان حضور آنان بود.» اما اتفاق عجیب رقم خورد و لاریجانی رد صلاحیت شد. اتفاقی که آنقدر باورنکردنی بود که در این چند ماه کمتر سیاستمداری پرسیده چرا جهانگیری و شریعتمداری و پزشکیان و آخوندی و غیره، رد صلاحیت شدند!
لاریجانی سعی دارد با هوشمندی، هم روی خطوط قرمز پا نگذارد و هم از یک چهره حاشیهای خارج شود. به نظر میرسد آخرین تلاشهای جریان راست میانه در ایران، به آخرین تلاشهای برادران لاریجانی گره خورده است. چه بسا ۴۰ سال تجربه سیاستورزی آنها را به این نتیجه رسانده باشد که گوشهنشین عرصه انقلاب باشند یا شاید تحولات به سمتی برود که آنها بتوانند یک بار دیگر در عرصه سیاسی عرض اندام کنند. هر چه هست فعلا شایعاتی در محافل سیاسی مطرح شده که به نظر می رسد با گذشت زمان تقریبا به شکل خبر در می آیند.می گویند علی لاریجانی آماده حضور در انتخابات مجلس شده است و این برای محمد باقر قالیباف که شاید خود را تنها ژنرال لیست اصولگرایان در انتخابات آتی می دید خبر بدی باشد. لاریجانی در فضایی متفاوت وارد انتخابات می شود.فضا تغییرات زیادی داشته است. منتقدان روحانی حالا خود مسئول وضع موجود هستند و با موجی از نقدهای اجتماعی مواجه شده اند. اصلاح طلبان دورمانده از قدرت نیز رفیقی بهتر از لاریجانی پیدا نخواهند کرد ؛ حتی اگر برای آنها یادآور بدعهدی ها و پیچش های حسن روحانی باشد.
در میان اصولگرایان هم کم نیستند که امروز بازگشت به «راست میانه» را به در قدرت ماندن «اصولگرایان پیشرو» ترجیح دهند. همین هاست که علی لاریجانی را امیدوار کرده است.شایعات در مورد علی لاریجانی به زودی تبدیل به خبر می شوند.
21211
آخرین دیدگاه