زندگی مشترک، همواره با فراز و نشیبهایی همراه است، روزهای خوب و بدی دارد و انسان باید در سختیها استقامت داشته باشد تا بتواند آنها را پشت سر بگذارد.
خیانت زناشویی یکی از بزرگترین مشکلات احتمالی در یک زندگی مشترک است و برخورد با خیانت، نیاز به درایت کافی دارد.
شیوه درست برخورد با خیانت زناشویی چگونه است؟
در مورد برخورد با خیانت زناشویی که گاهی در برخی از زندگی های مشترک رخ میدهد باید گفت که ازدواج و زندگی مشترک بر پایه اعتماد و همدلی استوار خواهد بود.
اگر یکی از طرفین به تعهد خود پایبند نباشد اساس زندگی دچار آسیب خواهد شد، اعتماد از دست رفته شریک زندگی به آسانی ترمیم نخواهد شد و نیاز به زمان و تلاش هر دو طرف موجود در یک رابطه عاطفی دارد.
در روابطی که در آنها خیانت اتفاق میافتد اگرچه دچار بحران شده اند ولی نباید کاملا ناامیدانه به موضوع نگاه کرد و با شیوه درست برخورد با خیانت، شاید شانس حفظ رابطه باقی باشد.
پس اگر به خیانت نیز مثل دیگر سختی ها و مصائب زندگی نگاه کنیم با اراده محکم میتوان آن را پشت سر گذاشت همچنان که بسیاری از زوج ها این مشکل را در بین خود رفع و رجوع کرده اند و دیگر افراد نیز اگر اراده کنند میتوانند.
قبل از اینکه در مورد برخورد با خیانت صحبت کنیم به ریشه یابی این معضل میپردازیم.
واژه خیانت و آسیبهای خیانت زناشویی برای شخص خیانت دیده
واژه خیانت، بار معنایی بسیار منفی دارد و به همین دلیل شخصی که مورد خیانت قرار گرفته اولین احساسی که ممکن است داشته باشد نوعی نفرت و خشم است.
بیشتر این احساس نیز به دلیل این است که خیانت توسط شخصی خودی انجام میشود، شخصی که به وی اعتماد و محبت شده و زحماتی برایش کشیده شده است، با این وجود به جای قدردانی از لطف و زحمات با اختیار کامل و از روی عمد، دشمن منشانه کاری زیانبار انجام میدهد.
آسیبهای روانی خیانت، برای شخص خیانت دیده ممکن است بسیار زیانبار باشند.
در مورد خیانت زناشویی بخش بزرگی از آسیب، روحی و روانی است و بر همسر خیانت دیده تحمیل میشود.
به همین دلیل، بار تراژیک و عاطفی موضوع اگر از سایر رویداد های ناگوار زندگی بیشتر نباشد کمتر هم نیست به علاوه یک سری احساسات منفی و زیانبار اضافه تر از رویداد های ناگوار دیگر دارد.
از جمله اینکه فرد خیانت دیده، ممکن است احساس حقارت یا ضعف کند و اینکه به نوعی مورد ظلم واقع شده و یا حتی احساس کند خود نیز در این اتفاق مقصر است. به همین دلیل گاهی دیده شده که آسیب و زخم روحی روانی خیانت برای طرف خیانت دیده بسیار سخت بوده است.
قضاوت درست در مورد همسر خیانت کار
به غیر از افرادی که بی بندو بار اخلاقی هستند در بقیه مواردِ خیانت زناشویی، چون عمل خیانت زناشویی با فطرت انسان عادی در تضاد است برخلاف آنچه تصور میشود شخص خیانت کار نیز از عملی که مرتکب شده خوشحال نیست و حتی در وجود خود احساس عذاب وجدان و پشیمانی دارد.
باید توجه کرد که انگیزه های خیانت زناشویی در بسیاری از موارد انگیزه هایی ناقص و لحظه ای هستند و حتی در برخی از موارد نشان از یک مشکل و ضعف، در روان و شخصیت فرد خیانت کار دارند.
پس با وجود بزرگی خطای انجام شده، ولی درست نیست که عمل شخص خیانت کار را همانند اقدامات برنامه ریزی شده و جنایی تصور کنیم و در برخورد با خیانت زناشویی بدون هرگونه احساس عمل کنیم.
شاید سوال شود که برخورد با خیانت زناشویی باید چگونه باشد در ادامه در مورد باید و نباید های در برخورد با خیانت زناشویی صحبت خواهیم کرد.
باید و نباید های برخورد با خیانت زناشویی
1. وقفه ای چند روزه ایجاد کنید
اولین و شاید مهمترین نکته، در برخورد با خیانت زناشویی این است که بدترین زمان برای تصمیم گیری بلافاصله بعد از اطلاع از وقوع خیانت است. در چنین شرایطی وضعیت روحی فرد خیانت دیده، نامطلوب خواهد بود.
بهتر است از هر اقدامی خود داری کند زیرا بسیار اتفاق افتاده که افرادی بعد از اطلاع از خیانت همسر خود اقدامات کاملا اشتباه و فاجعه باری انجام داده اند و به خود یا همسر و حتی دیگر افراد خانواده آسیب رسانده اند.
قبل از هر گونه اقدام در برابر همسر خیانت کار، چند روز به خود زمان بدهید.
توصیه میشود اگر احساس میکنید ممکن است دست به خشونت یا هر کار اشتباه دیگری بزنید اصلا به محیط خانه بازنگردید و چند روز را در یک مکان دیگر ساکن شوید.
به خود وقت بدهید تا وضعیت روانی پایدارتری را تجربه کنید مثلا میتوانید برای چند روز، کار را تعطیل کنید و به سفر بروید و یا در مورد خانمها، میتوانید چند روز را به خانه پدری خود باز گردید و در آن مقطع از یک مشاور مشورت بگیرید.
بعد از اینکه فشار روانی موضوع را برای خود کاهش دادید میتوانید برای اقدامات متناسب بعدی خود را آماده کنید.
2. زود قضیه را علنی نکنید
در مورد برخورد با خیانتهای زناشویی تصمیم گیرندههای اصلی و نهایی، خود زن و مرد هستند ولی در صورت اطلاع سایرین و بستگان از موضوع، شاید مسئله بسیار پیچیده و بغرنج شود و به نوعی تبدیل به یک گره کور شود که راه هرگونه تعامل و کنار آمدن را بر زوجین ببندد.
پس در مورد مسائلی که مستقیما به زندگی شما مربوط میشوند، پای هر کسی را باز نکنید و شتابزده اتفاق پیش آمده را علنی نکنید ولی میتوانید از افرادی دلسوز و نزدیک به خود که به آنها اطمینان دارید مشورت بگیرید تا در نهایت بتوانید تصمیم درستی بگیرید و مشکل از کنترل خارج نشود.
3. اطمینان و یقین از وقوع خیانت داشته باشید و آن را قاطعانه نشان دهید
در صورتی که یقین در مورد وقوع خیانت وجود نداشته باشد هر گونه برخورد با خیانت، شکل گمانه زنی به خود میگیرد و تاثیر چندانی برای حل مشکل نخواهد داشت حتی ممکن است تاثیر معکوس داشته باشد و همسر خیانت دیده در معرض اتهام بدگمانی و شکاکی قرار بگیرد.
چون همسر خیانت کار، در بسیاری از موارد از ابتدا و بدون شواهد محکم اعتراف به خطای خود نمیکند و اگر هم قلبا از کار خود پشیمان باشد شاید ترجیح به پنهان کاری داشته باشد تا اینکه علیه خود افشاگری کند.
ولی اگر مطمئن باشد همسرش کاملا به موضوع پی برده است از آن به بعد است که میتوان اولین قدم ها را برای تصمیم گیری در برخورد با خیانت برداشت.
۴. خیانت را ریشه یابی کنید
عوامل زیادی ممکن است زمینه ساز خیانت زناشویی شوند که برخی از آنها، انگیزه ها و افکار خود طرف خیانت کار هستند و برخی دیگر ریشه در کمبود های رابطه دارند. در صورت وجود کمبود، فرد تلاش میکند خلاهای موجود در رابطه خود را به روش های نادرستی چون خیانت پر کند.
باید بدانید که بخش زیادی از آنچه افراد فکر میکنند در رابطه آنها وجود ندارد قابل اصلاح و بهبود است و تنها نیاز به همکاری و تفاهم بیشتر زن و مرد دارد.
۵. مقابله به مثل، بدترین روش ممکن
برخی از افراد، بعد از خیانت دیدن از جانب همسر خود بسته به اجبار شرایط و یا به اختیار خود، رابطه را حفظ میکنند ولی یک مسیر بیمار و انتقامی را در پیش میگیرند به این صورت که آنها نیز در تلافی خیانت، خود دست به خیانت میزنند که این بدترین روش ممکن است.
این مسئله باعث هر چه آلوده تر شدن زندگی مشترک خواهد شد. با مقابله به مثل در خیانت هیچ چیز حل نخواهد شد بلکه طرف سالمی هم که در زندگی مشترک وجود داشت، آن نیز به یک انحراف و بیماری مبتلا میشود.
مقابله به مثل کردن یا هر اقدام انتقامی دیگر راه حل درستی برای برخورد با خیانت نیست.
6. فرصت دوباره اصلاحی
در هر زندگی مشترک، ممکن است چندین سال از عمر و سرمایه طرفین صرف شده باشد و فرزندانی حاصل شده باشد. اقدام به طلاق و جدایی، صدمات زیادی را به زن و مرد و به فرزندان وارد میکند.
پس اگر به شرط اصلاح و عدم تکرار خیانت، یک فرصت مجدد به شخص خطاکار داده شود کاری فداکارانه و در عین حال منطقی و عاقلانه است.
اگر مشخص شود دلیل خیانت زناشویی، یک کمبود و کم کاری است و همسر خیانت دیده هم در آن مقصر است شاید بتوان با رفع مشکل اصلی، یک فرصت دوباره به فرد خطاکار داد.
چون این فرصت، برای هر دو طرف خواهد بود که رابطه خود را حفظ کنند و از اتفاقی که هر دو نفر به نوعی در آن مقصر بوده اند عبور کنند ولی این به معنی توجیه خیانت نیست و فرد خیانت کار باید عدم تکرارِ خطا را متعهدانه تضمین کند و کاملا ارزش این بخشش و فرصت دوباره را درک کند.
7. خروج از زندگی مشترک با طلاق
بخشش خیانت و دادن فرصت مجدد، نباید جنبه یک اقدام ساده انگارانه و بی نتیجه به خود بگیرد و هیچ اثر اصلاحی بر خانواده و جلوگیری از تکرار خیانت نداشته باشد چون در این صورت، هم ارزشهای اخلاقی که خانواده بر پایه آنها استوار است نقض خواهند شد و هم به خود و فرزندان ظلم کرده اید.
به علاوه با توجه به تاثیر تربیتی هر کدام از والدین بر فرزندان و اینکه آنها الگوهایی برای فرزندان خود هستند در صورتی که تصمیم در برخورد با خیانت، درست نباشد یا سست با قضیه برخورد شود احتمال سرایت انحراف اخلاقی به فرزندان نیز وجود دارد.
پس اگر امیدی به اصلاح فرد نیست جدایی و طلاق تنها راه و بهترین راه حل باقی مانده است.
سخن پایانی/ دو راهی سرنوشت ساز
البته که تصمیم گیری در مورد حفظ ازدواج یا طلاق و جدایی بعد از خیانت همسر، یک تصمیم سخت و یک دوراهی سرنوشت ساز است و بسته به مورد اتفاق افتاده، نیاز به لحاظ کردن همه جوانب مثبت و منفی بعدی دارد.
پس در این تصمیم گیری، شرکت در جلسات مشاوره و نظرخواهی از افراد مطلع و صلاحیت دار هم خالی از لطف نخواهد بود.
آخرین دیدگاه