شماره نوروزی شرق نوشت: بعد از شهادت قاسم سلیمانی این بحث بیشتر مطرح شد که آیا او شخصیتی اصلاحطلب بود یا اصولگرا، متفقالقول اظهارنظرها بر این بوده که او چهرهای فراجناحی و ملی بوده است. در ادامه بخشهایی از اظهارنظرها و روایتهای اصلاحطلبان را مرور میکنیم.
شهادت در راه خدا
محمد خاتمی: شهادت سردار سرافراز سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی رضواناللهعلیه خسارتی است بسیار سنگین برای اسلام و ایران که تنها عنایت و لطف ویژه حضرت پروردگار میتواند آن را جبران کند. شهادت سردار مجاهد حاج قاسم سلیمانی عزیز به دست جنایتکاران متجاوز به منطقه و عراق، گرچه او را به مقصد مطلوب خود که «شهادت در راه خدا و خدمت به خلق» بود رساند، ولی همه دوستداران فضیلت و مجاهدت و رهایی مستضعفان آزاده را داغدار کرد. برای روان پاک و مطهر او علوّ درجات و برای بازماندگان معزّز و همه همرزمان و همراهان او از درگاه حضرت حق جلّ و علا، صبر جمیل و اجر جزیل و ادامه راه او را مسئلت میکنیم.
قهرمان مبارزه با تروریسم
محمدجواد ظریف: سردار سلیمانی نقش بزرگی در مبارزه با تروریسم داشته است. خباثت و حماقت نیروهای تروریست آمریکایی در ترور سردار سلیمانی، این شهید قهرمان و سردار مبارزه با تروریسم و افراطگرایی، بدون تردید درخت مقاومت در منطقه و جهان را تنومندتر خواهد کرد. تروریسم بینالمللی ایالات متحده، هدفقراردادن و ترور ژنرال سلیمانی بهعنوان مؤثرترین نیروی مبارزه با داعش، النصره، القاعده و همکارانش بسیار خطرناک و تشدید [رفتارهای] احمقانه است. ایالات متحده مسئولیت تمام پیامدهای ماجراجویانه سرکش خود را بر عهده دارد.
چهرهای ملی بود
صادق خرازی، دبیر کل حزب ندای ایرانیان: هرکس از چهرهها و شخصیتهای هنری گرفته تا چهرههای سیاسی داخل و خارج از کشور، اگر با مشکلی مواجه میشد و این مسئله را با سلیمانی در میان میگذاشت، او دیگر سلیمانی انقلابی کف خیابان نبود، بلکه یک چهره ملی برای حل مشکلات مردم بود. مکتبی که حاج قاسم بنای آن را گذاشت و موجب شد تا برای مراسم بزرگداشت او بیش از ۷۰۰ هزار نفر در ونزوئلا شرکت کنند. ما شخصیت بزرگی را از دست دادیم که میتوانست یک رئیسجمهور تمامعیار باشد که رمزگشای گرفتاریها و مردم و کشورمان باشد اما دست تقدیر الهی اینگونه شد که او در میان ما نباشد، ولی اندیشه استراتژیک و اهداف او بر شبستان سیاست ایران خواهد درخشید.
بادیگارد، شمایلی از سلیمانی بود
محمد قوچانی، روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحطلب: انگار ابراهیم حاتمیکیا میدانست: وقتی در «بادیگارد» شمایلی از حاج قاسم را ساخت و در پایانبندی او را فدیه ملت ایران نشان داد برای دفاع از شخصیت نظام به جای اشخاص نظام. حاج قاسم اما همان شخصیت نظام بود. سرداری که در لباسهای رسمی و جناحهای سیاسی نمیگنجید. سرباز و سرداری مادرزاد بود و سرباز، فرزند ملت است و نه پیادهنظام این جناح و آن جناح. بزرگ بود. بزرگتر از سیاست داخلی. تا جایی که با همه ارادت اصولگرایان به او، دوستان اصلاحطلبش را فراموش نمیکرد و برای مؤلفه قلوبهم میکوشید. کمتر اصلاحطلبی بود که به حاج قاسم احترام نگذارد و عدهای از اصولگرایان هم بودند که میگفتند او را فقط در سیاست خارجی قبول دارند، نه سیاست داخلی.
آرش کمانگیر بود
سعید لیلاز: نمیتوانم بهدرستی به شما منتقل کنم که چقدر از شهادت ایشان هم متأثر و هم خشمگین شدم. من از شهادت آقای سلیمانی بسیار بسیار متأثر شدم، نه فقط از باب خدماتی که به ایران کرده بود، بلکه او برای ایران یک شخصیت قهرمان، بزرگ و بیبدیل بود. پس از شهادت او در مقالهای نوشتم که شهید سلیمانی برای ایران درست مانند آرش کمانگیر بود، مانند آرش کمانگیر خدمت کرد و مانند آرش جانش را بر سر آرمانهای خود، بهویژه ایران گذاشت. حاج قاسم عزت ایران بود. او یک سرباز صرف نبود، بلکه یک رهبر ژئوپلیتیک بود. یک استراتژیست بود. ما نمونه شهید سلیمانی را خیلی کم داریم. سلیمانی را در زمره رهبران بسیار محدود نظامی تاریخ قرار میدهد. معتقدم این جنبه بسیار سخت است که ما بتوانیم کس دیگری را مانند شهید سلیمانی پیدا کنیم.
ایران ، قدردان سلیمانی
محمدعلی ابطحی، عضو جامعه روحانیون مبارز: آنقدر بزرگ بود که به آرزویش رسید. شهادت به دست مستقیم آمریکا. بهخاطر ایران باید خیلی قدردان سلیمانی بود. در دو دهه گذشته همه منطقه دچار ناامنی شدند. اما سلیمانی مرزهای ایران را به دورتر منتقل کرد که ایرانی در امنیت بماند. همه دشمنان و مخالفان ایران یک جا خوشحال شدند. از فرماندهی لشکر ثارالله کرمان در جنگ با عراق تا همین دیشب یکسر، سرباز بود. به فرماندهش، رهبر معظم انقلاب بیشتر از همه باید تسلیت گفت. متواضع، هوشمند، به معنای واقعی جانبرکف بود.
آمریکا و شرم از یک ترور
عباس عبدی، روزنامهنگار: فرض کنید که اگر قرار بود مسئولان و سیاستمداران حاکم در آمریکا شرم میداشتند و ضربان قلب آنان هم به نسبت دروغگویی آنان بیشتر میشد و در گونههایشان خون بیشتری جاری میگردید، احتمالا صورت ترامپ، پنس معاون او و پمپئو مثل یک گلوله آتشین بود. آنان که پس از اقدام تروریستی علیه شهید سلیمانی و همراهانش دچار تناقض شدهاند، به انواع و اقسام توجیهات روی آوردهاند. پمپئو در پیامی ویدئویی با زیرنویس فارسی پیرامون ترور قاسم سلیمانی، علت تصمیم حمله را رفتار حکومت ایران با معترضان معرفی کرده است. کسی نیست بپرسد از کی تا حالا ترامپ داروغه حقوق بشر کشورها شده است؟ پیشتر از او ترامپ دلیل پیشگیرانه را برای ترور اعلام کرده بود! ولی عجیبتر از همه «مایک پنس» است که برای توجیه تصمیم ترامپ راه دیگری را در پیش گرفت و به این دروغ آشکار متوسل شده که ایران در طراحی حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر نقش داشته است. «امریکنایندیپندنت» نوشت این ادعای پنس، در تناقض کامل با یافتههای رسمی کمیسیون ۱۱ سپتامبر است که تحقیقات گستردهای درباره این حمله صورت داده است.
جذب مردم شاهکار زندگیاش بود
اسحاق جهانگیری: سردار سلیمانی ویژگیهای منحصربهفردی داشت که یکی از مهمترین آنها «اخلاق» و «مرام» سردار سلیمانی بود. خیلی انسان بااخلاق و بامرامی بود. این اخلاق و مرام در رفتارهای شخصی او بهطورکامل خودش را نشان میداد و تا آخرین روزهای حیاتش با او بود. یعنی با بچههایی که در لشکر با او بودند، چه آنهایی که شهید شدند و چه آنهایی که ماندند، تا آخر یک رابطه عاطفی کامل داشت. اگر شهید شدند با خانواده آنها رابطه عاطفی کاملی برقرار میکرد و بهنوعی انگار اعضای خانواده خودش بودند و این رابطه را همواره حفظ میکرد. شاهکار زندگی سردار سلیمانی این بود که با رفتارش مردم را جذب کرد؛ یعنی جاذبهای که سردار سلیمانی در میان مردم داشت در اثر این نیست که سردار سلیمانی منابع کشور را هزینه کرد تا برای خودش محبوبیت درست کند، یا اینکه به اصطلاح امروزی، کار پوپولیستی انجام بدهد تا برای خودش محبوبیت درست کند. در مسئولان سیاسی کشور مرسوم است که کارهایی میکنند و میدانند نتیجه این کار برای آنها محبوبیت درست میکند. یا اینکه به جهت پسند مردم شعارهایی بدهد که آن شعارها برای او محبوبیت درست کند.
یک بیانیه محکومیت جمعی
برخی از اصلاحطلبان هم در بیانیهای همزمان با حمله تروریستی دولت آمریکا که منجر به شهادت سردار رشید قاسم سلیمانی شد این اقدام را محکوم کردند. در بخشی از متن بیانیه آنها آمده بود: از دولتها و ملتهای جهان میخواهیم با نشاندادن واکنش مؤثر سیاسی و حقوقی علیه جنگافروزی کاخ سفید، از احتمال بروز جنگی جدید در منطقه ما بکاهند. ما همچنین مسئولان کشورمان را به پرهیز از افتادن در دامی که جنگسالاران آمریکایی و اسرائیلی برای ایجاد اختلال در روند طبیعی تحولات در ایران و گسترش بیثباتی و ناامنی در منطقه و فروش سلاح بیشتر پهن کردهاند، دعوت میکنیم و از آنها میخواهیم با این جنایت مصیبتبار، هوشیارانه و همهجانبه مواجه شوند و حفظ امنیت عمومی و ملی و نیز آبادانی و رفاه ملت را بر هر موضوع دیگری اولویت دهند. ما این ضایعه تأسفبار را به ملت ایران، نیروهای مسلح میهن و خانواده این عزیز تسلیت میگوییم. (اسامی امضاکنندگان: محسن آرمین، مرضیه آذرافزا، زهره آقاجری، مژگان اثباتی، حسن اسدیزیدآبادی، حجت اسماعیلی، ابراهیم اصغرزاده، مهدی اقبال، جواد امام، محسن امینزاده، محسن باستانی، مسعود باستانی، علی باقری، رضا باوفا، حسین بیغم، عاطفه پهلوان، علی تاجرنیا، سیدمصطفی تاجزاده، مهدی تحققی، محسن ترکاشوند، رضا تهرانی، خسرو تهرانی، حمیدرضا جلاییپور، محمدرضا جلاییپور، علیاکبر جعفری، سیاوش حاتم، سعید حجاریان، محمد حسینینیا، داود حشمتی، محمدرضا خاتمی، مصطفی درایتی، مهدی دریسپور، زهرا ربانیاملشی، علیرضا رجبیان، مصطفی رستهمقدم، عبدالله رمضانزاده، مصطفی سبطی، پروانه سلحشوری، بهرام سمیع، نادر صدیقی، محسن صفاییفراهانی، غلامرضا ظریفیان، محمدرضا ظفرقندی، کریم عابدی، فیضالله عربسرخی، علیرضا علویتبار، مریم قدس، حسین کروبی، حسین گوهری، علی مجتهدزاده، فخرالسادات محتشمیپور، اروجعلی محمدی، مهدی محمودیان، علی مزروعی، محمدجواد مظفر، محمدهادی مهرانی، احمد منتظری، عبدالله مؤمنی، قاسم میرزایی، عبدالله ناصری، علی نیکجو، کامبیز نوروزی، صادق نوروزی، حسین واله، سیداحمد هاشمی، رضا یوسفیان).
۲۱۲۱۳
آخرین دیدگاه