داود فتحعلیبیگی، چهره شناختهشده نمایش ایرانی از اتفاقاتی گفت که موجب شد لزوم انتشار اثری مکتوب و مدون را در زمینه نقل و نقالی ایرانی که آموزشش همواره سینهبهسینه بوده است احساس کند.
نرگس کیانی: داود فتحعلیبیگی، آقای نمایش ایرانی و چهره پیشکسوت و شناختهشده این عرصه، بهزودی «نقل و نقالی از نگارش تا نمایش» را توسط انتشارات نمایش روانه بازار کتاب خواهد کرد. کتابی که میتوان «خودآموز نقل و نقالی» دانستش و در طولش همه آنچه سالهای سال به صورت سینهبهسینه در این زمینه از قدما به ما منتقل شده بهشکلی مدون و منسجم گرد آمده است.
کتابی برای «یک بازیگر» که به قول بهرام بیضایی بهتنهایی «چند بازیگر» است
او با بیان این که «در مورد اشکال نمایش سنتی ایرانی از جمله نقالی، مطالبی نوشته شده و اگرچه بسیاری از آنها حائز اهمیت است اما هیچکدام دستورالعمل اجرا و یادگیری نیست»، میگوید: «بخشی از این مطالب گزارشهایی است در این خصوص که نقالان در قهوهخانهها به چه صورت نقل میگفتند، چهگونه میایستادند، چهگونه دستشان را بالا میبردند، چهگونه شاگرد تربیت میکردند و… همه این موارد براساس اصولی اتفاق میافتاده است که در روایت راویان از جزئیات رفتاری و گفتاری نقال، بعضا به شکلی منسجم و دستهبندیشده به مخاطب منتقل نشده است. بهعنوان مثال نوشته شده است نقال در جایی صدایش را بالا میبرد یا پایین میآورد یا پایش را بر زمین میکوبد اما کجا؟ این که این اتفاقات در چه لحظاتی رخ میدهد و چرا، از اهمیت بسیاری برخوردار است چون به قول بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران»، یک نقال به تنهایی چند بازیگر است. به این معنا که در چند نقش هنرنمایی میکند و مهم است که بدانیم او چهگونه به یک نقش وارد و چهگونه از آن خارج میشود یا چگونه تغییر نقش میدهد؟ هنگامی که وارد نقش میشود با چه اِلِمانهایی به منِ بیننده نشان میدهد که بهعنوان مثال در حال بازی در نقش پادشاه سَمَنگان است یا در نقش رستم؟ اتفاقاتی که میبایست براساس قاعدهای رخ دهد و مثلا آن زمان که امثال زندهیاد مرشد ولیالله ترابی نقل میگفتند این اصول را رعایت میکردند، هرچند در جایی نوشته نشده بود.»
فتحعلیبیگی میافزاید: «هنگامی که به کار امثال زندهیاد مرشد ترابی و زندهیاد مرشد سیدمصطفی سعیدی دقت میکردم درمییافتم که آنها از یک دستورالعمل یا دستورزبان نانوشته تبعیت میکنند و بسیاری از جوانان هنگامی که میخواستند نقل بگویند به دلیل بیخبری از آن دستورالعمل، خامدست ظاهر میشدند و کارشان گُل نمیکرد. من در طول بیش از ۲۰ سال ملاحظه این موارد، متوجه شدم که این نقالان چیرهدست از قرار و قاعدهای تبعیت میکنند که در جایی بهصورت مکتوب و منسجم و دستهبندیشده ثبت نشده است و من تا پیش از آن که اقدام به نگارش کتاب «نقل و نقالی از نگارش تا نمایش» کنم ندیده بودم که در جایی بهصورت جزبهجز ذکر شده باشد.»
این نویسنده و کارگردان ادامه میدهد: «میدانیم که نقالی هم شامل گفتار است و هم شامل رفتار. نقال در بخش گفتار، قصه را روایت میکند و در بخش رفتار، علاوه بر روایت قصه، در نقشهای گوناگون ظاهر میشود و به همین دلیل تصمیم گرفتم کتاب تازهام را به دو بخش تقسیم کنم و بر روی دو مورد ذکرشده متمرکز شوم تا اگر کسی میخواهد هنر نقالی را بیاموزد بتواند از طریق خواندن این کتاب تا حدودی متوجه شود که چه باید کرد. البته که اگر به یک مربی آگاه هم دسترسی داشته باشد آنچه در پایان به دست خواهد آورد کاملتر خواهد بود اما حتی اگر به چنین کسی هم دسترسی نداشته باشد خوانش همراه با دقت این کتاب و رعایت دستورالعملهای آن میتواند برایش در حکم «خودآموز نقالی» نسبتا مفیدی عمل کند.»
وقتی کسی جرات نمیکرد جلوی مرشد ترابی نقالی کند و فتحعلیبیگی این ترس را شکست
فتحعلیبیگی با ذکر خاطرهای از کارگاههای نقالی زندهیاد مرشد ولیالله ترابی، توضیح میدهد: «تقریبا ۲۰ سال پیش، هنگامی که دانشکده هنرومعماری دانشگاه آزاد اسلامی در میدان امامحسین(ع) قرار داشت و نصرالله قادری، مدیرگروه نمایشِ آن بود و من در آنجا تدریس میکردم، از ایشان درخواست کردم که به دانشجویانم نقالی بیاموزم و گفتم برای انجام این کار میخواهم از زندهیاد مرشد ترابی دعوت کنم تا در کارگاههایمان حضور داشته باشند. خاطرم هست آنزمان حسین سلیمی که هماکنون بهعنوان رئیس دانشگاه علامه طباطبایی فعالیت میکنند، ریاست ادارهکل هنرهای نمایشی را بر عهده داشت. من به او مراجعه کردم و گفتم متاسفانه دانشگاه نمیتواند طبق قوانینش به مرشد ترابی دستمزد بدهد و او با انجمن هنرهای نمایشی هماهنگ کرد که دستمزد مرشد از این طریق پرداخت شود.»
در طول بیش از ۲۰ سال ملاحظه و مشاهده، متوجه شدم نقالان چیرهدست از قرار و قاعدهای تبعیت میکنند که در جایی بهصورت مکتوب و منسجم ثبت نشده است و تا پیش از آن که اقدام به نگارش کتاب «نقل و نقالی از نگارش تا نمایش» کنم ندیده بودم که در جایی بهصورت جزبهجز ذکر شده باشد
او ادامه میدهد: «زندهیاد مرشد ترابی هفتهای یک جلسه به اداره تئاتر میآمد و همان ساعتی که قرار بود کلاسها در دانشگاه برگزار شود در اداره تئاتر برگزارش میکردیم. مرشد به روش سینهبهسینه قدما آموزش میداد و به همین سبب نقلی را میگفت و از ما میخواست آن را تکرار کنیم اما حتی من که معلم کلاس بودم این جرات را به خود نمیدانم که پس از نقالی ایشان، آنچه را او روایت کرده است تکرار کنم. به همین جهت و برای این که بتوانیم کاری از پیش ببریم، پیشقدم شدم، ضبط صوتی خبرنگاری تهیه کردم و آنچه را در کلاس میگذشت ضبط و در خانه پیاده و تمرین کردم و اینطور شد که توانستم در جلسه بعد نقالی کنم. همین اتفاق باعث شد دانشجویان نیز آرامآرام این جرات را پیاده کنند که در برابر مرشد ترابی به نقالی بپردازند و یخشان باز شود. ما همان یک دوره کارگاه را با مرشد ترابی داشتیم و از آن به بعد من همین رویه را در کلاسهای مختلف به صورت آزمونوخطا پیگیری کردم تا متوجه شدم روش سینهبهسینه در دوران ما نمیتواند پاسخگوی نیاز دانشجو باشد چرا که در قدیم شاگرد هر روز به استاد مراجعه میکرد و از او درس میگرفت اما امروزه که کلاسها هفتهای یک جلسه برگزار میشود بهسختی میتوان از این روش جواب گرفت و به همین دلیل این روش را آنالیز کردم و نخست راجع به جزئیات یک قصه و عناصر تشکیلدهنده آن یعنی شخصیتها و حوادث گفتم. بعد دانشجویان را وادار کردم یک قصه را، مثلا یکی از حکایتهای سعدی را از زبان اول شخص، سوم شخص، تکتک اشخاص قصه و… روایت کنند تا اندکی تجربه قصه گفتن به دست آورند و سپس به این پرداختم که چگونه باید از مکان رخدادن قصه در پیشبرد داستان استفاده کرد، کجا باید از نظم استفاده کرد و کجا از نثر و… اینها چیزهایی بود که من به مرور زمان و در اثر مطالعه و مشاهده به دست آوردم و ماحصل سالها تجربه و مشاهده و گفتن و شنیدن تبدیل به این کتاب شد. کتابی که اگرچه نمیتوانم کاملترین کتاب بنامش ولی تا این جای کار میتواند راهگشا باشد.»
خودآموزهای دیگر در راه است
آقای نمایش ایرانی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا چنین کتابی میتواند در مورد دیگر گونههای نمایش ایرانی نیز منتشر شود، میافزاید: «کسی میتواند چنین کتابی بنویسد که هم اصول و مبانی تدوین این گونه پدیدهها را بلد باشد و هم آنها را بشناسد. کتاب بعدی که قرار است با همراهی مهدی صفارینژاد بنویسم در مورد اصول نمایش تخت حوضی است و قرار است «تخت حوضی از نگارش تا نمایش» نام بگیرد. چراکه علیرغم صحبتهای زیادی که در مورد نمایشهای تخت حوضی و شادیآور شده ولی بهصورت مدون و منسجم نوشته نشده است که اصول این نمایشها چیست، چگونه باید قصه را طراحی کرد، شخصیتها چهطور طراحی میشوند و بسیاری چیزهای دیگر.»
این مطالب را هم بخوانید:
◾️ فراخوان بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، منتشر شد
◾️ داود فتحعلیبیگی به دیدار «خانواده آقای هاشمی» رفت
۵۸۲۵۹
آخرین دیدگاه