انگیزه اصلی بیشتر منتقدان عملکرد برجامی روسیه، ضدیت با «نگاه به شرق» ایران و تقویت روابط با کرملین است.
اواسط اسفندماه و در واپسین گامهای اعلام توافق، اعلام مطالبه «تضمین» روسیه از آمریکا، افکارعمومی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داد. انتشار بیانیه اتحادیه اروپا که «عوامل خارجی» را خطری برای توافق دانست و سپس توقف مذاکرات وین، انتقادهای شدیدی علیه کرملین برانگیخت.
این کشاکش، درپی تضمین آمریکا برای معافیت از تحریم روسیه در زمینه همکاری هستهای با کشورمان، فروکش کرد اما ترکشهای موضع پوتین، هنوز از روح و روان مردم و فعالان سیاسی، زدوده نشده است.
حمیدرضا ترقی با تأکید بر اینکه «روسها تا الان جز کمک به ما در برجام نقش دیگری نداشتهاند»، به خبرآنلاین میگوید: «انگیزه اصلی بیشتر منتقدان عملکرد برجامی روسیه، ضدیت با «نگاه به شرق» ایران و تقویت روابط با کرملین است».
گفتوگوی خبرآنلاین با عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را بخوانید:
وزیر خارجه روسیه خواستار دریافت تضمینی از آمریکا شد تا روابط تحت برجام این کشور با ایران از تحریمهای جهانی ضدروسیه به علت جنگ اوکراین، معاف شود. آیا این شرطگذاری روسها معقول بود؟
شایعه بود و تکذیب شد.
خیر، این موضعگیری رسمی لاورف بود و تکذیب نشد، فقط سفیر روسیه در تهران گفت سوءتفاهم شده…
اما بیانیهای خود وزارت خارجه داد و سفیر روس هم گفت که ما توضیحات لازم را برای رفع این ابهام به مسئولان ایرانی ارائه دادهایم که این برداشت از ابتدا برداشت غلطی بوده است.
افکارعمومی و اغلب کارشناسان ایران، روسیه را به برخورد کاسبکارانه با ایران متهم میکنند. نظرتان در مورد این برداشت انتقادی از روس چیست؟
روسها تا الان جز کمک به ما برای پیشبرد برجام و احیای آن، نقش دیگری در مذاکرات نداشتهاند و همواره کنار ایران بودهاند. انگیزه اصلی بیشتر منتقدان عملکرد برجامی روسیه، ضدیت با «نگاه به شرق» ایران و تقویت روابط با کرملین است. انتقادهای آنان هیچ مبنایی هم ندارد. آنان کوچکترین جملهای را برجستهسازی میکنند، از کاه، کوهی میسازند تا شکافی در مناسبات دو کشور ایجاد کنند.
دیپلماسی ایران در چالش با غرب ، چه جایگاهی برای روس ها قائل است؟
اولاً، ایران نقاطع اشتراک متعددی با روسها علیه آمریکا دارد.. روسها پایبند به چندجانبه گرایی هستند و ما هم در عرصه بینالمللی همین اعتقاد را داریم.
ثانیاً، روسها نمیخواهند اجازه دهند امریکاییها در منطقه دخالت کنند و سیطره داشته باشند، همین جنگ اوکراین، که الان راه افتاده برای مقابله با تلاش کاخ سفید برای نفوذ در منطقه غرب آسیاست. درواقع، از این زاویه هم که امریکا از باید از منطقه برود و دخالتی در منطقه نکند، با روسیه همپوشانی منافع داریم.
سوم اینکه درباره مسائلی مانند حفظ امنیت منطقه غرب آسیا، اوپک گازی و ضرورت تقویت روابط اقتصادی قوی دوجانبه نیز منافع مشترک و تشریکمساعی داریم. بنابراین با توجه به این نقاط اشتراک، طبیعی است که مناسبات دو کشور برپایه منافع دوجانبه استوار باشد.
قطعاً روسها هم مانند ما منافع خاص خودشان را در نظر دارند ولی منافع مشترک ایجاب میکند که ارتباط و مناسباتمان قویتر از گذشته باشد.
بیشتر بخوانید :
اما منتقدان تأکید دارند روابط ایران و روسیه، متوازن نیست و کرملین در سیاست بینالملل از ایران بهعنوان کارت بازی و برای امتیازگیری از غربیها استفاده میکنند…
بازی با کارت در سیاست بینالملل، رویه عادی همه دولتها و کشورها است، هر کشوری تلاش میکند منافع حداکثری خود را تأمین کند و برای رسیدن به این هدف، ممکن است از بازی با کارت دیگر کشورها استفاده کند اما این ادعا را که ایران، کارت بازی روسیه شده را برداشتی غیرقابلقبول و ناروا است.
برخی معتقدند باید تا قبل از جنگ اوکراین مذاکرات به نتیجه میرسید و علت تأخیر در توافق را مانعتراشی کرملین میدانند تا مذاکرات برجامی را به گروگانی برای امتیازگیری از غرب در جنگ اوکراین تبدیل کند …
مسئله اوکراین از ابتدا، روندی طبیعی طی کرده و این غده چرکین در این مقطع زمانی ترکید. هنگامیکه روسها متوجه شدند اتحادیه اروپا اصرار دارد اوکراین را عضو ناتو کند و کشورهای دیگری مثل سوئد هم مصمم به عضویت مشابهی هستند، ناچار به واکنش شد تا مانع حضور نظامیان ناتو در مرزهای خود شود.
درواقع، روسها برای جنگ با اوکراین برنامهریزی نکرده بودند و پس از تشدید اقدامات تحریککننده آمریکا که هدف پوشاندن ناکامیهای جهانی خود، ازجمله در برجام را هم تعقیب میکرد، چارهای جز واکنش نداشتند. بنابراین، نسبت دادن طولانی شدن مذاکرات وین به کارشکنی کرملین، پایه و اساس واقعی و منطقی ندارد..
تأثیر جنگ اوکراین بر توافق برجامی چگونه خواهد بود؟
این تحول، زمینه را برای مجبور کردن امریکاییها برای پذیرش مطالبات و شرایط ایران، هموارتر میکند و ایران را هم برای پیگیری سرسختانه مطالبات خود مصممتر میکند.
از طرف دیگر، این موضع امریکاییها و اروپاییها در رابطه با اوکراین، انگیزه ایران برای اعتماد نکردن به وعدههای آنان را افزایش میدهد. علاوه بر تجارب قبلی خودمان، همگان دیدیم گونه با وعده و وعید، توانمندی هستهای اوکراین را از بین بردند و بعد زیر تعهدات امنیتی خود زدند از بین بردند. این هم حربه عینی است که ضرورت دریافت تضمینهای لازم و غیرقابلنقض در برجام را بیشازپیش تشدید کرده است.
مصادیق تضمینهای لازم و غیرقابلنقض چیست؟
ما دو تضمین خواستیم، یک تضمین اعتباری و یک تضمین فنی. تضمین فنیمان این بوده که اگر امریکاییها احتمال این باشد که دوباره زیر قولشان بزنند ما این اورانیومهای غنیشدهای را که در کشور تولید کردیم را در همینجا زیر نظر آژانس نگهداری کنیم. دوم اینکه پیچ و مهرههای سانتریفوژهای نسل جدیدمان را باز کنیم اما نه از بین ببریم و نه اینکه جای دیگری ببریم و همینجا باز زیر نظر آژانس آن را نگهداری کنیم که اگر یکوقتی آنها زیر قولشان زدند باز مجدداً آنها را برگردانیم.
یک تضمین اعتباری هم خواستیم که دو رئیس مجلس کنگره و سنای آمریکا این تضمین را بدهند که به شرکتهایی که در ایران سرمایهگذاری میکنند بر اساس توافق برجام کاری نداشته باشند تا آنها بتوانند با اطمینان سرمایه گذاری کنند. ما هم با چین قرارداد بستیم هم با روسیه. طبیعنا وقتی روسها میگویند امریکاییها باید این تضمین را بدهند در راستای همان تضمینی است که ما از امریکا اعتباری خواستهایم. تفاوتی ندارد منتهی، مقداری شفافتر است و ما کلی گفتیم حالا چه چین باشد که با آن قرارداد داریم و یا کشورهای دیگری باشد که بخواهند سرمایه گذاری کنند.
بنابراین درمجموع هیچ مغایرتی ندارد، با توضیحاتی هم که روسها دادند معلوم شد که هدفشان هم همین است. چون هدف چین و روسیه سرمایه گذاری درازمدت است نباید امریکاییها مانع این کارشان شوند.
۲۱۲۱۲
آخرین دیدگاه