روزنامه اطلاعات در یادداشتی نوشت:من اگر جای آقای رئیس جمهور جدید بودم، در میان صدها و هزاران مشکل پیشروی- که در کار مردم گره افکنده- اول از همه میرفتم سراغ حل و فصل معضل دارو و تسهیل درمان؛ برای آن سفرکرده از استان مرزی به پایتخت، که کنار یک بیمارستان دولتی چادر زده؛ و هر ساعتی باید به کوچهپسکوچهای سر بزند برای خرید نخ بخیهی اتاق عمل، یا سرنگ و سرم؛ یا داروی بیهوشی، یا صدجور اُرد و فرمان پرستار بخش- که او هم لاعلاج است-. دام و طیور و صنعت و ارز و از خجالت بیکاری اقوام و آشنایان درآمدن، همه و همه، در ردیف بعدی مشکلاتی هستند که باید حل کنم.
من نه پزشکام نه سیاستمدار. من شهروندی هستم که در انتخابات شرکت کردهباشم یا نکردهباشم، عجالتاً جزء عائلهی شمایم، و تا سالم نباشم و از دردِ بیماری رها نگردم و دارویم را به موقع و با قیمت مناسب و از مجاری متعارف، یعنی داروخانهی پروانهدار تهیه نکنم، برایم نه نهادهی دامی معنی میدهد و نه ننهادهی شامی!
مرا و میلیونها هموطنم را از معضلی به نام کمبود و نایابی و گرانی نجومی دارو و قاچاق آن، و از دست بازیگران با جانمان برهانید.
آقای رئیس!
من نه از افایتیاف سر در میآورم، و نه به خود اجازه میدهم که از صورتجلسات مجمع تشخیص مصلحت پرسوجو کنم- که اگر این اجازه و عرضه را داشتم، در پایان ششمین دههی عمرم لااقل مصالح شخصیام را تشخیص دادهبودم-؛ خب! حالا که من فقط یک شهروندی هستم که هر چهارسال یکبار تکلیف حماسهسازی دارم، مرا و همقطاران مرا در این کشور، یک بار و برای همیشه، از معضل دارو و آمپول و نخ بخیه و سرم تقویتی و داروهای خاص تکنسخهای نجات دهید!- از واکسن نمیگویم؛ که از بس گفتهاند، دیگر لوث شدهاست-.
آیا در دوران صدارت شما میتوانم با چشم غیر اشکبار از کنار بیمارستانهای دولتی عبور کنم و از این پس دستنوشتههای فروش کلیه و قرنیهی چشم هموطنانم را نبینم؟ آیا میتوانم بساط آن زیرپلهدار ناصرخسرو را- که نایابترین داروها را به سرسامآورترین قیمتها در برابر التماسِ خریداران میفروشد- جمعشده ببینم و گلوگاههای قاچاق این داروها را از مبادی پخش به راستهی شمسالعماره مسدود بیابم؟ و با خیال راحت- همان راحتی و فرزی، که به دست فرزندان بزرگان میرسد- آمپول ضد افسردگیِ مرغوب و مؤثر خارجی را برای مراجعانم- و البته با تجویز روانپزشک- توصیه کنم؟
23302
آخرین دیدگاه