مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: به دولتها در نظام جمهوری اسلامی دو گونه نگاه وجود دارد؛ نگاه شخصی و نگاه ملی.
احزاب، افراد وابسته به جناحها و جریانها و اشخاص خودمحور به دولت موردنظر خودشان نگاه مثبت دارند و آن را خیر مطلق میدانند. این، همان نگاه شخصی است، نگاهی که بر ارزش واقعی و معیاری تکیه ندارد. کسانی که منافع ملی و مصالح عمومی را بر خواستههای شخصی خود ترجیح میدهند، به دولتها نگاه مطلق ندارند بلکه خوب و بد و مثبت و منفی آنها را در کنار هم میبینند و تلاش میکنند نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را نقد منصفانه کنند تا به نقاط قوت تبدیل شوند. این، همان نگاه ملی است، نگاهی که بر ارزش واقعی تکیه دارد و براساس معیارها قضاوت میکند.
صاحبان نگاه ملی هرگز هیچ دولتی را مطلقاً سیاه یا مطلقاً سفید نمیبینند. از نظر آنها قضاوت درباره هر دولتی بعد از جمعبندی عملکرد آن دولت میسر است. نتیجه جمعبندی را میتوان در معدلی که به کارنامه دولتها داده میشود مشاهده کرد و طبعاً قضاوت منصفانه اینست که گفته شود این دولت در این چند مورد ضعیف عمل کرده و در آن چند مورد قوی بوده است.
بر همین اساس،هر دولتی از یکطرف به خاطر خدماتش قابل تقدیر است و به خاطر ضعفها یا عملکردهای منفی موجود در کارنامهاش باید منصفانه نقد شود. این کار را اگر مسئولان و صاحبان تریبونها نکنند، مردم و تاریخ خواهند کرد و اگر درمقطعی از زمان بیانصافیهائی نسبت به یک دولت یا یک مسئول دولتی صورت بگیرد،بعد از کنار رفتن ابرها و روشن شدن فضاها، قضاوت غیرمنصفانه جای خود را به قضاوت منصفانه خواهد داد. این، وضعیتی است که در چهار دهه گذشته، بر فضای سیاسی کشورمان حاکم بوده و با گذشت زمان بسیاری از قضاوتها تغییر کرده، ابهامات زیادی برطرف شدهاند و افراد زیادی در برداشتهای خود نسبت به افراد و جریانها و دولتها تجدیدنظر کردهاند.
درباره دولت رئیسجمهور روحانی که اکنون روزهای پایانی خود را میگذراند،تبلیغات منفی سنگینی درفضای مجازی،خطبههای جمعه، رسانه ملی، رسانههای مکتوب وابسته به یک جریان خاص و صاحبان بلندگوهائی که بسیاری از آنها سوخت خود را از بیتالمال میگیرند، به راه افتاد و هنوز هم ادامه دارد. هدف اصلی این تبلیغات، ناکارآمد جلوه دادن دولتهای یازدهم و دوازدهم بود تا امکان جایگزینی کارگزارانی با ویژگیهای موردنظر بانیان اصلی این تبلیغات منفی فراهم شود. این، همان نگاه شخصی به دولت است که بر ارزشهای واقعی و معیاری مبتنی نیست. انتقاد از دولتهای یازدهم و دوازدهم لازم است اما آنچه صورت گرفته و میگیرد انتقاد نیست، انتقام است.
واقعیت اینست که دولت یازدهم با به ثمر رساندن برجام، آرام کردن اقتصاد، پائین آوردن تورم تا مرز تکرقمی شدن و ایجاد آرامش و امنیت درجامعه، دولت موفقی بود.به همین دلیل،مردم با 24 میلیون رأی آقای روحانی را برای بار دوم به ریاست جمهوری برگزیدند.
دولت دوازدهم با حوادث بسیار مهمی از قبیل سیلهای کمسابقه،زلزلههای پیاپی، کرونا، خشکسالی و از همه مهمتر تحریمهای شدید و فشار حداکثری آمریکا که با کارشکنیهای داخلی همراه شد مواجه گردید. هرچند ضعفهای این دولت قابل انکار نیستند و روزنامه جمهوری اسلامی در مقالات و گزارشهای متعدد به آنها پرداخته، ولی این نکته نیز قابل انکار نیست که به ثمر رسیدن طرحهای بزرگ در همین دولت و مقاومت در برابر دشمنیهای خارجی و کارشکنیهای داخلی، نقاط قوت این دولت هستند که انصافاً قابل تقدیرند. اگر امروز صاحبان قلم و سخن درباره این دولت منصفانه قضاوت نکنند، در آیندهای نه چندان دور احساس شرمندگی خواهند کرد، قضاوتی مبتنی بر دیدن ضعفها و قوتها و جمعبندی آنها.
نگاه ملی به دولتها ایجاب میکند از دولت دوازدهم به خاطر خدماتش قدردانی و به خاطر ضعفهایش انتقاد شود، کمااینکه به اقتضای همین نگاه همه باید از دولت سیزدهم استقبال کنیم و برای آنکه موفق به حل مشکلات مردم شود به کمک آن بشتابیم. دولتها متعلق به ملت و کشور هستند و موفقیت آنها به سود ملت و کشور است، با نگاه ملی آنها را بدرقه و از آنها استقبال کنیم.
23302
آخرین دیدگاه