قاعدتا یک دست شدن حاکمیت دارای محاسن و معایبی است اما، در مجموع به افرادی که در این یکدستی مسلط و حاکم هستند؛ بستگی دارد.
اگر افرادی باشند که ظرفیت استفاده از منتقدین را داشته باشند و آن ها حرف خود را راحت بزنند، البته از این نوع که با چند منتقد تماس گرفته و نظرخواهی کنند، نباشد. البته، این مرحله خوبی است اما باید از این مرحله فراتر رفت. همچنین ترجیح دادن نظرات منتقدین و کسانی که در جبهه رقیب هستند، عملا می تواند حرکت را بهبود ببخشید.
اما اگر نظرخواهی از منتقدان برای خالی نبودن عریضه باشد؛ نتیجه ای حاصل نمی شود. پس به افرادی که در این یکدستی حاکم هستند و ظرفیت آنان، بستگی دارد. این یکدستی هم می تواند مثبت باشد و هم منفی. کمااینکه مزایا و منافع بیشتری دارد، زیرا دیگر به حاشیه نمی رود و کشور را دچار مسائل جانبی نمی کند و همچنین دیگر از سنگ اندازی پیش پای طرحها وجود ندارد.
کارها سرعت عمل بیشتری به خود می گیرند و باید دید که چقدر از دقت و شفافیت لازم برخوردار باشد. اگر منتقدین بر عملکرد حاکمیت پرتوافکنی و نورافکنی نکنند، حاکمیت همه مسائل را خوب و مثبت می بیند. این برای حاکمیت آقای رئیسی سم است که نداند دچار چه محدودیت هایی است.
بهتر بود آقای رئیسی از وزرای خوب کابینه دولت دوازدهم مثل آقایان ظریف و زنگنه استفاده کند. حتی بهتر است فردی چون آقای جهانگیری را به عنوان دستیار ارشد خود به کار بگیرد. در آن وقت می توان گفت یک دولت فراجناحی خواهیم داشت.
البته، ما آقای رئیسی را اصولگرا می دانیم ولی می تواند با اضافه کردن برخی نیروهای کارآمد اصلاح طلب یا دولت دوازدهم کارآیی دولت خود را بیشتر کند.
*فعال سیاسی اصلاح طلب
۲۷۲۱۵
آخرین دیدگاه