تاریخ همیشه برای ما انسانها جذاب بوده و همه ما دوست داریم بدانیم در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است اما حوادث تاریخی به دو شکل مورد مطالعه قرار میگیرند؛
گاهی اوقات ما میخواهیم ببینیم در گذشته چه اتفاقی افتاده است و گاهی مواقع میخواهیم بدانیم چرا این اتفاق افتاده است؟ نگاه اول را اصطلاحاً تاریخ نقلی و توصیفی و نگاه دوم را تاریخ عقلی و تحلیلی مینامند. اطلاع از تاریخ نقلی، جذاب و مفید است اما اصلاً قابل مقایسه با اطلاع از تاریخ تحلیلی نیست.
خداوند هم در قرآن کریم میفرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ پس این حکایت بگو، باشد که به فکر آیند» (اعراف/ ۱۷۶) یعنی وقتی به حوادث تاریخی دقت میکنید برای تفکر و عبرت باشد؛ یعنی با نگاه تحلیل به حوادث تاریخی نگاه کنید. خداوند به پیامبر(ص) فرموده است، جریانات تاریخی را برای مردم بازگو کن تا شاید در آن اندیشه کنند. پس تاریخ یکی از منابع تفکر است. حادثه عاشورا هم از این قاعده مستثنی نیست.
گاهی میخواهیم بدانیم حسین(ع) که بود و در کربلا چه اتفاقی افتاد و عاشورا چه روزی است. این بسیار خوب و مفید است اما مفیدتر این است که ببینیم حسین(ع) از ما چه میخواهد، چرا شهید شد و از قیام بلندی که برپا کرد چه اهدافی را دنبال میکرد؟ این را تاریخ تحلیلی عاشورا مینامند.
تاریخ نقلی میگوید حسین(ع) که بود اما تاریخ تحلیلی میگوید چگونه میتوان مانند حسین(ع) شد. به حول قوه الهی در این سلسله گفتارها دنبال برداشتهایی از تاریخ عاشورا به شکل تحلیلی هستیم.
آخرین دیدگاه