مسعود خوانساری نوشت:
چالش اول: دوران جنگ اقتصادی در کنار حوادث ناگواری مانند حادثه هواپیمای اوکراینی، آبان ۹۸، دی ۹۶ و به‌خصوص رشد تورم و بحران معیشت مردم، منجر به «کاهش سرمایه اجتماعی» شده است.
چالش دوم: «کاهش ۴۰ درصدی میانگین قدرت خرید مردم» طی یک دهه اخیر و همزمانی آن با افزایش ضریب جینی کشور. بنابراین فقرزدایی غیرتورمی یکی دیگر از اولویت‌های دولت آینده است.
چالش سوم: «عدم‌ثبات اقتصادی» یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصاد ایران است که باعث شده انگیزه برای سرمایه‌گذاری کاهش پیدا کند. در عین حال به خروج سرمایه از کشور سرعت داده است.
چالش چهارم: «اصلاح نظام پرداخت غیرهدفمند یارانه‌ها» موضوعی است که مورد وفاق جامعه اقتصادی قرار دارد. سالانه بالغ بر ۱۰۰میلیارد دلار یارانه انرژی و سایر یارانه‌های غیرهدفمند در کشور توزیع می‌شود، بدون آنکه نقشی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا کند.
چالش پنجم: در سال ۱۴۰۰ پیچیده‌ترین مساله اقتصاد ایران «فساد» است. رتبه ایران در ادراک فساد به رقم ۱۴۹رسیده و یکی از ضعیف‌ترین کشورها از منظر این شاخص است.
اقتصاد ایران طی چندین دهه گذشته اداره نشده، بلکه مصرف شده است. امروز افکار عمومی خواهان اصلاح نظام اقتصادی کشور است. عوارض اقدامات اشتباهی مانند کسری بودجه‌های مستمر و تورم‌های ناشی از آن در زندگی مردم پدیدار شده است. دولت سیزدهم وظیفه دارد با توجه به چالش‌های واقعی اقتصاد کشور به‌جای شعارهای توخالی و دهان پرکن، به این وضعیت ناامیدکننده سامان ببخشد.
آخرین دیدگاه