روزنامه شرق در گزارشی که به وضعیت اصلاح طلبان پس از انتخابات1400 دارند نوشت:اصلاحطلبان مخاطبان خود را بهعنوان یک جبهه سیاسی چه بخشی از جامعه میدانند؟ قرار است کدام خواستههای آنها را نمایندگی کنند؟ آیا هنوز طبقه روشنفکری را همراه خود میبینند؟ آیا هنوز دانشگاهها را در اختیار دارند و اصلا میدانند از سال76 تا 1400 چه تحولات عظیمی در فضای فکری دانشجویان پدید آمده است؟ با طبقه فرودست چه میکنند؟
آیا احساس میکنند فرودستان، اصلاحطلبان را که همیشه محور سخنانشان توسعه سیاسی بوده است، به رسمیت میشناسند؟ فرای اینها مشخص نیست جایگاه لیدری در جریان اصلاحات چگونه است؟ آیا خاتمی هنوز جایگاه سابق خود را دارد و با نفوذ کلامش میتواند جامعه را همراه کند؟ و آیا اصلا همه اصلاحطلبان او را نماینده خود میدانند و به سخنانش تمکین میکنند؟ اگر چنین نیست، قرار است در آینده اصلاحطلبان با محوریت تشکیلاتی جلو بروند یا باز هم لیدری شخصمحور خواهد بود؟ همه اینها پرسشهایی است که اصلاحطلبان باید بعد از شکست در انتخابات 1400 به آنها پاسخ دهند؛ خواه بگویند شکستی در کار نبود و ما حذف شدیم یا بپذیرند که سبد رأیشان بهشدت نسبت به همین هشت سال پیش کاهش یافته است و بپذیرند که حتی اگر نامزدهای مورد قبولشان در این دوره مانند جهانگیری، ظریف یا سیدحسن خمینی هم به میدان میآمدند، بعید بود در نتیجه کلی انتخابات تفاوت محسوسی مشاهده شود.
1717
آخرین دیدگاه