ایسنا نوشت: دیوید ویلیامز، کمدین و نویسنده مشهور انگلیسی، از ادبیات و کتاب سخن گفت.
دیوید ویلیامز، کمدین انگلیسی و نویسنده مشهور کتاب کودک که آثاری همچون «پسر میلیاردر»، «آقای بوگندو» و «مادربزرگ گانگستر» را به نگارش درآورده است، در گفتوگویی از تاثیرگذاری جورج اورول و کتابهای مورد علاقه خود سخن گفت.
در ادامه بخشی از مصاحبه اخیر این نویسنده با گاردین را میخوانید:
در حال حاضر مشغول مطالعه کدام کتاب هستید؟
اخیرا مطالعه کتاب خاطرات «برای یک دختر چه معنایی دارد» نوشته پاریس لی را به اتمام رساندم. این کتاب بسیار صریح نوشته شده و گویش به طرز هوشمندانهای در آن به کار رفته است طوری که مخاطب احساس میکند میتواند همراه با نویسنده زندگی او را تجربه کند. در حال حاضر نیز مشغول مطالعه کتاب «مردان سرنوشت» نوشته نظیفه محمد هستم. این کتاب داستانی، روایتگر اتفاقات واقعی درباره مرد سیاهپوستی است که در دهه ۵۰ میلادی در ولز به اشتباه به قتل محکوم و اعدام شد. تک تک جملات کتاب را درحالی که ترس من را فراگرفته میخوانم.
کدام کتاب زندگی شما را تغییر داده است؟
«اورلاندو» نوشته ویرجینیا وولف. در ابتدا فیلم باشکوهی را که سالی پاتر کارگردانی کرده است تماشا کردم و بعد به سراغ رمان رفتم. به نظر من این یک کتاب کودک برای بزرگسالان است. این کتاب باعث شد به این نتیجه برسم که برای یک نویسنده تنها پارامتر داستانپردازی، قدرت تخیل خود نویسنده است.
آرزو داشتید چه کتابی را شما نوشته بودید؟
«هری پاتر و سنگ جادو» نوشته جی کی رولینگ. اینکه یک نویسنده بتواند چنین جهان تمام و کمالی خلق کند اتفاقی کمنظیر است. همیشه فکر میکنم جهان «هری پاتر» دست کم صد ایده بینظیر را در خود جای داده است، شاید هم این ایدهها بیشتر از این باشند.
کدام کتاب بیشترین تاثیر را در نویسندگی شما ایجاد کرده است؟
«چارلی و کارخانه شکلاتسازی» نوشته رولد دال. این نخستین کتابی که بود که خودم به تنهایی در دوران کودکی خواندم و شاید بهترین کتاب کودک تمام طول تاریخ باشد.
به نظر شما کدام کتاب بیش از هر اثر دیگری دست کم گرفته شده است؟
آثار جان ویندام بسیار دست کم گرفته شدهاند. من در دوران کودکی کتابهای علمی تخیلی او به خصوص «روز تریفیدها»، «چاکی»، «فاختههای میدویچ» و «شفیرهها» را با اشتیاق مطالعه میکردم. شاید کتابهای او امروزه آنچنان توسط نوجوانان مطالعه نشود اما او کسی بود که دیوید میچل و مارگارت اتوود افسانهای را تحت تاثیر قرار داد.
کدام کتاب طرز فکر شما را تغییر داد؟
آثار جورج اورول از نظر سیاسی تاثیر زیادی بر روی من داشت. البته من «مزرعه حیوانات» را زمانی که کودک بودم و «۱۹۸۴» را زمانی که نوجوان بودم خواندم؛ اما کتابهای غیرداستانی او را نیز دوست داشتم.
آخرین کتابی که شما را به گریه انداخت چه بود؟
کتاب «تسلیناپذیر» نوشته کازوئو ایشیگورو به شدت برای من تاثیرگذار بود. من وقتی این کتاب ۲۵ سال پیش منتشر شد آن را مطالعه کردم و اخیرا نیز بار دیگر آن را خواندم. این کتاب درباره یک پیانیست به نام رایدر است که برای اجرا در کنسرتی به شهری سفر میکند. بخشی از کتاب که در آن رایدر ناامیدانه در تلاش است والدین خود را خشنود کند برای من بسیار جذاب بود.
آخرین کتابی که شما را به خنده انداخت چه بود؟
مجموعه کتابهای شخصیت «آدرین مول» نوشته سو تاونسند بسیار خندهدار هستند، همچنین کتاب «راهنمای مسافران کهکشان» نوشته داگلاس آدامز که ویرایش جدید آن با تصویرگری کریس ریدل بااستعداد منتشر شده است در این دسته از کتابها قرار میگیرد. من به تازگی این کتاب را برای فرزندان برادر و خواهرم به امید اینکه آنها هم طرفدار این اثر بشوند خریداری کردم.
از اینکه کدام کتاب را هنوز مطالعه نکردهاید خجالتزده هستید؟
من هنوز هیچ یک از کتابهای خودم را نخواندهام اما امیدوارم روزی این کار بکنم. شنیدهام که کتابهای فوقالعادهای هستند. من همچنین کتاب «اولیس» نوشته جیمز جویس را نخواندهام. میدانم این یک اثر فوقالعاده است اما به نظر میرسد بسیار طولانی باشد.
۵۷۵۷
آخرین دیدگاه