دکتر شفیعی کدکنی، تاکید میکند آشنایی نزدیکش با مهدی اخوانثالث بوده است که باعث شده فهم درستی از شعر حافظ پیدا کند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ۱۰ اسفند، زادروز مهدی اخوانثالث، شاعر معاصر ایران است. به همین مناسبت، صفحه اینستاگرامی منسوب به محمدرضا شفیعی کدکنی، به همراه اشتراکگذاری عکسی، بریدهای از کتاب «حالات و مقامات م.امید» را بازنشر کرده است.
این استاد ادبیات فارسی دانشگاه تهران در بخشی از کتاب خود آورده است:
«من اگر متجاوز از یک رُبعقرن، زندگی او را از نزدیک ندیده بودم و در احوالات مختلف با او نزیسته بودم، امروز فهم درستی از شعر حافظ نمیتوانستم داشته باشم. اخوان مشکلِ شعرِ حافظ را برای من حل کرد، بیآنکه سخنی در باب حافظ یا توضیح شعرهای او گفته باشد. من از مشاهدهٔ احوال و زندگی اخوان، متوجهٔ این نکته شدم که چرا حافظ «خرقهٔ زهد» و «جامِ می» را از جهت رضای او با هم میداشته است.
دریغا که به دلایلی، اکنون مجال آن نیست تا لحظههایی از تجسّم این تناقضها را در گفتار و رفتار او نقل کنم. زیباترین سخنان و طنزآمیزترین لحظههایی که در عمرِ خویش شنیدم و دیدم، همین گفتهها و لحظهها بود «شب قدری نصیبم شد، ولی قدرش ندانستم.»
اکنون میفهمم که چرا در دوره سلطهٔ ژدانف، ادبیات و فرهنگ شوروی به انحطاط گرایید؛ زیرا در آن ایّام، به این تناقض که محور هنرهاست، نمیخواستند میدان بدهند و میگفتند: «باید یکی از دو سوی این تناقض به نفع ایدئولوژی حزب مرتفع شود و نمیدانستند که ارتفاع یکی از دو سوی این تناقض به معنی پایان یافتن خلاقیّت هنری است.»
به زبان ساده، میتوانم بگویم که هیچ شعر حزبی یا مذهبی خالص تاکنون ندیدهام که ارزش هنری هم داشته باشد. بیگمان اگر شعری مذهبی، که ارزش هنری داشته باشد، یافت شود، به ناگزیر صبغهای از عرفان و گاه زندقه در آن وجود دارد و این لازمهٔ خلاقیّت هنری است. من این نکته را از زندگی با اخوان آموختم.»
مهدی اخوانثالث (م.امید)، در ۱۰ اسفند ۱۳۰۷ در مشهد زاده شد و در ۴ شهریور ۱۳۶۹، در تهران چشم از جهان فروبست. او هم در قالبهای کهن شعر پارسی و هم در شعر نو، توانا و چیرهدست بود.
«ارغنون»، «زمستان»، «آخر شاهنامه»، «پاییز در زندان»، «بهترین امید»، …، «دوزخ اما سرد»، «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» از جمله دفترهای شعری است که از مهدی اخوانثالث، منتشر شده است.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه