ایسنا نوشت: ارکستر سمفونیک تهران، شب گذشته (چهارشنبه ششم بهمن) در سه بخش اجرا داشت و آثاری از باخ، چایکوفسکی، پرویز محمود و … را نواخت. در بخشی از این اجرا که شروعی هیجان انگیز داشت، فضای کار دارای شیطنتی خاص و تداعیگر انیمیشنهای کلاسیک دیزنی بود.
ارکستر سمفونیک تهران مدتهاست که رهبر ثابتی ندارد ولی با این حال شامگاه ششم بهمن که حیدریان مسئولیت هدایت این گروه را برعهده داشت، توانست به گونهای ارکستر را هدایت کند که باوجود تجربههای بعضاً تلخ مخاطبان از اجراهای این ارکستر، خاطرات به مراتب خوشایندی را برایشان رقم زد و آنها را با آنچه اجرا میشد همراه کرد.
اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیر حیدریان شامگاه ششم بهمن در تالار وحدت با اجرای قطعات کنسرتو برای ویولن و ارکستر که پدرام فریوسفی سولیست آن بود و سمفونی شماره شش چایکوفسکی برگزار شد.
در ادامه آنچه میخوانید گزارشی از این کنسرت است:
بخش اول اجرای ارکستر سمفونیک تهران با اثر پرویز محمود آغاز شد. این اثر با اجرای سولیست ویولن آغاز شده و ریتمی تقریبا ثابت داشت. تا اینکه اوج کوتاهی گرفته و سازهای بادی به آرامی نواخته شدند و آوای ساز فریوسفی مخاطب را با خود همراه کرد.
فضای این قطعه به گونهای بود که شاید میتوانست حال و هوایی شبیه به موسیقی آنچه در فیلمهای کاراگاهی و رمزآلود کلاسیک به کار میرود را تداعی کند.
در بخشهایی اینگونه به نظر میرسید که فضای آنچه سولیست و ارکستر مینواختند متفاوت بود ولی در عین حال یک دیگر را تکمیل میکردند؛ گاه با هم همراه شده و دوباره مسیر جداگانه خود را پیش رفته تا اینکه ساز سولیست جولان میداد.
پس از دقایقی گویی شبی بارانی بود و دو نفر در تعقیب و گریز در خیابانی خلوت که ارکستر با سرعت مینواخت و مدتی بعد فضا رنگ آرامش گرفت.
برای لحظاتی ارکستر آرام گرفت و سولیست به تکنوازی پرداخت تا اینکه ریتم تندی را در پیش گرفته و سازهای بادی و به ترتیب دیگر بخشهای ارکستر به آن اضافه شدند و بعد برای لحظاتی کوتاه ارکستر باری دیگر اوج گرفته و تمام.
در بخش بعدی پدرام فریوسفی به تنهایی به نواختن سوییت ساراباند از باخ پرداخت.
بخش سوم که اجرای اثر چایکوفسکی بود، آغازی کُند داشت و پیشروی آن رو به جلو نیز همچنان کند بود تا اینکه ویولنها ریتم تندتری به خود گرفتند ولی با این حال همچنان تکرارها به گوش میرسید. تا اینکه سازهای بادی لحظاتی اوج گرفته و در پاسخ به آنها سازهای زهی.
اکنون دیگر صدای بم و پایینی را از ویولن سلها میشنیدیم و دوباره نوایی آرامش بخش فضا را فرا گرفت.
بخش دیگر شروعی هیجان انگیز داشت و فضای کار دارای شیطنتی خاص و تداعیگر انیمیشنهای کلاسیک دیزنی بود. فضای پایه کار ثابت و گاهی اوج گرفته و دوباره ریتم اولیه را ادامه میداد.
اما قطعه پایانی فضای غمناکی داشت و ریتمی آرام را دنبال کرد.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه