در کلاب هاوس امشب خبرآنلاین، موضوع «برخورد اصلاحطلبان با دوست سیزدهم، تعامل، تقابل یا سکوت؟ مورد نقد و بررسی افراد مختلف قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «برخورد اصلاحطلبان با دوست سیزدهم، تعامل، تقابل یا سکوت؟» عنوان بحث و گفت و گوی امشب کلاب هاوس خبرگزاری خبرآنلاین است که چهره های مختلف اصلاح طلبان،فعالان، سیاسیون و تحلیلگران رسانه ای نظراتشان را بیان می کنند.
نقد منصفانه و اظهارنظر درباره عملکرد دولت را گام به گام پیش می بریم
فرج کمیجانی فعال اصلاحطلب
در مدت گذشته از انتخابات، جریان اصلاحات عملکرد گذشته خود را آسیب شناسی می کند ولی هنوز به جمع بندی نرسیده اند. تعامل که با دولت در راستای کار آنها نیست. تقابل هم نیست. سکوت هم نمی کنیم. نقد منصفانه و اظهارنظر درباره عملکرد دولت را گام به گام پیش می بریم. با توجه به اینکه آقای رییسی یک سری شعارهای اصلاحطلبان را در انتخابات داد، خیلی از شعارهای او شعار ما است. امیدواریم این شعارها عملیاتی شود.
درباره عذرخواهی آقای خاتمی مساله ای مطرح شد. در سال 92 در شرایطی که کشور قرار گرفته بود مجموعه اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل با توجه به منافع ملی کشور این تصمیم را گرفتند که از یک نفر حمایت کنند. 6 تا 7 قطعنامه علیه ایران صادر شده بود و به سمت جنگ می رفتیم. متناسب با آن شرایط، مجموعه اصلاحطلبان و بخشی از اصولگرایان تصمیم گرفتند از کسی حمایت کنند که سیاست تنش زدایی را دنبال کند که واقعا هم موفق شدند.
با توجه به عملکرد مثبت دولت آقای روحانی مجددا همان طیف حامی،در سال 96 هم از اوحمایت کردند که 18 میلیون رای او به 24 میلیون رای رسید. از آن روز به بعد قدرتمندان شروع به کارشکنی کردند. برجام نصفه نیمه با حمله به سفارت عربستان و انگلیس و توپ و موشک هوا کردن، کل جریان را به هم زدند و با این کارشکنی باعث شدند منافع ملی کشور به هم بخورد و برجام بهم خورد. ملت را به سمت پشیمانی به رای دادن ببرند و تا حدی هم موفق بودند و توانستند اذهان را خراب کنند که شما اشتباه کردید به روحانی رای دادید. در این بین چه کسانی باید عذرخواهی کنند؟
جبهه اصلاحات ایران درباره افغانستان و پنجشیر بیانیه داد و از دولت جمهوری اسلامی و جامعه بین المللی خواسته تا از خونریزی در افغانستان جلوگیری شود. آقای خاتمی هم بیانیه داده است. چند شب پیش هم آقای تاجزاده صحبتی کرد که دقیقا همین بود. متاسفانه از این صحبتها چه تیترهایی زده شد. تندروهای اصولگرا چه تیترهایی زدند. کی اصلاحطلبان گفتند می خواهیم برویم بجنگیم؟ در طول دوران اصلاحطلبی ما مردم را به جنگ و خونریزی تشویق نکردیم. آنها در روز روشن چه دروغهایی بیان می کنند و این دروغ صفر تا صد را در جامعه ترویج می کنند.
دوستانی که از اصولگرایان تندرو حمایت می کنند بیانیه جبهه اصلاحات و آقای خاتمی را بخوانند و ببینند کجای کار تیترهای دروغ اصولگرایان در آن وجود دارد. چیزهایی که وجود خارجی ندارد را تیتر می کنند. هیچکدام از بیانه و سخنان اصلاحطلبان درباره دخالت نظامی نبود. تماما از دولت خواستند از ظرفیتهای دیپلماتیک خود استفاده کند تا جلوی جنگ و برادرکشی گرفته شود. از این بیانیه ها تیتر دروغ ساخته اند و به جلو فرار می کنند تا جلوی سوتی های خود را بگیرند.
زمانی که آقای روحانی رایزنی کرد واکسن وارد شود نگذاشتند ولی الان از سیل واکسن حرف می زنند. اصلاحطلبان اگر دو ماه سکوت کنند با ادبیات منتقدانه منصفانه با دولت سیزدهم ارتباط می گیرند.
اصلاحطلبان باید خود را بازسازی کنند و به سمت جامعه برگردند
مهرشاد ایمانی فعال سیاسی
آقای خاتمی باید جای آقای ترامپ هم عذرخواهی کند. دیوار او کوتاه است و ایشان مشکلی برای عذرخواهی به جای همه ندارد.
تعامل اگر به جای حمایت باشد رویه ای است که برخی اصلاحطلبان قبل از انتخابات هم داشتند و ستاد حامیان آقای رییسی را راه انداخته بودند.
نکته اینجاست که باید اصلاحطلبان تعامل انتقادی یا سکوت داشته باشند؟ به نظر می رسد کلا گفتمان اصلاحطلبان باید انتقادی باشد. یکی از مشکلات اصلی آنها کاهش سرمایه اجتماعی بود. اصولگرایان تندرو می گویند مردم از آنها خسته می شوند و به سمت ما می آیند. انتخابات 1400 نشان داد مردم دچار دلزدگی سیاسی می شوند ولی طرف اصولگرایان نمی روند.
اصلاحطلبان باید به سمت گفتمان انتقادی باشند تا جایی که منجر به حذف آنها نشود. باید همه چیز را نقد کنند و البته باید نقد درون گفتمانی هم داشته باشند. این که اصلاحطلبان در مشکلی قرار گرفتند که مدافع وضع موجود شده اند. مشکلاتی که بر دولت روحانی و کشور بار شد مردم را دچار مشکل و آزردگی کرد. مردم درگیر در دولت نیستند و دولت را به معنی حکومت فرض می کنند. نارضایتی و کاهش سرمایه اجتماعی در ابعاد کلان رخ می دهد و قدری گفتمان انتقادی که آقای خاتمی داشتند، را نشان می دهد.
انتخابات توسط طیفی تحریم شد، برخی حمایت کردند و دعوت به انتخابات کردند. گفتمان انتقادی و اختلافات در داخل اصلاحطلبان همیشه بوده است. نتیجه این بود که مردم به عنوان یک نیروی تحول خواه اینها را پذیرفتند. در سال 88 مردم پشت اصلاحطلبان ایستادند. در سال 92 مردم کمک کردند و بسیج شدند. از سال 96 به این سو که بخش عمده ای از مشکلات مردم به واسطه تحریمها بود، مجموعه اصلاحطلبان با دولت چالش نکردند که باعث ناامیدی مردم شد. اصلاحطلبان باید خود را بازسازی کنند و به سمت جامعه برگردند.
بخشی از اصلاحطلبان گفتند باید به سمت جامعه برویم و بخش دیگر می گویند باید قدرت سیاسی را کسب کرد تا بتوانیم از اصلاحات دفاع کنیم. امروز هر دو به این نتیجه رسیدند اگر طبقه متوسط پشت اصلاحات نباشند، هزینه ردصلاحیت های گسترده بسیار کاهش می یابد. اگر تصور هر چه انتقادمان کم شود نیروها تایید می شود این اتفاق نمی افتد. نباید برخورد انقلابی از جنس تندروی کنند ولی اینکه انتقاد به ردصلاحیت ها شود می تواند مردم را امیدوارتر کند. هر چند اتفاق بدی است که سرمایه اجتماعی کاهش یافته است. اصلاحطلبان برای برگرداندن مردم به سمت خود کار سختی دارند. نیاز به صراحت دارد و مسیر سخت است ولی تا سال 1402 که تا مجلس داریم می توانند مردم را به سمت خود برگردانند.
اگر اتحاد معطوف به پیروزی برای حل بحرانها ایجاد نشود کشور دچار چالش می شود
پیام برازجانی فعال سیاسی
اگر قرار باشد بین تندروی یا زمینه سازی برای قدرت گرفتن تندروها و حفظ وضع موجود، حتما محافظه کاری به اصلاحطلبی نزدیکتر است. همین که شماکمک کنید جریانات تندرو نشوند و با تعامل با دیگران این امکان را از بین ببرید یک اصلاحطلبی است.
اصلاحطلبی نیاز به شناخت شرایط موجود دارد. ضمنا نقد کردن دولت رییسی به شرط نقد سازنده جزء تعامل است. اصولا گفتمان اصلاح طلبی در حوزه گفتمانی بازی را به اصولگرایان باخته است. فقط نمی خواهند این را بپذیرند. شعارهای دو طرف را در انتخابات ببینید. شعارهای گفتمان اصلاحطلبی به اصولگرایان مسلط شده و از این شعارها برای جذب رای کمک می گیرند.
بخش اعظمی از سبد تاثیرگذار عمومی کشور منفعل شده و طبیعتا در این حوزه تصمیم گیری خیلی سخت است. حتما هاتف صالحی قبول دارد آقای رییسی که 16 میلیون رای در سال 96 آورده ولی فقط 3 میلیون رای اضافه کرده، 21 میلیون رای باقیمانده در کشور، خارج از حوزه گفتمانی آقای رییسی است.
چون مشخص نیست انفعال اصلاحطلبان چه شکلی دارد، جایگاه اصلاحطلبان نمی تواند روشن باشد. تنها چیزی که به ما کمک می کند زمان است. اگر گفتمان اصولگرایی هم توان حل مشکلات کشور را ندارد معلوم می شود انفعال اصلاحطلبان را مردم پذیرفته اند ولی اگر گفتمان دیگری شکل بگیرد باید منتظر ماند و دید.
بحرانهای کشور چیز نویی نیست. نیروهای زبده و کارامد هر طیفی که در مسند قدرت قرار می گیرند به دلیل ضعف ساختاری ناتوان می شوند و اضمحلال نیروهای سیاسی باعث چالش شده است. این مساله بالاتر از گفتمان است. اگر اتحاد معطوف به پیروزی برای حل بحرانها ایجاد نشود کشور دچار چالش اساسی می شود. یعنی هیچ یک از گفتمانها توانایی حل مشکل را ندارد. نیروهای موثر و اصیل باید از این مسایل عبور کنند. شرایط خاصی در مسایل اقتصادی، سیاست خارجی، اداره دولت و اینها را دارید که همه دچار بحران شده اند و چیزی جز تعامل نمی تواند به حل مشکلات کمک کند. در نتیجه اگر هر دو طیف پروژه محور به مسایل نگاه کنند اساسا این فرصت از دست می رود و همه چیز از دست خواهد رفت و تغییرات فراتر از این گفتمانها خواهد بود.
2323
آخرین دیدگاه