یکی از فعالان اصلاحطلب در تشریح علت ناکارآمدیهای دولت آقای روحانی؛ پای "احمدینژاد" را به میان آورده است!
یک سایت به تازگی در یک مصاحبه با احمد خرّم، وزیر راه معزول دولت اصلاحات از وی پرسیده است: "گفته میشود در دوران ۴۲ ساله بعد از انقلاب تا به حال به این حد سوء مدیریت نداشتهایم. به نظر شما این ذهنیت برداشتی صحیح است یا غلط؟ "
و خرّم در پاسخ میگوید:
"حتما غلط. در واقع در دوران دولتهای نهم و دهم سوءمدیریت، سوءاستفاده، خودمحوری، خودشیفتگی به جای برنامهمحوری و فراموشی و تکیه کردن به خرد جمعی در جامعه و… کشور را به شرایطی رساند که حتی برخی از همسلیقههای دولت وقت از این گفتند که کشور در لبه برتگاه قرار دارد. در آن سالها هواداران اهل منطق مدافعان و دلسوزان مصالح کشور حاشیهنشین شده و در خانه نشستند تا گروهی بیمنطق و غیر کارشناس با هر کاری که انجام میدادند، ضربه مهلکی به کشور وارد کنند. آن هم در حالی که معلوم بود، کشور شدیدا به اصلاحات نیاز دارد! "[1]
*صحبتهای خرّم در پاسخ به سؤال معقول اعتمادآنلاین مصداق "تحمیق عمومی" و بیتفاوتی به مخاطب است.
صحبتهایی که میتوان عصاره آن در کلام و منش سیاسیون هممسلک خرم را علتالعلل برخی اشتباهات در سپهر سیاسی ایران دانست.
ما در حال صحبت کردن از جریانی هستیم که ولو حتی با گذشت 8 سال از دولت آقای روحانی و لمس کارنامه به شدت ضعیف آن از سوی مردم اما هنوز به دلیل اقتضای منافعش قصد دارد از گناه آهنگری خود در بلخ عبور و "سر مسگری در شوشتر را از تن جدا کند" تا در این عملیاتهای فریب پیاپی، مردم از نقش اصلی اینان که همان "فدائیان روحانی" هستند، در وضع موجود کشور غافل شوند.
جالب است که خرّم حتی فراموش کرده زمانی را که در اوان دولت آقای روحانی از این میگفت که "13 وزیر روحانی به بیتصمیمی و کندتصمیمی مبتلا هستند! "[2] اما گویا اقتضای منافع در یوم جاری و هنگامه انتخابات این است که امثال آقای خرّم باز هم پای آن "مسگر شوشتری" را وسط بکشند و از خطاهای خود و دوستان خود در پدید آمدن مشکلات فعلی مردم هیچ نگویند…
چه کسانی خواهان تأیید صلاحیت "تاجزاده و احمدینژاد" هستند؟
حسن رسولی، فعال اصلاحطلب و عضو شورای شهر تهران طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه اعتماد درباره انتخابات 1400 نوشته است: اگر شورای نگهبان واقعبینانه و با لحاظ شرایط کشور اعم از وضعیت داخلی و بینالمللی نگاه کند، برای برونرفت از نارضایتیهای گسترده داخلی امروز و غلبه بر تهدیدهای موجود علیه امنیت ملی خردمندانهترین راه، گشودن عرصه رقابت انتخاباتی است که بهترین مسیر برای افزایش قدرت ملی است.
او میافزاید:
"بهواقع چه ایرادی دارد که آقای تاجزاده، حتی آقای احمدینژاد و همه کسانی که در حقیقت شرایط مندرج در اصل 115 قانون اساسی را دارند، ورود پیدا کنند و در چارچوب رقابت قانونی و با نشاط هر کدام بتوانند قشری را که نمایندگی میکنند، مجاب به حضور پای صندوق رای کنند و با شکستن رکورد حداکثر مشارکت، نمایشی عزتمندانه همچون سال 76 از حضور سرمایه اجتماعی ارایه کرده تا مگر بدینترتیب ترمیم شکاف نسبتا عمیق رخ داده بین حاکمیت و ملت صورت بگیرد."[3]
*گزاره عجیب "هیچ اشکالی ندارد که هر کس و ناکسی در انتخابات تأیید صلاحیت شود" را صرفا میتوان از زبان و قلم کسانی شنید که هیچ التزامی به امنیت و اقتصاد و آینده مردم ندارند و در فقدان عقلانیت مشغول سیاستورزی هستند.
شرایطی که دقیقا بر رجال ستادی جریان اصلاحات قابل انطباق است.
رجالی که در سال 88 نشان دادند برای امنیت کشور پشیزی ارزش قائل نیستند، در انتخابات سال 92 اثبات کردند هیچ وقعی به کارنامه نامزدها و خصلت ضروری "همت جهادی" نمیگذارند، در انتخابات 96 نشان دادند که به قیمت منافع خود ولو به اشتباهات یک نامزد هم رأی مجدد میدهند و در ایام انتخابات مجلس یازدهم با وقاحت تمام از مسیر منافقانه "تحریم خاموش انتخابات" و خروج از دموکراسی عبور کردند!
تحقیقا و منطقا از نظر چنین کسانی هیچ اشکالی ندارد که هر کس و نا کسی نامزد انتخابات باشد و صرفا مهم اینست که منافع این آقایان تأمین شود!
جالب است که رسولی در حالی مدعی برخورداری تاجزاده و احمدینژاد از شرایط اصل 115 قانون اساسی شده است که یک نگاه ساده به مبانی این اصل با سابقه و گفتههای دیروز و امروز رجلین فوقالاشاره تضادهای واضحی را نشان میدهد. زیرا مردم تاجزاده و احمدینژاد را دو روی همان سکهای میدانند که انتخابات را جز با نتیجه دلخواه خود قبول ندارد، صراحتا ابراز میدارد که انقیادی از قوانین موضوعه کشور ندارد و در بحث حسن سابقه نیز دچار سوء سابقه شده است.
اصل 115 قانون اساسی میگوید: رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.
لازم به توضیح است که تئوری "هر قشر یک نماینده"! یک تئوری غلط و انحرافی است که طراحان "تحریم خاموش انتخابات" آنرا ترویج میدهند. زیرا اولا عرصه فعالیت یکانیکان نمایندگان مردم در پارلمان است نه در دولت و ثانیا انتخابات عرصه رأی مردم به کارآمدی یک رجل برای پیشرفت بیشتر است نه عرصه طبقاتیسازی جامعه و تشکیل انجمن نمایندگان!
هدیه رهبر انقلاب برای خانواده یک شهید اهل سنت
نماینده ولی فقیه در استان کردستان، روز یکشنبه گذشته؛ یک جلد قرآن کریم را از سوی رهبر معظم انقلاب به خانواده شهید ماموستا برهان عالی اهدا کرد.
به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام پورذهبی در این آیین طی سخنانی گفت: در راه اعتلای انقلاب، شهدای زیادی به ویژه شهدای روحانی اهل سنت جان خود را فدا کردهاند که همه باید قدردان خانوادههای این عزیزان باشیم.
وی افزود: از ابتدای انقلاب تاکنون دیده میشود که برخی از علمای اهل سنت توسط جریانات تندرو و تکفیری به جرم میانهروی به شهادت میرسند که این جنایت در هیچ قاموسی نمیگنجد.
نماینده ولی فقیه در استان کردستان با اشاره به شهید ماموستا برهان عالی، افزود: جریانهای تکفیری که با کمال قباحت مدعی اسلام هستند؛ این عالم اهل سنت را در ماه مبارک رمضان و آن هم با زبان روزه به شهادت رساندند.
گفتنیست، شهید ماموستا برهان عالی ۲۲ رمضان سال ۸۸ و در ۵۶ سالگی، پس از اقامه نماز توسط جریانهای تکفیری_صهیونیستی در سنندج به شهادت رسید. [4]
*خوانش سیره و روش علمای شهید اهل سنت که طی دو دهه اخیر توسط جریانات تکفیری در غرب و شرق کشور به شهادت رسیدهاند یک ضرورت است.
چهرههایی همچون ماموستا برهانعالی، مولوی جنگیزهی که اطاعت از رهبری را برای اهل سنت یک واجب شرعی میدانست و شهید ماموستا شیخالاسلام که به گواه مرحوم مصباح معتقد بود جسارت به ساحت حضرت زهرا(س) کفر است، همگی اَعلام واضحه و پرچمهای برافراشتهای هستند که اثبات میکنند مسئله جهان سلطه و مزدوران آنها نه شیعه و سنّی که عقلانیت و هژمون نظام جمهوری اسلامی است.
و این حقیقت بایستی در میان برادران و خواهران سنی و شیعه به مثابه یک قطبنما و فانوس درخشان در شبهای ظلمانی مد نظر و مورد توجه باشد تا هرگز هیزم اختلافات نشوند و به هنگام خروج چالشها از مرز مصلحت و عقلانیت؛ به راه شهدا توجه کنند و مرزبان نظام اسلامی باشند.
آخرین دیدگاه