تنها یک اتفاق میتوانست «مرد بازنده» مهدویان را نجات دهد تا اشکالات پُر شمار فیلم و ضعفهای ناشی از شتابزدگی تولید به چشم نیاید و یا اغماض شود. اشکالاتی که از گریم جواد عزتی که علیرغم آنچه از سختی و طولانی بودنش گفته میشود به علت نامتناسب بودن با سن بازیگر، بیشتر با سابقه نقشهای کمدی او تطابق دارد تا نقش جدی برای یک کارآگاه عبوس و پیگیر، تا نقشهای مکمل که بدون هیچ پرداختی رها شدند را میتوان فهرست کرد.
قبل از جشنواره، خبر فیلم تازه مهدویان مبنی بر پرداختن به ماجرایی که مانند سریال «زخم کاری» در دل مناسبات باندهای ثروت و قدرت اتفاق میافتد، به عنوان موضوع همچنان به روز و ملتهب جامعه، اشتیاق تماشای فیلمی متفاوت را در جشنوارهای بیرونق بر انگیخت. اما با سابقه سریال «زخم کاری» قابل پیشبینی بود که آن اتفاق اشاره شده در این فیلم هم نخواهد افتاد.
وقتی خارج از پرده سینما، همزمان با نمایش فیلم «مرد بازنده» درجشنواره فیلم فجر با انتشار خبر دستگیری نوجوانی ۱۷ ساله، با پدیده شگفتانگیز کاهش سن فساد مالی و اختلاس! مواجه هستیم و علاوه بر آن قصه دهها پرونده دیگر با جزئیات کامل و روابط و اسامی نقل همه محافل و رسانههاست، در فیلمی که ادعا دارد کارآگاه خسته اما با صلابتش حتی اگر سیستم هم یاری نکند و از پیگیری پرونده کنار گذاشته شود، باز هم از پای نمینشیند و علیرغم مشکلات و گیر و گرفتاریهای زندگی شخصی تا آخرش میرود، اینگونه مبهم و اشارهوار و با محافظهکاری به موضوع پرداختن و در واقع هیچ نگفتن و در گرهگشایی پایان فیلم همه را به مشکلات اخلاقی و فردی فرو کاستن، برای فیلم امتیازی نمیشود. گرهای که البته مانند فیلمهایی از این نوع، به دست کارآگاه باز نشده و سرانجام همه چیز با اعتراف متهمین آشکار میشود.
حالا بدون این امتیاز، «مرد بازنده» یک کپی شتابزده از فیلمهای مشابه آمریکایی است؛ کپیهایی که سالهاست سینمای کره و هند بدون هیچ ادعایی فقط به قصد سرگرمی برای تماشاگران میسازند. تماشاگری که آن فیلمها را تماشا میکند، تکلیفش مشخص است به اندازه انتظار و توقعش سرگرم شده و لذت میبرد. اما به عنوان تماشاگر فیلم «مرد بازنده» با پیشزمینه اطلاعات و اخباری که از بیرون داریم، انتظار سرگرم شدن و لذت بردن از گرهگشایی از معما حداقل به اندازه آنچه از بیرون میدانیم را داریم. اما با وجود همه آن ارجاعات به شبکههای مافیایی ثروت و قدرت، ردپای آقازادهها و آن مامور همه چیزدان امنیتی -که ظاهرا با کارآگاه خسته و تنهای فیلم همدلی دارد اما کاری از دستش برنمیآید- در پایان چیزی دست ما را نمیگیرد. برای پاسخ به کنجکاویها و سوالهایمان اطلاعات بیشتری میخواهیم و با این شکل روایت ماجرا راضی نمیشویم. این سرخوردگی حتی در پایان فیلم هم که با تصمیم مثلا غافلگیرکننده کارآگاه مواجه میشویم، التیام نمییابد و با احساسی مشابه نام فیلم یعنی بازنده بودن سالن را ترک میکنیم.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه