رزونامه کیهان نوشت:یک سایت غربگرا و توجیهکننده مواضع دولت آمریکا ادعا کرد که در صورت تداوم «منطق اهرمسازی» توسط ایران، گفتمان مخالفان برجام در فضای رسانهای آمریکا غالب میشود؛ بنابراین در داخل، عرصه بر تیم مذاکرهکننده آمریکا تنگتر میشود.
«انتخاب» از قول فردی به نام رضا نصری نوشت: «اگر دولت جدید ایران، ولو با نیت نمایش اقتدار و القاء بینیازی بخواهد بر سر موضوعاتی از قبیل نقطه از سرگیری گفتوگوها، تاریخ نشست بعدی، محل برگزاری دور بعدی مذاکرات یا مسائل تشریفاتی اینچنینی بیش از اندازه مانور بدهد یا اگر خواستههایی مطرح کند که تحقق آن برای قوه مجریه آمریکا از نظر قانون اساسی این کشور عملاً مقدور نباشد، قطعاً مخالفان برجام در واشنگتن از این فضا برای تخریب فرآیند مذاکراتی و زیر سؤال بردن نیت واقعی ایران استفاده خواهند کرد.»
نصری همچنین گفته است: بین فضای مذاکرات و رابطه ایران و آژانس، ارتباط مستقیمی برقرار شده است. اغلب دولتهای جهان و بازیگران مهم سیاسی و اقتصادی- ولو به غلط- آژانس بینالمللی انرژی اتمی را یک سازمان فنی و معتبر میدانند و نسبت به گزارشها و هشدارهای آن حساس هستند. در نتیجه، حداقل قدرت آژانس در صورت تیره شدن روابطش با ایران، این است که به ادعاها و تهمتهای جریان متخاصم علیه ایران نوعی مشروعیت ببخشد. بگذریم از اینکه یکی از مسیرهای ارجاع مجدد ایران به شورای امنیت از شورای حکام آژانس میگذرد. از این رو، تیرگی روابط ایران و آژانس به نفع ایران نیست. در نتیجه، معتقدم اگر میشود با کمی انعطاف و اغماض، با مدیرکل آژانس به توافق رسید و مانع بهرهبرداری کشورهای متخاصم از تیرگی روابط ایران و آژانس شد، قطعاً لازم است ایران در این جهت گام بردارد.
وی افزود: شواهد نشان میدهد جریانهای مخالف برجام در واشنگتن، از جمله لابی اسرائیل به شدت تلاش میکنند این روایت در فضای عمومی آمریکا غالب شود که ایران قصد دارد وقت تلف کند تا در فرصت پدید آمده برنامه هستهایاش را با هدف نیل به سلاح هستهای و مبادرت به آنچه «اخاذی هستهای» میخوانند، گسترش دهد. در واقع این جریان تلاش میکند دیپلماسی را به عنوان مقصر اصلی پیشرفت برنامه هستهای ایران و احیانا دسترسی تهران به سلاح هستهای البته به زعم آنها، معرفی کند و مدام نیز در رسانهها از دولت بایدن بابت نادیده گرفتن این «خطر» انتقاد میکند. هدف اصلی این جریان هم این است که دولت بایدن را از طریق نامساعد کردن فضای سیاسی از ادامه گفتوگو با ایران منصرف سازد و عملاً راهی جز از سرگیری سیاست فشار حداکثری و مقابله فیزیکی میان دو کشور باقی نگذارد.
وی گفت: حقیقت این است که اگر منطق اهرمسازی در هر دو طرف همچنان بر سر میز مذاکره سایه بیندازد و اگر لحن و مواضع ایران برای مخالفان برجام در واشنگتن قابلیت سواستفاده تبلیغاتی داشته باشد، حتی اگر دولت بایدن واقعاً قصد توافق داشته باشد، فضای سیاست داخلی آمریکا به سختی این اجازه را به او خواهد داد. با این مقدمه، پیشبینی میکنم در صورت تداوم «منطق اهرمسازی»، نه تنها در هفتههای آینده گفتمان مخالفان برجام در فضای رسانهای آمریکا غالب شود، بلکه حتی کنگره نیز از طریق قطعنامههای سهلالوصول مانند قطعنامه Sense of Congress و اعمال فشارهای سیاسی، عرصه را بر تیم مذاکرهکننده آمریکا تنگتر کند و دولت بایدن را به سمت توسل به اهرمهای قویتر و رجوع به شورای امنیت سوق دهد.»
نصری در ادامه تاکید کرد: در عالم دیپلماسی میگویند «نرم سخن بگو؛ اما چماق بزرگی در دست داشته باش»، معتقدم اگر تیم جدید مذاکرهکننده این اصل را در موضعگیریها و اظهارات خود لحاظ و واقعگرایانه عمل کند و در برابر برخی فشارهای داخلی برای تبدیل کردن میز مذاکرات به تریبون شعار تسلیم نشود، بعید نیست بتواند در بازه زمانی قابل قبولی به موفقیتهای خوبی دست یابد.
این به اصطلاح کارشناس سایت انتخاب توضیح نداده که اگر رویکرد مد نظر وی درست بود، نباید برجام تبدیل به نمونهای تراژیک و عبرتآموز از توافق یکطرفه در جهان تبدیل شود! آیا دولت روحانی ظرف شش سال گذشته، کم گفتار و رفتار نرم -بلکه منفعلانه و همراه با دیکتهها و زیادهخواهی آمریکا- نشان داد و آیا نتیجه آن چیزی جز گستاختر شدن سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن بود؟!
اینکه روحانی و تیم همراهش در دولت به مدت پنج سال معطل شل کن سفت کن دولتهای آمریکا ماندند و در حوزه اهرم سازی و ایراد فشار متقابل کوتاهی کردند، آیا موجب آن شد که مثلا دولت اوبامای مودب، سر سوزنی در اعمال تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا و زمینهسازی تحریمهای کاتسا، مجامله و تعلل کند؟! همین حالا هم اگر پیشنهاد فریبکارانه توافق موقت (تعلیق غنیسازی در ازای آزاد سازی محدود برخی درآمدهای ایران) را میدهند، صرفا به این خاطر است که طرف ایرانی با تصمیم مجلس و تایید دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت انفعال را کنار بگذارد و بهکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته و غنیسازی 20 درصد و 60 درصد را در پیش بگیرد. از سوی دیگر آژانس در طول این سالها صرفا تامینکننده اطلاعات سرویسهای جاسوسی غرب برای ترور و خرابکاری بوده، بیآنکه از حق ایران برای داشتن برنامه کامل هستهای حمایت کند. در کنگره آمریکا هم بر خلاف فضاسازی محافل غربگرا در ایران، دموکراتها مثل جمهوریخواهان، برخورد سختگیرانه مطلق با ایران داشته و پیشگام تمام مصوبات تحریمی به ویژه پس از برجام بودهاند و اقدامات خصمانه ضدایرانی با اتفاق آرای نمایندگان هر دو حزب در کنگره (مجلس نمایندگان و سنا) تصویب شده است. یادآور میشود تعداد تحریمها در پسابرجام دو برابر شده و به بیش از 1500 مورد رسید.
23231
آخرین دیدگاه