نامه نیوز نوشت: نگاهی به عملکرد مجلس یازدهم طی یک سال گذشته نشان میدهد که حاشیهها بر متن غلبه داشته و وقت مجلس عمدتا صرف مسائل غیرمهم یا برخلاف خواست عمومی جامعه بوده است.
مجلس یازدهم تقریبا دو سال دیگر فرصت دارد تا خودش را ثابت کرده و در جهت تامین منافع ملت گامی بردارد، طرحی تصویب کند یا مانع تصویب طرحی شود، نظارت قابل اعتنایی کند، شفافیتی ایجاد کند و … اما حالا که آخر سال شده و هر نهاد و ارگان و سازمانی به نحوی ارزیابی میشود، نمیتوان مجلس را نادیده گرفت و عملکرد یکساله آن را در کفه ترازو قرار نداد. به خصوص که در سال ۱۴۰۰ با تغییر دولت و روی کار آمدن دولتی همسو با مجلس مواجه بودیم که بدون شک در عملکرد و اقدامات مجلسیها هم اثرگذار بود.
ارزیابی عملکرد مجلس یازدهم قطعا در این راستا است که ببینیم آقایان و خانمهای نشسته بر کرسیهای سبز بهارستان چقدر در راستای وعدههای انتخاباتی خود عمل کرده و چقدر به منافع، خواست و دغدغههای مردم پرداختند. همچنین با دولت چه تعاملی داشتند و … ؛ معالاسف در هیچ یک از این موارد نمیتواند نمره خوبی به مجلس به اصطلاح انقلابی داد، دلیل هم بسیار است و یک مرور گذرا بر مهمترین مباحثی که طی یک سال اخیر در مجلس مورد توجه قرار گرفت یا نگرفت، به خوبی وضعیت را روشن میکند.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی
از آخر به اول که شروع کنیم، بررسی بودجه و تصمیم مهم آقایان مبنی بر حذف مشروط ارز ۴۲۰۰ تومانی در مرکز توجه قرار میگیرد. در این زمینه شاهد بودیم که مجلسیها بیش از هرچیزی به فکر سهیم نشدن با دولت در هزینههای این اقدام (حذف ارز ۴۲۰۰ تومان) بودند و برای همین هم اول کار آن لایحه دو فوریتی را رد کردند. در جریان بررسیهای بودجهای اما وضعیت فرق کرد. آقایان بعد کلی مشورت و همفکری به این نتیجه رسیدند که موضوع را از سر خود باز کرده و توپ را در زمین دولت اندازند. نتیجهاش شد حذف مشروط که قبلا در روال کار مجلس چنین چیزی را ندیده بودیم. آنها به قول خودشان دولت را مختار اعلام کردند تا از این پس کسی به خاطر تبعات اقتصادی و سیاسی حذف احتمالی ارز ترجیحی از آنها ایراد نگیرد!
بیشتر بخوانید:
در جریان بررسی بودجه البته مسائل و حواشی دیگری هم مطرح بود که شرح آن مفصل است و همه موجب نقد بر مجلس بود. مثلا آن خوابی که اول کار برای خرید سربازی و پول درآوردن از آن دیده بودند و نهایتا کوتاه آمدند.
صیانت ۱ و ۲ و …
دیگر موضوع پرحاشیه در عملکرد مجلس یازدهم طی یک سال گذشته اما غائله طرح صیانت بود. طرحی که گفته میشد به منظور مسدودسازی و فیلترینگ نیست اما در واقع بود و حتی اکثریت مجلس را هم نگران کرده بود. ماهها و هفتهها وقت مجلس صرف این موضوع شد و آرامش روانی را هم از مردم گرفت. حتی لابیهای قالیباف و گزارش مرکز پژوهشها درباره ایرادات طرح هم فایده نداشت و آن ۱۸ نفر تندرو پایشان را در یک کفش کرده بودند که باید صیانت کنیم. وقتی هم که با نامه و درخواست اکثریت مجلس ، هیات رئیس مصوبه کمیسیون را کنار گذاشت تا مساله در صحن بررسی شود، دست به کار شده یک طرح دیگر نوشتند که به صیانت پلاس معروف شد.
فضای مجازی و تلاش برای محدود کردن آن اما تنها اتلاف وقت آقایان در مجلس انقلابی یازدهم نبود و از این کارهای زیاد کردند، مثلا همین طرح لغو تغییر ساعت که روزهای اخر سال در دستور کار بود و اصلا معلوم نشد در این شرایط مملکت و مردم چه اولویتی دارد!
وعدههای روی زمین
ارزیابی عملکرد مجلس از ابتدا تا کنون و مشخصا در یک سال اخیر اما مقدور نیست اگر عملکرد نمایندگان را با آن وعدهه و ادعاهای اولیه قبل از انتخابات مقایسه نکنیم. گذشته از ساماندهی مسائل اقتصادی که تقریبا به حاشیه رفت، مساله ایجاد شفافیت مهمترین وعده و شعار آنها بود که به جایی نرسید.
طرح شفافیت آرا البته پیشتر و در مجالس قبلی هم مطرح و بینتیجه مانده بود. اما این بار که مجلس یازدهمیها و به خصوص خود قالیباف در این باره کلی مدعی بودند، انتظار میرفت که وضع فرق داشته باشد. حرف و بحثها اما مثل همیشه بود و در این موضوع هم نتیجهای حاصل نشد و هنوز خبری از شفافیت نیست. البته ناگفته نماند که در مسیر شفافیت یک گام برداشته و حداقل مصوب کردند که حقوق نمایندگان شفاف بشود.
گمشده اقتصاد
همان طور که گفته شد اما وعدههای اقتصادی و تاکیدی که بر ساماندهی مسائل و حل مشکلات اقتصادی داشتند اما کلا فراموش شد. نه طرح اقتصادی دیدیم و نه نظارت جدی در این عرصه. افزایش قیمتها در دوران مجلس یازدهم هم مثل قبل ادامه داشت. نمایندگان محترم نتوانستند اسب سرکش تورم را مهار کنند تا جایی که آمارها نشان میدهد تعداد افراد فقیر ایران، در دو سال گذشته به بیشترین تعداد در سالهای بعد از پیروزی انقلاب رسیده است.
پر از حاشیه
در عوض آقایان و خانمهای این مجلس تا توانستند حاشیه درست کردند. وقت انتخابات هم که شد دیدیم یکی یکی کاندیدا شده و بیخیال رای که از مردم گرفته بودند، عزم پاستور کردند. ریاست جمهوری هم که نشد، دیگر پستهای انتصابی را ترجیح داده به رای مردم پشت کرده و بهارستان را ترک کردند. از احسان خاندوزی و سیدجواد ساداتی نژاد گرفته تا قاضی زاده هاشمی که کرسی نایب رئیسی مجلس را داشت و علیرضا زاکانی که رئیس مرکز پژوهشها بود .
جای خالی نظارت
دولت که تغییر کرد و همسو شد اما ضعف بعد نظاراتی مجلس بیشتر خود را نمایاند. آقایان هر از گاهی انتقادی کرده و تشری زدند اما دریغ از یک سوال و برخورد جدی با وزرا . هر هفته کی وزیر را تهدید به استیضاح کردند اما انگار نمایشی بیش نبود چون عملا هیچ وقت شاهد استیضاح نبودیم.
۲۱۲۱۷
آخرین دیدگاه