درباره سریال طنز شبکه سه که این شبها روی آنتن است.
یکی از سریالهایی که این شبها روی آنتن شبکه سه سیما میرود سریال پلاک 13 به تهیهکنندگی سلیم ثنائی و کارگردانی آرش معیریان است. سریالی که بعد از مدتها قرار است جای خالی سریالهای طنز شبانه و اجتماعی تلویزیون را پر کند و قدم در مسیری بگذارد که آثار ماندگار و خاطرهانگیزی چون شبهای برره، زیر آسمان شهر، پاورچین و… پیشگامان آن هستند.
تجربه نشان داده سریالهای اجتماعی طنز و سیتکامی مانند این آثار بعدازآن که در قسمتهای ابتدایی با سعی و خطا و بازشناخت سلیقه مخاطب به مسیر هدفمند و صحیح خود دست پیدا میکنند، میتوانند بهمرور به آثاری جریان ساز تبدیل شوند که نهتنها وجهه سرگرمکننده دارد و مخاطب را با اتمسفر طنز خود پای تلویزیون مینشاند، بلکه میتواند به رسانهای برای واکنش فعال نسبت به وقایع اجتماعی روز هم بدل شود، اتفاقی که بهخصوص در آثار سیتکامی مهران مدیری مانند پاورچین و شبهای برره به شکلی استاندارد و با بهرهگیری از زبان طنز کارگر میافتاد و اقبال مخاطب را هم در پی داشت.
البته مقایسه آثار دهه هشتاد با آثار فعلی تلویزیون و حتی شبکه نمایش خانگی کار درستی نیست. چراکه اتمسفر آن سالهای تلویزیون و هندسه رسانههای کشور تفاوتهای بیشماری با وضعیت امروز دارد. تلویزیون آن روز باجرئت و شهامت به سراغ واکنش فعال نسبت بهاتفاقات مختلف میرفت و با امور متفاوت محافظهکارانه برخورد نمیکرد، برای همین همداستانهایی جلوی دوربین میرفت که برای مخاطب جذابیت داشت و میتوانست او را همراه کند. طبیعتاً یکی از نخستین قربانیان محافظهکاری مدیران صداوسیما، آثار نمایشی و داستانی و بهخصوص آثار طنز هستند. و طنزی که از خاصیت بیافتد و قدرت واکنش و شوخی با مسائل مختلف را نداشته باشد طبیعتاً نمیتواند چندانکه باید با مخاطب ارتباط برقرار نماید.
در کنار آنهم حضور شبکه نمایش خانگی که استانداردها و خط قرمزهایی متفاوت از سریالهای رسانه ملی دارد، از طرف دیگر زمینبازی را تغییر داد. در یکی دو سال اخیر و باقدرت گرفتن پلتفرمهای نمایش اینترنتی و البته توان مالی و بودجههای هنگفت آنها، حضور بازیگران نامی در شبکه نمایش خانگی بسیار پررنگ شده و بهموازات هم حضور آنها در تلویزیون که به لحاظ دستمزد تقریباً قابل قیاس با شبکه نمایش خانگی نیست، کمرنگتر شده است. این موضوع درباره عوامل دیگر آثار هم صدق میکند، جایی که کارگردانان و فیلمنامه نویسان این حوزه هم به دلایل مالی ترجیح میدهند با شبکه نمایش خانگی کار کنند، هرچند که خودشان نیک میدانند که میزان مخاطب تلویزیون و شبکه نمایش خانگی قابل قیاس نیست.
در چنین شرایطی تولید آثار طنز اجتماعی در تلویزیون شرایط سخت و دشواری دارد و وقتی این موضوع را با این گزاره که بسیاری از هنرمندان از ترس قیاس شدن با آثار نامدار این عرصه اساساً به این میدان وارد نمیشوند، ترکیب میکنیم میبینیم شرایط ساخت سریالهای اجتماعی و طنز در تلویزیون در دوران کنونی، چهکار دشواری است.
در این شبها سریال پلاک 13 با اتمسفری خانوادگی و اپیزودیک روی آنتن شبکه سه سیما میرود. سریالی که آرش معیریان آن را کارگردانی کرده و بازیگران نسلهای مختلف تلویزیون از اردلان شجاع کاوه تا شهره سلطانی و علی صادقی و جوانانی مانند مهران ضیغمی و ستاره حسینی در آن ایفای نقش میکنند. این سریال تلاش کرده که داستان خود را به زبان طنز در دنیایی خانوادگی روایت کند و درحالیکه چنین آثاری بشدت پتانسیل این را دارند که میل بهسوی شوخیهای مبتذل گذارد، ولی این سریال تلاش کرده که از زبان طنز شریف بهره گیرد که اتمسفرش خانوادگی باقی بماند و مخاطبان تلویزیون که عموماً خانوادگی به تماشای آثار مختلف مینشینند، با خیال آسوده بتوانند این اثر را تماشا کنند.
نقطه قوت پلاک 13 اما این است که المانها و شاخصههای سبک زندگی سالم را نیز در دل داستان خود روایت میکند. از اشاره و پرداخت به مسائل مهم زندگی اجتماعی از فرهنگ ترافیک و رانندگی تا اهمیت توجه به مسئله بیمه در زندگی دوران کنونی مسائلی است که در قسمتهای سریال پلاک13 به چشم میآید. در کنار آنهم اشاره به برخی مسائل خانوادگی و اعتقادی که کمتر در آثار طنز به چشم میآمد ولی در این سریال بهطور مکرر دیده میشود؛ گاهی اتفاقات خاصی مانند کنار گذاشتن صدقه و لزوم ادای نذر و زیارت رفتن، وقتی در دل داستانهای طنز مطرح شود ضریب نفوذ بسیار بیشتری برای مخاطب دارد و ا…
آخرین دیدگاه