در نظام اجتماعی همه بخشها و نهادها باید کارکرد موثر و قابل شناسایی داشته باشند.
اخیرا یکی از شخصیتهای مذهبی سیاسی خراسان در دیدار با وزیر ارشاد سخنی را بر زبان آوردند که پیشتر از او یکی از بازماندگان عرصه سیاست آن را در باره برخی از بزرگان بر زبان آورده بود، اما هر دو گفتار در نگاهی پیشداورانه به نقد و حمله گرفته شد، بیانکه جنبهمثبت آن مورد توجه قرار گیرد.
پیش از پرداختن به آن سخنها، توجه به این نکته لازم است که درنظام اجتماعی و رویکرد تمدنی، هیچ بخش، بنیاد، نهاد و سازمانی در جامعه بدون نگاه به کارآمدی آن، ارزش و توان بودن ندارد و اساسا ساختارهای اداری، اعم از سیاسی اجتماعی یا فرهنگی تابع نیازهای روزآمد و واقعی شکل گرفته و قطعا مأموریتی را به دوش میکشند، به گونهای که با نبود آن خدشهای در زندگی آدمی پدید میآید، حتی مشاغل و فعالیتهای خصوصی نیز چنیناند، یعنی برای رفع نیازی از نیازها یا گشودن گرهی از مشکلات انسانها پدید می آیند،چه آن نیاز و مشکل آسایشی باشد که بیشتر مشاغل ذیل آن قرار میگیرند، چه آرامشی که فعالیتهای فرهنگی معنوی عهدهدار آنند،در غیر اینصورت دوام و بقای آنها با بحران مشروعیت روبرو خواهد شد و تنها با پشتوانه رانت و تبلیغات دروغین میتواند حضور خود را ادامه دهد که خود نشانی از انحطاط و فروپاشی است.
برگردیم به سخن آن دو نفر که وجه مشترک آنها، انتقاد از بخش یا فردی با سنجه کارآمدی بود. در یک سخن از هنرمندان انتقاد شده بود که شما برای نظام چه کرده اید و در سخن دیگر از افرادی پرسیده شده بود شما چه فایدهای برای مردم دارید و پرسش هر دو، جدای از انگیزهها و جایگاهی که دارند، جای تأمل دارد وباید به آن به دیده احترام نگریست. این پرسش، یکی از اساسیترین ملاکهای منطقمندی ساختارها یا جایگاههایاداری است و دائما باید پرسید کارکرد و نقش اینها برای جامعه و مردم چیست؟
شاید هنرمندان گرامی از سخن آن فرد رنجیده باشند، چنانکه رنجیدند و نقدها و گاه حملههایی را متوجه ایشان کردند، اما اندکی منصفانه باید نگریست و طرح آن را میمون و ارزنده به شمار آورد. این سوال فقط در باره هنرمندان یا اشخاص ویژه نیست، بلکه در خصوص همه نهادهای رسمی و غیررسمی باید مطرح شود تا در صورت ناکارآمدی هر یک، نسبت به اصلاح و حتی حذف آنها اقدامی فوری کرد. واقعیت آن است که صرف بودجههای فراوان از جیب مردم برای بخشها یا سازمانها ونهادهایی که کارآمدی ندارند، به چه دلیلی باید ادامه یابد و به بیان دیگرچرا مردم باید هزینههای سنگینی متحمل شده، بیانکه نفعی عائد آنان گردد.
اهالی هنر از هر گروه و شاخهای باید از چنین پرسشی استقبال کرده و بیهیچ رنجشی در مقام پاسخگویی برآیند و دیگران را نیزبه چالش پاسخگویی-با ذکر دقیق هزینه کارکرد- فرا بخوانند. این پرسش بسیار گرانبها و مهم است، هر چند با تأخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. شاید یکی از معانی سخن رسولگرامی اسلام که فرمود: حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا؛ خویشتن را پیش از آن که به محاکمه گرفته شوید، محاسبه کنید، همین باشد که در قبال دریافت امتیازات و امکانات و صرفهزینههای زیاد، چه بار و مسئولیتی بر دوش ما نهاده شده و اساسا چه کارکردی داریم؟ هر فرد و نهاد و سازمانی باید خود را در مقابل این پرسش، پاسخگو بداند و این امری بدیهی و اولیه است و اگر تاکنون کسی یا سازمانی خود را با چنین پرسشی مواجه ندید، خطایی بزرگ بود و قطعا خسارتهایی به دنبال داشته است،چون تنها در مقابل این چالش، دستگاههای ناکارآمد شناخته شده و ناگزیر به بازتعریف یا توجیه خود خواهند شد.
البته از دو طریق میتوان کارآمدی و کارکرد هر بخشی را نشان داد؛ یکی از طریق فلسفهتجربی سازمانها است، به این معنا که در نظام اجتماعی علیالقاعده چه ساختاری ضرورت دارد و هر بخشی چه مأموریتی را باید بر دوش بکشد(کارآمدی) و دیگر آن که جامعه چه نوع نگاهی به آن بخش یا سازمان دارد(کارکردی) و به نظر میرسد همه سازمانها و نهادها را باید با این دو ملاک سنجید و ارزش وجودی آنها را فراچشم مردم نهاد و بر پایه همان به حمایت و تقویت آنها پرداخت و اگر بخشی از کارآمدی و کارکرد قابل دفاعی بهرهمند نبود، از ساختار جامعه حذف کرد، چه هنر و هنرمندان باشد، چه حتی وزارتی چون ارشاد یا نهادی دیگر!
* عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
آخرین دیدگاه