این روزها افغانستان اصلا حال خوبی ندارد. به نظر می رسد یک ژنرال کهنه کار میتواند اوضاع را آرام کند.
مروری کوتاه بر اخبار افغانستان حکایت از آن دارد که قبل از تکمیل روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان، طالبان تحت نفوذ پاکستان اقدامات خود را برای رسیدن به قدرت را آغاز کرده است. روزنامه اردو زبان امت چاپ کراچی که با نهاد امنیتی پاکستان مرتبط است، در شماره مورخ یکم ماه می 2021 در تحلیلی نوشته بود که مذاکره و میانجیگری در اختلافات موقعی کارآیی و کارکرد دارد که کفه ترازوی قدرت طرفین برابر باشند، در شرایطی که کفه یک طرف سنگین تر باشد موضوع مذاکره و دخالت میانجی برای حل مسئله بی فایده است.
اکنون کفه ترازوی قدرت طالبان با شکست دادن آمریکا سنگین تر است و دلیلی ندارد که طالبان خواسته های خود را در پشت میز مذاکرات در استانبول پی گیری کند. با این حال دولت پاکستان به عنوان یک راه موازی و برای احتیاط باب گفتگو و مذاکره را فعلا باز نگاه داشته است تا بررسی کنند روند تحولات افغانستان نهایتا چه سمت و سویی را طی خواهد کرد.
در طی هفته های گذشته رفت و آمدهای متعددی بین اسلام آباد و کابل انجام شده است که همگی حکایت از آن دارد که پاکستان کنترل مذاکرات طالبان با دولت افغانستان را در دست دارد و متن آنچه را که به عنوان بیانیه دفتر طالبان در دوحه اعلام می شود در راولپندی پاکستان طراحی گردیده است.
زلمی خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان چند روز قبل و پس از سفر به پاکستان و دیدار با ژنرال قمر جاوید باجوا رییس ستاد ارتش پاکستان، از نقش پاکستان در روند صلح افغانستان قدردانی کرد. به اعتقاد او روند صلح بدون حمایت صادقانه و بیقید و شرط پاکستان موفقیتآمیز نمیبود!!!
در یک سال گذشته مرتبا یک پای خلیل زاد در کابل و پای دیگرش در اسلام آباد بوده است و البته برای رد گم کردن چند باری هم به دوحه سفر کرده است.
آنچه که امروز از آن به توافقنامه دوحه میان طالبان و آمریکا از آن یاد می شود را باید در واقع توافق آمریکا و پاکستان در مورد نحوه اداره کردن افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکا از این کشور دانست. تصور نمی کنم که تردیدی در مورد نقش پاکستان در آنچه که این روزها در سناریوهای دردناک افغانستان مشاهده می کنیم وجود داشته باشد. در خبرهای دو هفته قبل خبری آمده بود که اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان به صورت محرمانه و اعلام نشده به پاکستان سفر و مستقیم از فرودگاه به مقر فرماندهی ارتش پاکستان در راولپندی منتقل و با ژنرال قمر جاوید باجوا مذاکره مفصلی داشته و بلافاصله به کابل مراجعت نموده است.
وقتی که این خبر را در کنار خبر سفر روز سه شنبه ژنرال قمر جاوید باجوا رییس ارتش پاکستان به کابل می گذاریم معمای سفر محرمانه رئیس جمهور افغانستان به پاکستان و تواضع فرمانده ارتش پاکستان از جهت سفر ناگهانی و برنامه ریزی نشده به کابل حل می شود. سوال این است که چرا بلندپایه ترین مقام نظامی پاکستانی سرزده وارد کابل شده و ارتباط این سفر با چانهزنی های این روزهای طالبان با دولت افغانستان چیست.
اگر کمی به عقب تر برویم، ژنرال باجوا در اسفند ماه 1399 به بحرین سفر داشت. در آن زمان حمدالله محب مشاور امنیت ملی کشور، ژنرال یاسین ضیا رییس ستاد ارتش افغانستان و احمد ضیا سراج رییس امنیت ملی نیز به بحرین رفته و با رییس ارتش پاکستان دیدار کردند. در آن دیدار ژنرال فیض حمید رییس آی اس آی نیز همراه ژنرال باجوا بود. ( ترکیب هیات در این دیدار قابل توجه است.) آن دیدار و گفتگو در بحرین با وساطت انگلیس انجام شد و روز سه شنبه نیز که ژنرال باجوا وارد کابل شده همزمان فرمانده ارتش انگلستان نیز وارد کابل شده است. این گفتگو ها و سفر ها در جهت پیام اشرف غنی به پاکستان است که این کشور باید انتخاب کند که می خواهد دوست افغانستان باشد یا دشمن افغانستان. پیغام مهمی از سوی رئیس جمهور افغانستان به پاکستان داده شده است. اما پاکستان شفاهی و بدون تضمین این پیام را نمی پذیرد. پاکستان بارها اعلام کرده است که نسبت به رابطه هند با افغانستان اصلا خوشبین نیست و تمام نیات هند از ورود به افغانستان ایجاد مزاحمت و خرابکاری در پاکستان است پس دولت افغانستان باید تضمین بدهد که اگر طالبان به عنوان شریک وارد ساختار دولت شدند سیاست های دولت افغانستان در رابطه با هند باید از فیلتر پاکستان عبور کند. خوب پذیرش اینکه دولت افغانستان سیاست خارجی خود را با پاکستان هماهنگ کند نقض استقلال افغانستان خواهد بود و این تصمیم سرنوشت سازی برای دولت افغانستان خواهد بود. موضوع مهم دیگر مسئله خط دیوراند است که افغانستان تا کنون نسبت به رسمیت آن به عنوان مرز رسمی با پاکستان رضایت نداده است.
در سالهای گذشته مقامات افغانستان در مناسبت های مختلف به این موضوع اشاره کرده اند که آنها جدایی سرزمین های با جمعیت پشتو زبان و الحاق آن به خاک پاکستان از طریق خط دیوراند را به رسمیت نمی شناسند. و تا کنون هم به رسمیت نشناخته اند. در سالهای گذشته پاکستان بارها از افغانستان خواسته است خط دیوراند به عنوان مرز رسمی به رسمیت شناخته شود ولی افغان ها همچون گذشته پاسخی به این درخواست پاکستان نداند و اگر در این شرایط چنین درخواستی مطرح شود، برای آینده افغانستان بسیار خطر ناک خواهد بود. به نظر می رسد حضور انگلستان در این شرایط در مذاکرات طرفین برای تعیین تضمین این موضوع خواهد بود که در آینده نقش هند در جغرافیای افغانستان محدود شود. بنابر این باید گفت کلید صلح در افغانستان نه در دوحه و استانبول بلکه در راولپندی است و به نظر می رسد چنانچه نتایج مثبتی از گفتگوهای فرمانده ارتش پاکستان استخراج شود می توان امیدوار بود که شرایط به سمت صلح و امنیت حرکت خواهد کرد.
آخرین دیدگاه