بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران / کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یسُدُّهَا شَیءٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ.
ارتحال جانسوز و غمبار استاد بسیار محبوب و عزیزم، فقیه، حکیم و عارف الهی، استاد برجستۀ حوزه علمیۀ تهران، جامع معقول و منقول، صاحب مکتب فکری و علمی در عرصۀ علوم اسلامی، حفید صالح میرزای شیرازی بزرگ رحمة الله علیه، یار همراه حضرت امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه در کوران حوادث پر تلاطم انقلاب اسلامی، جانباز سرافراز ناشی از ترور نافرجام گروهک تروریستی و منحرف فرقان، عبد خالص معبود یکتا، امام جماعت مردم دار و ساده زیست مسجد الشفای تهران، آیة الله مجاهد مهذب، حضرت علامه آقا سید رضی شیرازی رضوان الله تعالی علیه موجب اندوه عمیق قلبی و تألم و تأثر فراوان گردید.
این ضایعۀ دردناک را به پیشگاه مبارک حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، رهبری حکیم و فرزانۀ انقلاب حضرت آیة الله العظمی خامنه ای، حوزه های مقدسۀ علمیه به ویژه حوزۀ علمیۀ تهران و نیز بیت مکرم و فرزندان عزیز و گرامی ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنم. آن عالم خود ساخته و فقیه شایسته از همان عنفوان جوانی با بذل همت و ارادۀ قوی و جهد و جهاد علمی بی وقفه و خستگی ناپذیر و زهد و تقوا و صفا و اخلاص مثال زدنی در راه پر فراز و نشیب علم و معرفت و اخلاق و معنویت گام نهاد و با زانوی تلمذ و تدرس زدن در محضر انور استادان بزرگ و ماندگار و اثر گذار و ستارگان درخشان و فروزان حوزه های مقدسۀ علمیه به درجۀ اجتهاد نایل آمد.
در نجف از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات شیخ محمد کاظم شیرازی، شیخ مجتبی لنکرانی، شیخ حسین حلی و سید ابوالقاسم خویی کسب فیض کرد و در تهران و قزوین، خوشه چین خرمن علم و دانش استادان بزرگی مانند حضرات آیات میرزا احمد آشتیانی، محمد حسین فاضل تونی، میرزا ابوالحسن شعرانی، مهدی الهی قمشه ای، محمد تقی آملی، عماد رشتی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی( رضوان الله علیهم اجمعین) گردید. نگارنده به فضل و لطف و عنایت خدای سبحان ـ که هر چه توفیق هست از اوست ـ بیش از ۲۰ سال به طور منظم و مستمر در محضر سراسر نور و روشنایی آن عبد صالح و آن علامۀ پارسا و ذو فنون، فلسفه و عرفان و فقه و اصول آموخت و از نزدیک با سیره و منش علمی و عملی آن نادرۀ دوران آشنا گردید.
او بی گزافه و اغراق، نمونۀ بارز مکتب حکمت متعالیۀ اسلامی و مظهر و مجلای مبرز این کلام ماندگار حضرت صدر المتألهین سترگ بود که:« حاشا الشریعة الحقة الإلهیة البیضاء أن تکون احکامها مصادمة للمعارف الیقینیة الضروریة و تبا لفلسفة تکون قوانین ها غیر مطابقة للکتاب و السنة».
هم از این روی بود که گفتار و نوشتار فلسفی اش آب و رنگ دینی داشت و کلام و کتاب دینی اش صبغه و سیرۀ فلسفی. طبع لطیف و ذوق حنیف، دقت نظر و موشکافی و ژرف کاوی علمی، بیان شیوا و رسا و جذاب و دلنشین در طرح و شرح و نقد دیدگاه ها و اندیشه ها، قوت استدلال در تدریس و تفهیم و انتقال مفاهیم و مباحث عقلی و سمعی، حریت معرفتی و آزاد اندیشی علمی در برابر آراء و انظار و افکار و صاحبان آن ها در عین تعبد و تسلم محض نسبت به احکام و شرایع مسلم و قطعی الهی، رعایت کامل اصل عدل و انصاف در مواجهه با آراء و اندیشه های مضاد و مخالف، نظم و ترتیب و انضباط مثال زدنی چه در برگزاری جلسات درس و بحث و چه در تقریر و تبیین نکات علمی، نرم خویی و مهربانی و صفا و صمیمت و اخلاص و محبت و مهرورزی و خیر خواهی نسبت به همۀ شاگردان، هیبت و شکوه و جلال در عین لطافت و فروتنی و جمال، هوشمندی و زیرکی و فراست خاصی که به نظر نگارنده برخاسته از تقوای آن راد مرد الهی بود، و بسیاری از دیگر از ملکات و صفات عالیه و راقیه و رفتار و کردار اخلاقی و معنوی و روحی آن حکیم قدوسی که این مجال را امکان بیان همۀ آن ها نیست از وی شخصیتی جذاب و دوست داشتنی و سازنده و پاینده پدید آورده بود. خداوند حکیم پرور حکمت آفرین، به روح بلند و ملکوتی این حکیم فرزانه رحمت و مغفرت بی پایان، به بیت مکرم و بازماندگان و خویشان و دوستان و شاگردانش صبر جمیل و اجر جزیل و به تلامیذ ایشان و این بندۀ بی مقدار توفیق ادامۀ راهش کرامت فرماید. آمین رب العالمین.
* حجت الاسلام سعید بهشتی، شاگرد آیت الله سیدرضی شیرازی و دکتری تخصصی فلسفۀ تعلیم و تربیت اسلامی از دانشگاه علامه طباطبایی
/6262
آخرین دیدگاه