مهر نوشت: دومین چاپ کتاب «پژوهشی در رویداد قتل مشتاق»، نوشته سیدمحمدعلی گلابزاده، توسط انتشارات ولی منتشر شد. این کتاب درباره زندگی و چگونگی مرگ مشتاق علیشاه، از عارفان و ادیبان بزرگ و مبدع سیم چهارم ساز «سهتار» است.
سیدمحمدعلی گلابزاده، نویسنده این این کتاب رئیس مرکز کرمانشناسی است و یکی از محققانی است که به طور تخصصی روی تاریخ، فرهنگ و هنر کرمان پژوهش میکند. از دیگر کتابهای منتشر شده او میتوان به این عناوین اشاره کرد: «تاریخ اقتصاد و تجارت کرمان از هزاره نهم پیش از میلاد»، «کرمان در آینه گردشگری»، «نامها و لقبهای جالب در تاریخ کرمان»، «باب برزویه طبیب» و «تاریخچه مهدیه و مسجد صاحبالزمان کرمان».
مشتاق علیشاه که بود و چه کرد؟
میرزا محمدخان تربیتی که به مشتاق علیشاه معروف شد، یکی از چهرههای مهم ادبیات، هنر و عرفان در اواخر دوران زندیه و اوایل قاجاریه است. بنا به روایت مشهور مشتاق، در تربت حیدریه چشم به جهان گشاده و دوران خردسالی تا نوجوانی را در اصفهان میگذراند. در جوانی به کرمان آمده و مدتی را در مقبره و بارگاه شاه نعمتالله ولی در ماهان به سر میکند و بعد به شهر کرمان وارد میشود.
اما عجیب آنکه مشتاق در کرمان سرنوشت خونینی پیدا کرد و به طرز فجیعی کشته شد. هماکنون مزارش به عنوان گنبد مشتاقیه یا سهگنبدان در میدان مشتاقیه کرمان مشهور است و مشتاقان به زیارت و دیدن آن میروند. میدان مشتاقیه سالهاست که به عنوان یکی از مهمترین مراکز توریستی و گردشگری کرمان مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی قرار دارد.
مشتاق به جز شهرت در عرفان و ادبیات در موسیقی نیز چهره ماندگاری از خود به جای گذاشت. از چیرهدستی او در نوازندگی هنوز هم داستانها و روایتهای بسیاری بر سر زبانهاست. همچنین او کسی است که سیم چهارم را به ساز سهتار اضافه کرد و اکنون این ساز برخلاف اسمش چهار تار دارد. سیم چهارم هم به نام مبدع خود نامگذاری شد: «سیم مشتاق». مشتاق این سیم را بین سیم دوم و سوم اضافه کرد و بر مبنای آن ساختار ساز به اینگونه تغییر پیدا کرد که دو سیم اول سیمهای تک هستند و دو سیم دوم زوج. اضافه کردن این سیم باعث شد تا صدای سهتار شفافتر شود.
درباره کتابِ «پژوهشی در رویداد قتل مشتاق»
کتابِ «پژوهشی در رویداد قتل مشتاق» یک کار ترکیبی است و در آن سعی شده ضمن معرفی مشتاق و شرح زندگی او و تحلیلی از چیستی موسیقی مطلوب از منظر دین مبین اسلام، یک بررسی تاریخی نیز از چرایی قتل مشتاق و ساختار جامعه در آن دوران نیز به مخاطبان ارائه شود. قتل مشتاق در کرمان عجیب است، چرا که مردمانش در طول تاریخ همیشه به تساهل و تسامح شهره بودهاند.
کتاب هشت فصل دارد. در فصل نخست اوضاع اجتماعی کرمان در زمان زندگی مشتاق روایت شده است. تحلیل حضور اسماعیلیها در کرمان و کیفیت حضور آنها در این شهر چند مذهبی از نکات جذاب این فصل است. روایت قتل مشتاق در فصل نخست ارائه میشود و در دیگر فصول نویسنده به تحلیل چرایی این قتل میپردازد. در علت قتل گفتهاند که یکی از علمای بزرگ کرمان شیفته تفکر و هنر مشتاق شد که باعث حیرت دیگر عالمان بود. عدهای از نابکاران در این میان به گوش این علما رساندند که مشتاق کاری غیرشرعی کرده و قرآن را با نوای ساز میخواند که البته تهمت بزرگی به مشتاق بود که به رعایت موازین شرع پایبندی داشت. عالمی دیگر حکم به تعذیر داد، اما منظور قتل نبود و وقتی با پیکر خونین مشتاق مواجه شد که کار از کار گذشته بود.
در فصل دوم درباره همراهان مشتاق به ویژه همراهانی که در سالهای پایانی عمرش با آنها محشور بود، معرفی شدهاند. گلابزاده در فصل سوم زندگینامه مشتاق و روایتهای تاریخی و مستند از سیره او و همچنین روایتهایی از مشتاق را که در اصل در حوزه فرهنگ عامه قرار میگیرند و سندیت تاریخی ندارند، نقل کرده است. تحلیل این روایتها کار دیگر نویسنده در این فصل است.
در فصل چهارم موسیقی از منظر اسلام، موسیقی در عرفان اسلامی، جایگاه موسیقی در علم فیزیک و تجربیات مشتاق در حوزه موسیقی شرح داده شده است. گلابزاده بحث مبسوطی در این فصل درباره درباره «سیم مشتاق» دارد و شرح میدهد که چگونه این اضافه شدن این سیم باعث شده تا از نظر فیزیکی صدای سهتار شفافتر شود. به جهت آنکه در برخی منابع اشاره شده که روحانیت وقت در انتهای دوره زندیه و ابتدای قاجاریه در قتل مشتاق نقش داشتند، فصل پنجم کتاب به دفاع از روحانیت و اعلام عدم نقش آنها در کشته شدن مشتاق میپردازد.
در فصل ششم به فاجعهای که پس از قتل مشتاق در کرمان رخ داد، اشاره میشود. فاجعهای که مشتاق پیش از کشته شدن، مردم را به آن هشدار داده و از عاقبت کار ترسانده بود. این فاجعه حمله آقامحمدخان قاجار به کرمان، محاصره شهر و در نهایت فتح و کشتار بزرگ مردم کرمان است. به عبارتی مشتاق به کرمانیها که همیشه به مدارا شهره بودند، هشدار میدهد که از قتل و سنگسارش دست بکشند که فرجام بدی دارد. عدهای نیز بر این باورند که مشتاق کرمانیها را نفرین کرد و آنها به فاصله یکسال پس از کشته شدن مشتاق به بلایی چون آقامحمدخان قاجار دچار شدند.
در فصل هفتم بر پشیمانی کرمانیها از قتل مشتاق تاکید میشود. آنها به فاصله کمی از جریان قتل نادم شده و برای جبران نقاط مختلفی از شهر را به نام مشتاق نامگذاری کردند. میدان مشتاق و بعدها دبستان و دبیرستان و پرورشگاههای به نام مشتاق نامگذاری شد. همچنین گنبدهای سهگانه مشتاقیه در کرمان که مزار و مدفن اوست در این فصل معرفی شده و نوع معماری خاص آن نیز مورد بحث قرار گرفته است. گلابزاده در این فصل بخشی از باورهای فرهنگ عامهای مردم کرمان درباره مشتاق را هم گردآوری و نقد کرده است.
در نهایت در فصل هشتم به سایر کسانی پرداخته شده که در مشتاقیه به خاک سپرده شدهاند. در این فصل اسناد وقفنامههای مشتاقیه نیز به مخاطبان معرفی شده است. در نهایت باید گفت که قلم شیرین نویسنده باعث شده تا پرده از راز قتل عجیب مشتاق برداشته شود. تحلیل جامعه شناختی این رویداد در میان پژوهشهای جدید منحصر به فرد است.
انتشارات ولی (ناشر فعال در شهر کرمان)، چاپ دوم کتاب «پژوهشی در رویداد قتل مشتاق»، نوشته سیدمحمدعلی گلاب زاده را با شمارگان هزار نسخه، ۲۳۶ صفحه و بهای ۸۰ هزار تومان منتشر کرده است. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۹۲ با شمارگان دو هزار نسخه و بهای ۱۲ هزار تومان، روانه کتابفروشیها شده بود.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه