عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان انجمن ازدواج و خانواده کشور گفت:والدین تصور میکنند باید با کودکان "دوست" باشند و از این رو موضوعات دنیای بزرگسالان را برای کودکان مطرح و از اظهار نظر آنها درباره موضوعات مختلف خوشنود میشوند.
دکتر آسیه اناریاظهار کرد: والدین باید به کودکان اجازه دهند تا در سن خود و نه عقبتر یا جلوتر از آن زندگی کنند. وارد کردن کلمات دنیای بزرگسالان به دنیای بچهها و صحبت کردن درباره موضوعاتی فراتر از سن کودکان با آنها نوعی "کودک آزاری هیجانی" محسوب میشود. والدین با چنین رفتاری کودکان را وارد دورهای از تحول میکنند که نوعی آزار محسوب میشود.
این مدرس و عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان انجمن ازدواج و خانواده کشور تصریح کرد: نباید "دوست" بودن با بچهها را با برقراری "رابطه دوستانه" اشتباه گرفت. دوست بودن با بچهها اشتباه است بلکه والدین باید "رابطه دوستانه" با بچهها داشته باشند و در عین حال مرزی میان والدین و کودکانشان وجود داشته باشد.
اناری با بیان اینکه والدین تصور میکنند با بیان کلمات دنیای بزرگسالان و صحبت کردن درباره موضوعات دنیای بزرگسالان، با فرزندان خود "دوست" هستند، گفت: این درحالی است که اینگونه، والدین اطلاعاتی به بچهها منتقل میکنند که متناسب با سن آنها نیست و بسیار برایشان آسیب زاست. چنین رفتارهایی به نوعی کودک آزاری محسوب میشود و از جمله تبعات آن بلوغ زودرس است. کودک در دنیایی قرار میگیرد که متعلق به او نیست و درگیر تجاربی فراتر از سن خود میشود که میتوان گفت علت آن گذار جامعه از دوره "فرزند پروری سنتی" به "فرزند پروری نوین" است.
وی درباره گذار جامعه از دوره "فرزند پروری سنتی" به "فرزند پروری نوین" تصریح کرد : جامعه ما در میانه گذار از "فرزند پروری سنتی" به "فرزند پروری نوین" است و در این میان به دوره "فرزند سالاری" رسیده است. به این معنا که از دوره "والد سالاری" به دوره "فرزند سالاری" رسیدهایم و در عین حال در شرایط بسیار نامناسب مهارتهای فرزندپروری والدین قرار داریم چراکه والدین اصولا به دنبال تحقق خواستهها و نیازهای برآورده نشده خود در کودکانشان و نه تربیت آنها هستند. این مشکلی است که در والدین جوان شاهد آن هستیم.
این عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان انجمن ازدواج و خانواده کشور، خاطر نشان کرد: جامعه ما نه در فرزندپروری سنتی که مهمترین حربه خود را کتک و تهدید میدانست و نه در فرزند پروری نوین که معتقد بر قانون گذاری صحیح برای برقراری ارتباط با فرزندان است قرار داد. ما در میانه این گذار و نیازمند توجه بیشتر نهادهای سیاست گذار برای رفع این مشکل هستیم، چراکه در غیر این صورت با نسل فرزند سالار بیمسئولیتی مواجه خواهیم شد که نه تحت تاثیر فرزند پروری سنتی و با حربه ترس وظایفشان را انجام میدهند و نه یاد گرفتهاند با صلح به تعامل با والدین برسند.
وی معتقد است که والدین باید اجازه دهند بچهها در سن خود کودکی کنند و درگیر مسائل دنیای خود و نه مسائل دنیای بزرگترها باشند و آنها را حل کنند چراکه اینگونه در بزرگسالی فرزندان نرمالتر، عادیتر و به هنجارتری خواهند بود. باید اجازه داد بچهها در هر سنی دغدغه همان سن را داشته و به تدریج بزرگ شوند.
این روانشناس با بیان اینکه نظریه پردازان تحولی نوین معتقدند باید متناسب با سن کودکان با آنها صحبت کرد، گفت: والدین نباید با صحبت کردن فراتر از سن کودکان آنها را بسیار جلوتر از سنشان سوق دهند چراکه این امر حاصلی برایشان نخواهد داشت. والدین باید اجازه دهند بچهها قدم به قدم دنیای کودکی، نوجوانی، جوانی و بزرگسال را طی کنند و عجلهای برای بزرگ شدن آنها نداشته باشند.
به گفته اناری، نخستین نکته در آموختن مهارتهای فرزند پروری آن است که بدانیم فرزندمان در چه سنی است، چه نیازهایی دارد و چه رفتارهایی در سن او طبیعی است. بنابراین زیربنای مهارتهای فرزند پروری شناخت "دوره تحولی و ویژگیهای تحولی" فرزندان است چراکه ممکن است ویژگی و رفتاری برای سنی به هنجار و برای سن دیگر نا به هنجار باشد.
عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان انجمن ازدواج و خانواده کشور"قانون گذاری و برقراری ارتباط مثبت" با فرزندان در سنین مختلف را از جمله مولفههای مهم فرزندپروری دانست و گفت: والدین باید بدانند چگونه قانون بگذارند و چگونه با کودکان ارتباط برقرار کنند. از سوی دیگر "توجه مثبت نامشروط" در امر فرزندپروری بسیار مهم است. فرزندان را باید برای موجودیت آنها و نه برای کارهایی که انجام میدهند یا نمیدهند دوست داشت. اینگونه اعتماد به نفسشان نیز افزایش پیدا میکند.
وی همچنین این را هم گفت که گذران وقت والدین با فرزندان درواقع پشتوانه محکمی برای والدین محسوب میشود چراکه هرچه در ایام کودکی برای فرزندان وقت بیشتری بگذاریم در ایام بزرگسالی افراد مستقلتری خواهند بود. بنابراین رابطه مثبت و باکیفیت والدین با بچهها که با بازی و … همراه و توام با احترام به آنها باشد میتواند مشکلات کمتری در سنین نوجوانی برای فرزندان ایجاد کند.
این روانشناس با تاکید بر ضرورت آموزش مهارتهای فرزندپروری به والدین، آموزش این مهارتها را به مثابه گواهینامه و مجوز والدین برای فرزندآوری دانست و تاکید کرد که این آموزشها باید پیش از بارداری آغاز و تا پایان دوره نوجوانی و بلوغ ادامه پیدا کند.
اناری با انتقاد از عدم جدی گرفتن آموزش مهارتهای فرزندپروری از سوی والدین، اظهار کرد: متاسفانه به طور کلی امر آموزش خیلی جدی گرفته نمیشود و مردم تصور میکنند در تمامی موضوعات دانایی لازم را دارند. در بحث فرزندپروری نیز همان مواردی که از پدر و مادر خود آموختهاند بر روی فرزندشان اجرا میکنند و از سوی دیگر مراجعه به روانشناس برای آموختن این مهارتها نیز آنچنان که باید و شاید نهادینه نشده است. به دلیل جایگاه پایین آموزش در کشور متاسفانه خیلیها تصور میکنند تمامی مهارتها را میدانند و یا برای آموختن آنها اغلب به "دانش اینترنتی" و مطالعه در فضای اینترنت اکتفا میکنند.
مدرس و عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان انجمن ازدواج و خانواده کشور در پایان به اهمیت نقش پدران در فرزند پروری نیز اشاره کرد و گفت: برخی پدران خیلی سخت در فرآیند آموزش مهارتهای فرزندپروری مشارکت میکنند چراکه تصور میکنند این مهارتها را بلدند. از سوی دیگر نقش پدران در فرزند پروری در کشور ما بسیار نادیده گرفته و بخش اعظم تربیت به دوش مادران سپرده شده است. از این رو عدم گذران وقت پدران با فرزند نیز میتواند خلاءهای عاطفی میان آنها و فرزندان ایجاد کند که این خود نیز بسیار آسیب زا است.
آخرین دیدگاه