روزنامه خراسان نوشت: محمدجعفر یاحقی،استاد ادب فارسی از چگونگی بازتاب باورهای دینی فردوسی در اثر سترگش و نیز ارادت ویژه او به اهل بیت(ع)می گوید.
شاهنامه فردوسی، حماسه ملی ایرانیها و نماد هویت، فرهنگ و اندیشه آنهاست. با اینکه در این اثر حوادث و وقایع مختلفی در دورانهای مختلف اساطیری، پهلوانی و تاریخی روی میدهد، اما فردوسی سعی کردهاست در کل شاهنامه یک ساختار واحد را که برآمده از ذهن و اندیشه اسلامی و انسانی اوست، ارائه دهد؛ چارچوبی که بنیانها و اصول اعتقادی فردوسی را نشان میدهد و به مخاطب یادآور میشود که رویدادها و حوادث شاهنامه از صافی ذهن و زبان مسلمان و خداپرستِ خالق شاهنامه گذشته است.
تنها جایی از شاهنامه که فردوسی خیلی واضح از اعتقاد مذهبیاش سخن گفته، مقدمه این کتاب است: «منم بنده اهل بیت نبی/ ستاینده خاک پای وصی/ حکیم این جهان را چو دریا نهاد/ برانگیخته موج ازو تندباد/ چو هفتاد کشتی برو ساخته/ همه بادبانها برافراخته/ یکی پهن کشتی بسان عروس/ بیاراسته همچو چشم خروس/ محمد بدو اندرون با علی/ همان اهل بیت نبی و ولی…».
در ادامه،گفتوگو با محمدجعفر یاحقی، درباره اعتقادات مذهبی فردوسی و ارادتش به اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) میخوانید.
بینش اسلامی و انسانی فردوسی
محمدجعفر یاحقی معتقد است با اینکه متن شاهنامه خیلی اجازه بروز عقاید دینی و شخصی فردوسی را نمیدهد، اما بستر وقایع شاهنامه از اعتقاد دینی عمیق خبر میدهد: «شاهنامه یک کتاب تاریخی درباره داستانها و وقایع پیش از اسلام است. بنابراین حوزه کاری فردوسی را باید در این چارچوب دید. در این کتاب میدان زیادی برای بروز عقاید شخصی فردوسی نیست؛ یعنی کتاب ایجاب نمیکند چون سلسله وقایع گسیخته میشود. اما وقایع شاهنامه در بستری میگذرد که حکایت از اعتقاد دینی عمیق دارد و همه چیز در بستر خداشناسی سیر میکند. اگر شما شاهنامه را باز کنید با نام خدا شروع میشود و تمام صحنههایی که اتفاق میافتد با خدا و دین و اعتقاد پیوند خوردهاست».
خداشناسی قهرمانان و پهلوانان شاهنامه
این شاهنامهپژوه در ادامه از خداشناسی و یکتاپرستی شخصیتهای شاهنامه میگوید: «قهرمانان و پهلوانان شاهنامه خداشناساند؛ نیایش میکنند و بعد دست به اقدام میزنند. بعد از پیروزی هم خدا را شکر میکنند و اصول اخلاقی را که منطبق بر اسلام هم هست، قبول دارند. ممکن است بعضی از این اعتقادات که به شکل نرم وارد شاهنامه شدهاند، باور خود فردوسی هم باشد. به طور کلی باورهای دینی فردوسی را در لایههای زیرین داستانها و حوادث شاهنامه میبینیم و در نتیجه میشود از شاهنامه اصول اعتقادی، اخلاقی و باورهای انسانی را استخراج کرد. در زمان وقایع شاهنامه ادیان مختلفی از جمله زردشتی، میتراییسم و… بودهاست، اما همه اینها در نهایت از صافی ذهن و اندیشه فردوسی گذشته که بینش اسلامی و یک فرهنگ اعتقادی سالم را که بنیانهایی از جمله اعتقاد به توحید، ثواب و عقاب، معاد و رستاخیز، منجی و پیامبر و برخورد خیر و شر دارد، نشان میدهد. تمام تلاش شاهنامه و روح کلی آن، سیر تحقق خیر و نیکی و پرهیز از شر و بدی است».
اعتقاد و ارادت فردوسی به اهل بیت(ع)
مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه، مقدمه کتاب فردوسی را جایی برای ابراز عقیده مذهبی او میداند و میگوید: «فردوسی در مقدمه شاهنامه نشان داده که شیعه است و مبنای فکری شیعه را بیان کرده و در جایی به طور واضح از خدا و پیامبر و حضرت علی(ع) صحبت میکند. بعضی از فرق اسلامی معتقد به رؤیت خدا با چشم هستند، اما فردوسی بر اساس بینش شیعه چنین سروده است: به بینندگان آفریننده را/ نبینی مرنجان دو بیننده را. از این رو هیچ شکی در شیعه بودن او نیست.
۵۸۵۸
آخرین دیدگاه