حکمرانی و مدیریت شهری یعنی مواجهه با مجموعهای از مسائل که به شکل بغرنجی در هم تنیده شدهاند و گاه حل یکی میتواند موجب تشدید دیگری شود، برخی از این مسائل بنیادیتر، پایدارتر و پرتاثیرترند و بعضی برد محدودتری دارند.
برخی از مسائل به رغم اهمیت کم میتوانند روی زندگی طیف وسیعی از شهروندان اثرگذار باشند و بعضی مسائل پر اهمیت ممکن است تنها بر روی زندگی تعداد کمی از شهروندان تاثیر بگذارند. بنابراین، تعیین اولویتها و یافتن راه حل مناسب و پایدار در برخورد با مسائل به گونهای که اثرگذاری مشهودی بر رفاه شهروندان داشته باشد و در نهایت تخصیص بهینه منابع، نیازمند تعامل مستمر، شفاف و سازنده حکمرانی شهری با نهادهای مختلف در دو سطح فرادست و فرودست است. با توجه به اهمیت هماهنگی و تعامل با نهادهای فرادست در جلب منابع و رفع موانع برای حل مسائل و مشکلات شهری و تسهیل و تسریع فرآیند توسعه، در ادامه تلاش میکنیم به صورت اجمالی به عملکرد شورای پنجم شهر تهران در این حوزه بپردازیم.
در سطح نهادهای فرادست، با توجه به اینکه ۷۶ درصد جمعیت کشور، شهرنشین هستند، بسیار مهم است که برنامههای توسعه ملی که توسط دولت تنظیم میشود با برنامههای توسعه شهری که توسط شهرداریها و به خصوص در کلانشهرها تنظیم میشود، هماهنگی وجود داشته باشد. همچنین، حل برخی از مشکلات شهری به ویژه در کلانشهر تهران نظیر ضعف حمل و نقل عمومی و آلودگی هوا، نیازمند همکاری و تعامل نهادها و دستگاههای دولتی با مدیریت شهری است. از این رو، تعامل شورا-شهرداری با قوه مجریه میتواند ضمن حل مسائل و مشکلات شهری، فرآیند توسعه شهری را تسریع نماید.
با وجود همسویی قوه مجریه و شورای پنجم شهر تهران، متاسفانه تعامل و همکاری مثبتی بین شورا- شهرداری با دولت وجود نداشت، از اختلاف شورا- شهرداری با نهاد ریاست جمهوری بر سر ساخت و ساز در محله جماران که باعث شد تا دیگر شهردار تهران به جلسات هیات دولت دعوت نشود تا عدم پایبندی دولت به تعهدات خود در حوزه عمل و نقل عمومی که بارها توسط مدیران شهری مورد نقد و انتقاد قرار گرفته، نشان دهنده عدم همکاری و تعامل سازنده شورای پنجم با قوه مجریه است.
تعامل شورای شهر با مجلس شورای اسلامی میتواند از طریق ارتباط مستقیم با نمایندگان مجلس یا از طریق نهاد شورای عالی استانها صورت بگیرد. در ارتباط مستقیم شورای شهر با نمایندگان منتخب مردم در مجلس شورای اسلامی، امکان همفکری و تعامل برای پیگیری مشکلات شهری توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی و همافزایی در حل مسائل صورت میگیرد. از سوی دیگر، اصل یکصد و دوم قانون اساسی میگوید: شورای عالی استانها حق دارد در حدود وظایف خود طرحهایی تهیه و مستقیما یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند و این طرحها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، تعامل، همفکری و همکاری شورای شهر با مجلس شورای اسلامی، چه از طریق ارتباط مستقیم و چه از طریق شورای عالی استانها، میتواند موجب تصویب یا تصحیح قوانین مورد نیاز برای حل مشکلات و توسعه شهری در مجلس شورای اسلامی شود و در نهایت، تخصیص اعتبار ملی و استانی در گرو تعامل شوراها با همه بخشها و به ویژه نمایندگان مردم در قوه مقننه است که باید به صورت جدی به آن توجه شود.
متاسفانه شورای شهر تهران در این دوره با وجود حضور نمایندگانی همفکر در مجلس شورای اسلامی دوره دهم، دستاورد قابل دفاعی در این حوزه ندارد. اختلاف شورای شهر با مجلس بر سر تصویب لایحه مالیات بر ارزش افزوده، تنها نمونهای از عدم تعامل سازنده و مثبت این دو نهاد است.
نتیجه آنکه، شورای پنجم شهر تهران با اعضایی تماماً از یک جناح و با وجود دولت و مجلسی همسو و همفکر، طی ۴ سال گذشته در حل مسائل و مشکلات شهری، دستاورد قابل دفاعی نداشته و با فرصتسوزی و اتلاف وقت و منابع شهری، نه تنها موجب افزایش رفاه زندگی شهروندان نشده، بلکه در برخی ابعاد بر وخامت امور افزوده است. از این رو، میتوان شورای پنجم شهر تهران را تراژدی شورا در ایران دانست.
مهدی قوامی پور/ جامعهشناس*
آخرین دیدگاه