مینا نصر شاعر افغان در سالنامه شرق نوشت: اعتراضات مدنی زنان همواره با سرکوب و شلاق طالبان مواجه می شد؛ سیاستی که تأثیر عکس داد و جنبش های زنانه بیشتر و اعتراضات خیابانی گستردهتر شد.
آنچه در گفت وگو و دیدار با زنان و دختران تظاهرات کننده در کابل دریافتیم، روحیه ستیزندگی و بیداری خروشان آنها بود. دخترانی قهرمان با ایدههای بلند. فیلم و سریالی در کار نیست، این زندگی دختران کابل است که هر روز بر دستهای آنها بالا و پایین میرود و کسی نمیداند اوج این ایستادنها و فریادها به کجا میرسد و آیا طالبان صدایشان را در گلو خفه میکنند یا این دختراناند که در پایان یک شب سیاه، صبح را از پشت پنجره به تماشا مینشینند.
این روزها در افغانستان، زنان و دختران پرچم آزادی خواهی شدهاند و در برابر «حکومت خشم» دست به تظاهرات می زنند. آنها اتوریتههای ننگین این رژیم ارتجاعی را زیر سؤال میبرند. اهداف اصلی این جنبشهای اعتراضی زنان همسان است: به رسمیت نشناختن طالبان از سوی جامعه جهانی، رعایت حقوق اساسی و حقوق مدنی – سیاسی زنان.
مدیریت بحران فقر و بیکاری در کشور
معترضان در تشکیل این جنبشها بدون در نظر داشتن تعلقات قومی، مذهبی، زبانی و جغرافیایی از همه اقشار جامعه بر محور «جنسیت» دور هم جمع شدهاند، شعارهای «نان، کار، آزادی» نیز در کنار «برابری جنسیتی» از جمله شعارهایی است که در همه اعتراضات مدنی زنان سر داده میشود. خیابانهای کابل گواه گردهمایی و راهپیمایی جمعی جمعی از زنان است.
بیشتر بخوانید :
طی پنج، شش ماه گذشته چهار «جنبش اعتراضی زنان» که پس از روی کار آمدن طالبان شکل گرفته بود، علیه این گروه در کابل فعالیت داشت. اما اعتراضات مدنی زنان همواره با سرکوب و شلاق طالبان مواجه می شد؛ سیاستی که تأثیر عکس داد و جنبش های زنانه بیشتر و اعتراضات خیابانی گستردهتر شد.
با چند سؤال به سراغ دختران معترض و تظاهراتکننده که اغلب نقش فعالی در برپایی و رهبری این تظاهرات داشتند رفتهایم و از اوضاع کابل و طالبان و دشمنی شدید و آشکار آنان با زنان، وضعیت مبارزات زنان در کابل و آینده مبارزات آنها پرسیدهایم و از عدم حضور مردها و جای خالی آنان در صحنه مبارزات! آنچه پاسخهای متفاوت آنان نهفته بود، امیدواری و سختی و تلاش آنها برای ساختار فردایی عاری از طالبان بود و افغانستانی بدون سایه سنگین این ابرهای تلخ و اندوهبار…
۲۱۲۱۳
آخرین دیدگاه