اسماعیل امینی با یادآوری اینکه طنز نباید طرفیتی داشته باشد و اگر به نفع این نامزد یا آن جریان سیاسی باشد، از اعتبارش کم میکند از آنچه طنزپرداز باید زیر ذرهبین قرار دهد و به نامزدهای انتخاباتی تذکر دهد میگوید.
این شاعر، طنزپرداز و مدرس دانشگاه درباره کارکرد طنز سیاسی و اجتماعی نسبت به گذشته اظهار کرد: برای اینکه امکان انتشار آثار سریعتر، سادهتر و عمومیتر شده، مقدار طنزهایی که تولید میشود، خیلی زیاد است؛ چون هر کسی به راحتی میتواند چیزی بنویسد و منتشر کند یا حتی در قالبهای دیگر برای مثال به صورت صوتی یا تصویری چیزی را ضبط و منتشر کند. اما در گذشته این امکان وجود نداشت و طنز به مطبوعات یا رادیو و تلویزیون وابسته بود که هم مدت زمان بیشتری برای انتشار آثار طول میکشید و هم فقط حرفهایها میتوانستند کارهایشان را منتشر کنند.
او سپس درباره تفاوتهای آثار طنز سیاسی امروز نسبت به قبل گفت: امروزه تکنیک در آثار ضعیفتر شده؛ هم در کار عموم و هم در کار طنزپردازان حرفهای تکنیک ضعیفتر شده است. چون رسانههای جدید خیلی شتابزده هستند، اثری که صبح منتشر شده، عصر همان روز دیگر کهنه به حساب میآید، در حالیکه طنزی که در نشریهها منتشر میشد به این زودی کهنه نمیشد. طنزهایی مثل «چرند و پرند» دهخدا پس از صد سال هنوز تازه هستند، چون تکنیک در آنها قوی است.
امینی افزود: البته به نظر میرسد که در بعضی نقاط هم پختهتر شدهایم، مثلا در گذشته آدمها خصلتها، زادگاه یکدیگر و … را مسخره میکردند، و اسمهای عجیب و غریب بر روی هم میگذاشتند. اگر نشریههای قدیمی را ببینید، مثلا نزدیک انتخابات مجلس که میشد، اسمهای عجیب و غریب روی یکدیگر میگذاشتند و این خیلی بد بود، خدا را شکر که حالا کمتر شده است؛ اگر هم کسی هنوز این کارها را انجام دهد، مردم عکسالعمل بدی نشان میدهند و خوششان نمیآید. اما در گذشته اینکه چهره آدمها، طرز لباس پوشیدنشان و … را مسخره میکردند در طنز سیاسی زیاد بود.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی در ادامه با اشاره به ویژگیهای طنز سیاسی امروز بیان کرد: اما جایگزین اینها چیزهای دیگری شده که آنها هم خیلی نشانی از اخلاق ندارند؛ یکی از مهمترینهایش این است که در طنز سیاسی برچسب درست میکنند؛ مثلا این فرد لیبرال است، آن یکی مرتجع است، دیگری اختلاسگر است و …، اما طنز اصلا نباید وارد این حیطهها شود.
او با بیان اینکه طنز نباید طرفیت داشته باشد، گفت: طرف طنز اخلاق و انسانیت است، طنز در هر کجا نشانی از نقض اینها ببیند باید آماجش باشد. اما اینکه طنز طرفیتی داشته باشد یا به نفع این نامزد یا آن جریان سیاسی باشد، از اعتبارش کم میکند.
سراینده «نشر اکاذیب» همچنین به بیان برداشتی از کارکرد طنز که به گفته او نادرست است پرداخت و گفت: به نظر من کار اصلی طنز این نیست که صدای اعتراض باشد، به خصوص حالا که امکان اعلام اعتراض با روشهای دیگری هم وجود دارد؛ اساسا کار طنز این نیست. همه کسانی که درباره طنز مینویسند یا تحلیل میکنند هم میگویند که طنز صدای اعتراض است و حرفهایی را که صریح نمیشود گفت با طنز به گوش مسئولان میرسانند. اما اصلا اینگونه نیست، نه در گذشته و نه امروزه در بین مسئولان اصلا این رسم نبوده که طنزها را بخوانند و ببینند مردم به چه چیز اعتراض دارند. روش خوبی هم نیست، اگر کسی اعتراض یا نظری دارد، میتواند مقاله مستدل بنویسد یا مصاحبه کند یا برنامه بسازد که در آن دیگر زبان، زبان بلاغی نیست و زبان استدلال، تحلیل و منطق است که اساسا این زبان برای تحلیل و انتقاد است.
اسماعیل امینی طنز را تلنگر و تذکر دانست و اظهار کرد: طنز برای این است که بگوید در این روزمرگی و هیجاناتی که سیاست ایجاد میکند، ما از چه چیزهایی غافل میشویم. به نظر من طنزپرداز این نکتهها را بیان میکند که ما از چه چیزهایی غافل میشویم. نه فقط در سیاست بلکه در بقیه حوزهها هم این اتفاق می افتد؛ مثلا در رقابتهای ورزشی، اقتصادی و … هیجانات آدمها را به طرفی میبرد که کارهایی از آنها سر میزند که شایسته شان انسان نیست؛ به نظر من خدمت طنزپرداز این است که اینها را به یاد میآورد. از حالا هم شروع شده اما فردا، پس فردا که نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰ را اعلام کنند، شدیدتر میشود، این یکی به آن یکی تهمت میزند، آن یکی ادای دیگری را در میآورد و این رفتارها از افرادی بزرگ، جاافتاده و تحصیلکرده که برای مردم الگو هستند، دیده میشود؛ خودشان و طرفدارانشان کارهای کودکانه میکنند؛ طنز باید اینها را بگوید و تذکر بدهد.
این شاعر سپس درخصوص کارکرد و نقش طنز در رخدادهای سیاسی مثل انتخابات با ذکر یک مثال گفت: فرض کنید خانهای قدیمی دارید و میخواهید آن را بازسازی کنید، از چند مهندس میخواهید تا درخصوص آن طرح ارائه کنند، اگر این مهندسان هر یک بگویند دیگری دزد است و کار را به او نسپار و به من بده و دیگری بگوید اگر مسلمانی و دین داری، باید کار را به من بدهی، در این صورت شما باور میکنید که اینها مهندساند و قصد ساختن ساختمان را دارند؟ این حرفها حرفهای کسانی است که طرح و برنامهای برای جایی دارند؟ مجموع حرفهایی که در انتخابات زده میشود همه از این جنس حرفهاست. اما طنزپرداز باید به این توجه کند که این مسئول اجرایی چه برنامهای برای بازسازی دارد، این حرفها را زیر ذرهبین قرا دهد و با آنها شوخی کند. چون این جنس رفتارها اساسا شبیه رفتار کسی نیست که برنامهای برای بازآفرینی یا برای مثال ایجاد تحرک در فرهنگ داشته باشد؛ گویی تمام برنامهاش این است که بهطور علنی آبروی رقیب را ببرد. حتی در انتخابات اخیر آمریکا هم همینطور بود، هیچکدام حرفی از برنامههایشان نمیزدند، یکدیگر را مسخره میکردند و این خیلی زننده است، طنزپرداز باید مضحک بودن این رفتارها را برجسته کند و نشان دهد که این کارها کودکانه است.
اسماعیل امینی در پایان گفت: کسی که طنز مینویسد حتما باید یادش باشد که خودش هویت و پشتوانهای اعتقادی دارد، بنابراین با این هیجانات روزمره نباید آن هویت و پشتوانه اعتقادیاش را فراموش کند، او میداند که با چه چیزهایی میتواند شوخی کند و با چه چیزهایی نمیتواند و اینکه اصلا از چه منظری باید شوخی یا انتقاد کند و مدافع چه مجموعهای از ارزشها و مخالف چه مجموعهای از ضدارزشهاست، این خیلی مهم است. دوم تکنیک و توجه به فنون بلاغی است که بسیار مهم است و این را در طنز امروز خیلی کم میبینیم، طنز امروز تکنیک ندارد یا خیلی کم دارد، و اگر تکنیکی هست، همان تکنیکهای ساده همیشگی است.
آخرین دیدگاه