دردمندی یک انسان، حس همدردی را در دیگر انسانها برمیانگیزد. حال اگر درد و همبستگی یک احساس انسانیست، این احساس چگونه خواهد بود ؟
اگر انسان دردمند و ستمدیده کسی باشد که برای اصلاح گری و مقابله با فساد در امت خود، و مبارزه با باطل و طغیانگری قیام کرده است چه ؟
قیام امام حسین(ع) قیام برای بشریت بود، و شعله این قیام هرگز خاموش نخواهد شد نه به دلیل خون های به ناحق ریخته مظلومان در سرزمین کربلا بلکه به این دلیل که این قیام نقطه عطفی بود که مرز بین حق و باطل را مشخص نمود . جنایتی که علیه نوه پیامبر (ص)، فرزندان و یارانش –که تعداد اندکی از مدافعان حق بودند- صورت گرفت، آنچنان وحشیانه بود که در تاریخ ثبت شد و ایستادگی حضرتش و یارانش به الگویی برای آزادی خواهان و آزادگان بدل گردید؛ آنانی که ذلت و خواری را نمیپذیرند و اجازه نمی دهند انسانیت در درونشان بمیرد.
امروزه همه پیروان ادیان آسمانی که در اصول و ارزشها با یکدیگر مشترکند، سالروز این رخداد بزرگ و این تراژدی عظیم را ارج می نهند و آن را گرامی میدارند. بر این اساس بین ظلمی که علیه یک مسلمان روا داشته می شود، و ستم روا داشته شده علیه یک مسیحی و یا پیرو هر دین و آئینی تفاوتی وجود ندارد، همانطور که هیچ تفاوتی بین دردمندی و اندوه حسین(ع)، و درد و اندوه حضرت عیسی (علیه السلام) وجود ندارد.
فرهیختگان و فرزانگان جهان حقیقت نهضت حسینی را به خوبی درک کرده اند، از این رو رهبر این نهضت برای آنان به مثابه آموزگار و الگویی والا و بی بدیل بوده و هست. بسیاری از این فرزانگان اهل قلم، مسلمان و مسیحی، در کنار مردم در گردهمایی میلیونی اربعین شرکت میکنند تا ارادت، عشق و علاقه خود را به سالار شهیدان ابراز دارند.
بر این اساس، فلسفه برگزاری مراسم اربعین در حقیقت تاکید بر وفاداری، ولایتمداری و پیروی از این مسیر انسانی است؛ مسیر شهادت، دفاع از شرافت، عزت، کرامت و دیگر ارزشهای انسانی است و البته ، مبارزه با انواع فساد و ظلم وستمگری است .
بسیاری از ادیبان و فرزانگان مسیحی، عاشقانه در مسیر حسین گام نهاده و توانستهاند با قلم و اندیشه آزادایخواهانه خود جریانی پویا از انقلابی گری، عزت و اقتدار تشکیل دهند. آنان پس از رهایی از آموزه های غلط و تحریف شده، در مسیر حمایت از حق و حقیقت و مبارزه با ظلم و ستم گام نهادند.
در یک نگاه کلی به ادبیات معاصر ملل مختلف، به وضوح جلوه های نهضت عاشورا در ادب مقاومت آنان، تجلی و نمایان میشود. در دوران معاصر، بسیاری از ادیبان و اندیمشندان مسلمان و مسیحی به قصد عبرت اندوزی و درس آموزی، از نهضت عاشورا و داستان زندگی سرور شهیدان ، حسین بن علی ( ع) الهام گرفته و آثار گرانبهایی درباره نهضت او به رشته تحریر درآوردند. بسیاری از ادبا و شعرای معاصر عرب با تعابیر الهام گرفته از قیام عاشورا در آسمان ادبیات درخشیدند و آثار ماندگاری از خود برجای گذاشتند. آنان به زیبایی هرچه تمام تر تصویری از امام حسین و نهضت ایشان در آثار و سروده های خود ارائه و آثار خود را ردیف شاهکارهای ادبیات جهان قرار دادهاند.. از تصویر امام حسین در ادبیات مصر از دیدگاه ادیبانی نظیر عبدالرحمن الشرقاوی، عباس محمود العقاد، طه حسین و دیگران.. تا تصویر ایشان در شعر وادب بلاد شام؛ در سروده های نزار قبانی.. تا عراق؛ در سروده های بدرشاکر السیاب و دیگر شاعران نام آور…
و در کنار تمام اندیشمندان و ادبای مسیحی نام آشنا که درباره نهضت عاشورا اظهار نظر کردند، از جمله: عبدالمسیح أنطاکی، ریمون قسیس، سعید عقل، أمین نخلة، نصری سلهب، خلیل فرحات، جوزیف الهاشم، سلیمان کتّانی، بولس سلامة، جورج جرداق، جورج شکور، فیکتور الکک، إدوار مرقص، وشمار دیگری از شاعران و ادیبان؛ همچنان ستارگان درخشانی هستند که با الهام از عاشورا و خلق آثار گرانبها در آسمان علم و ادب و فرهنگ عرب می درخشند.
و در این راستا اشاره میشود به «آنطوان بارا» اندیشمند مسیحی سوری که کتاب ارزشمند"امام حسین در اندیشه مسیحیت" را به رشته تحریر درآورده است. این کتاب اثر ارزشمندی است که زبان از بیان اهمیت آن عاجز است.. و «میشل کعدی» که درباره مکتب عاشورا و اندیشه جهانی امام حسین(ع) آثار و سخنان گرانبهایی از خود برجای گذاشته است.. و «جان قسیس» که زخم امام حسین را زخم بی پایان جهانیان قلمداد کرده است.. و اسقف «جورج صلیبا» که امام حسین را گوهری درخشان توصیف کرده که خداوند آن را از آسمان نازل کرده تا روشنی بخش مسیر حقیقت باشد.. و«میشل جحا» که می گوید: امام حسین را میپرستد و از کودکی عاشق ایشان بوده است.. و اسقف «عصام درویش» که گفته است: من همزمان هم مسیحی هستم هم حسینی.. کربلا تنها یک شهر نیست بلکه تمام جهان است.. و دشمنان با بریدن سر حسین موفق به بریدن سر حقیقت (کتمان و یا تحریف آن) نخواهند شد.. و«الیاس زغیب» که عشق به حسین را به صورت "تندیس تراشیده شده" از کلمات و ادبیات عرضه می دارد.
عشق و علاقه این دلدادگان اهل قلم به سالار شهیدان بسیار صادقانه بوده و کلمات و تعابیر آنان سرشار از محبت، انسانیت و همدردی، و اندیشه آنان لبریز از مفاهیم آزادی، شرافتمندی و عزت است. آنان با نگاهی منصفانه و حکیمانه درباره نهضت عاشورا اظهار نظر کرده و بسیار بزرگمنشانه به دفاع از حق و حقیقت برخاستند.
اظهارنظر اندیشمندان و ادیبان غیر مسلمان درباره نهضت عاشورا تداعیگر این حقیقت است که نهضت حسین(ع) نهضتی جهانی و انسانیست و به ملت یا جریان خاصی تعلق ندارد، بلکه چراغ راه همه ملتها، آزادگان، عدالتخواهان و ظلم ستیزان جهان است.
نهضت حسینی در دنیای امروز مساله ای است که ابعاد آن از گذشته ی تاریخ و لحظه وقوع اتفاقاتِ ظهر عاشورا فراتر می رود. نهضت حسینی در حقیقت مکتبی انسانی است و متعلق به تمامی افراد در همه جوامع بشری؛ کوچک و بزرگ، مسلمان و مسیحی، یگانه پرست و بیدین و حتی ملحدان! این نهضت به همگان ، شکیبایی، استقامت، ایثار و وفاداری را می آموزد .
نهضت حسینی، فراتر از ملاحظات ایدئولوژیک و ادراکات بدبینانه حکام مستبد، احترام و ارج نهادن به انسان و ارزش های انسانی را به بشریت می آموزد. بیشک اسارت و بندگی و استکبار، بحران و چالش ریشهای همه جوامع بشریست و مختص گروه یا مذهب خاصی نیست. مکتب حسین آزاد اندیشی، آزادانه زیستن، و رهایی از یوغ بندگی و اسارت و استکبار را به جوامع بشری عرضه می دارد .
جایگاه والای امام حسین در جهان و اندیشه معاصر گویای این واقعیت است که نام امام حسین(ع) ونهضت ایشان تا ابد ماندگار است. ماندگاری نام حسین یک وعده الهی است و پیامبر اکرم(ص) نیز به آن اشاره کرده و میفرماید: «شهادت حسین داغ سوزانی است در دل مؤمنین که هرگز به سردی نمیگراید».
امروزه اندیشه، راه و ارزشهای حسین به قطب نمای همه آزادگان و آزادیخواهان جهان بدل گشته است. نام حسین و پرچم باشکوه نهضت ایشان تا همیشه تاریخ در اهتزاز خواهد ماند زیرا که قیام حسینی در حقیقت گذرگاهی بود برای رهایی انسان از پوچی و پلیدیهای جهان هستی.
آخرین دیدگاه