کرونا با آیین‌های مرگ چه کرده است؟

6094e971578b8_2021-05-07_11-47 یک پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ گفت: بشر سال‌هاست شیوه‌هایی را برای مقابله با اضطراب مرگ به کار می‌برد. در دوران شیوع کرونا هم از همین شیوه‌ها استفاده می‌شود تا خودمان را با شرایط سازگار کنیم و با اضطراب مرگ کنار بیاییم.

خبری از برانکارد ترمه‌پوش، جنازه روی دوش و جمعیت سیاهپوش به‌دو در خیابان نیست که با «به حق شرف لااله الاالله» پیکر درگذشته را بدرقه کنند. در عوض زمین‌های جدید به قبرستان‌های قبلی وصل می‌شوند و قبرهای چهارطبقه سیمانی برای متوفیان آماده می‌شوند. تا همین‌جا مشخص است کوویدی که روزانه چندصد تن قربانی می‌گیرد در آداب وداع با درگذشتگان هم تا حدی دست برده. البته هنوز چند قدم مانده به آن گودال ابدی، جنازه را روی زمین می‌گذارند با مکثی… تا درگذشته آمادگی ورود به قبر را پیدا کند، اما تنها ۲ سه تن سفیدپوش ماسک و دستکش پوشیده و طلق و عینک‌زده با تمام تمهیدات لازم، پیکر را همراهی می‌کنند؛ مخصوصاً اگر مبتلا به کووید-۱۹ بوده باشد. دیگران از دور فیلم می‌گیرند و اشک می‌ریزند.

اما آیا دوربین‌ها و عزاداری مجازی آن‌قدر قدرت داشته که جای مراسم فیزیکی سوگ را بگیرد؟ در شرایطی که نزدیک شدن به مُرده و زنده خطر ابتلا به کووید و رقم خوردن مرگ‌های بعدی را افزایش داده، جمعیت رو به فزونیِ عزاداران آیین‌های مرگ را چگونه برگزار می‌کنند؟ این سوالات به همراه تغییراتی که بعد از شیوع کووید-۱۹ در مراسم عزاداری رخ داده محور گفت‌وگویی با رضا تسلیمی طهرانی جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه مطالعات مرگ است.

رضا تسلیمی طهرانی

*پس از شیوع کووید-۱۹ به نظر می‌رسد مراسم‎‌ پس از مرگ دچار تغییراتی شده‌ است. آیا کرونا مرگ را در برگزاری مراسم یکدست کرده است؟

برای پاسخ به این سوال باید یک دوره‌بندی در نظر بگیریم. مراسم «تدفین» در ابتدای شیوع کرونا- در اسفند سال ۹۸- در قبرستان‌ها یا برگزار نمی‌شد یا به شکل محدود و با حضور تعداد بسیار کمی از اعضای خانواده‌ها برگزار می‌شد. اما به تدریج با فاصله گرفتن از آن دوره اولیه‌ی شیوع کووید، مراسم تدفین با حضور تعداد بیشتری از اعضای خانواده برگزار می‌شود.

در حال حاضر شاهد هستیم که در موارد قابل توجهی مراسم سوم، هفتم، چهلم و سالِ فوت‌شدگان هم در قبرستان‌ها برگزار می‌شود. اما در هر حال، با شیوع کووید در مراسم «ترحیم» تغییرات بیشتری رخ داده است؛ مثلا مراسم «ترحیم» در مساجد و سالن‌های اجتماعات برگزار نمی‌شود. بنابراین اگر سوال درباره یکدست شدن مراسم تدفین باشد، به نظر می‌رسد در این حوزه تغییر محسوسی صورت نگرفته به جز کم شدن تعداد شرکت‌کنندگان. البته هر خانوا‌ده‌‌ای به همان شکلی که مراسم تدفین در شهرش برگزار می‌شد، آن را اجرا می‌کند. برخی خانواده‌ها مراسم را به صورت سنتی‌تر برگزار می‌کنند یا مولفه‌های دینی بیشتری در آن مشاهده می‌شود، اما بعضی افراد مراسم تدفین را به شکل جدیدتر برگزار می‌کنند که در آن از عناصر سنتی فاصله گرفته شده.

مهم‌ترین تفاوت مراسم پس از مرگ، میزان حضور بازماندگان و برگزاری مراسم عزاداری یا ترحیم در فضای مجازی است

*با این اوصاف، مراسم تدفین و ترحیم بعد از شیوع کووید-۱۹ یکدست نشده. تفاوت‌هایی که در مراسم پس از مرگ دیده می‌شود چیست؟

الان هم مراسم تدفین و ترحیم در قبرستان به شکل‌های مختلف برگزار می‌شود. با این حال بعضی از خانواده‌ها این مراسم را برگزار نمی‌کنند یا در شکل بسیار محدود مراسم را برگزار می‌کنند. به نظر می‌رسد برگزاری مراسم پس از شیوع کووید یکدست نشده‌. درست است که مراسم ترحیم در مساجد برگزار نمی‌شود، اما مثلاً در دسته‌گل‌هایی که در کنار منزل متوفی دیده می‌شود تفاوت وجود دارد. در خیلی از موارد دسته‌گل‌های گران قیمت در کنار منازل مشاهده می‌شود. در حالی که در برخی موارد اصلاً دسته گلی برای خانواده متوفی فرستاده نمی‌شود. همچنین در بنرها، آگهی‌های ترحیم و استندهای ارسالی از موسسات خیریه هم تفاوت وجود دارد. مهم‌ترین تفاوت میزان حضور بازماندگان و برگزاری مراسم عزاداری یا ترحیم در فضای مجازی است.

در بسیاری از موارد بازماندگان در شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها با ساختن کلیپ یا به اشتراک گذاشتن پست‌ و استوری‌ یاد متوفی را گرامی می‌دارند. این را یادآوری می‌کنم که در برخی موارد هم بازماندگان به سمت استفاده از فضای مجازی نمی‌روند یا استفاده محدودی از فضای مجازی دارند.

*در نوع استفاده از فضای مجازی برای برگزاری مراسم سوگ هم تفاوت دیده می‌شود؟

در میزان و نحوه استفاده از فضای مجازی بین بازماندگان و خانواده‌های مختلف، تفاوت‌های زیادی دیده می‌شود؛ مثلاً موسساتی مشغول فعالیت در این زمینه هستند که با دریافت مبالغ قابل توجهی از خانواده‌ بازمانده، مراسم ترحیم را در فضای مجازی یا در پلتفرم‌های مخصوص خود برگزار می‌کنند. این موسسات آپشن‌های مختلف دارند. در بعضی موارد این موسسات فیلمبرداری می‌کنند، کلیپ می‌سازند و موسیقی‌ای را با تصاویر متوفی همراه می‌کنند. یا از بازماندگان درخواست می‌کنند که اگر کلیپی توسط خانواده ساخته شده در اختیار موسسه قرار بگیرد تا در مراسم مجازیِ موسسه پخش شود. این موسسات برای برگزاری مراسم سخنران‌هایی انتخاب می‌کنند که می‌تواند روحانی یا غیرروحانی باشد.

تفاوت‌ها در برگزاری مراسم پس از مرگ می‌تواند بر اساس مولفه‌های گوناگون تغییر کند

*بنابراین شیوه‌های برگزاری مراسم مجازی توسط این موسسات به خواست بازماندگان تغییر می‌کند. می‌توان تخمین زد کدام خانواده‌ها چه نوع مراسمی را برای عضو درگذشته انتخاب می‌کنند؟

من باب مثال در شیوه‌های سنتی برگزاری مراسم مجازی از روضه‌خوانی، قرائت قرآن و سخنرانی یک فرد روحانی استفاده می‌شود. اما در شیوه‌های جدیدتر پخش کلیپ، موسیقی یا نقل خاطره از متوفی انجام یا سخنرانی‌های عارفانه برای این مراسم تدارک دیده می‌شود. در کنار این موارد، بسته‌های غذا و میوه از سوی خانواده درگذشته بین اقوام، آشنایان و همسایگان توزیع می‌شود. بنابراین هم از لحاظ میزان هزینه، هم نوع کارها و آنچه بازماندگان مصرف می‌کنند تا مراسم سوگ مجازی را برگزار کنند تفاوت وجود دارد. حتی در نحوه بازتاب این مراسم در فضای مجازی هم تفاوت وجود دارد. این تفاوت‌ها می‌تواند بر اساس مولفه‌های گوناگون تغییر کند.

۸ مولفه مربوط به برگزاری مراسم پس از مرگ در بین خانواده‌های طبقه متوسط جدید

*این مولفه‌ها چه هستند؟

مثلاً برگزاری مراسم از سوی بازماندگان جوان‌تر با مراسم انتخابیِ بازماندگان مسن تفاوت دارد. یا در بین گروه‌های اقلیت‌ مذهبی و در شهرها و روستاهای مختلف، مراسم متفاوت برگزار می‌شود. اما مهم‌ترین تفاوت در برگزاری این مراسم‌ها را تفاوت طبقاتی ایجاد می‌کند و آنچه به سبک زندگی خانواده برمی‌‌گردد. در مطالعه‌ای که انجام داده‌ام، هشت مولفه مربوط به برگزاری مراسم پس از مرگ در بین خانواده‌های «طبقه متوسط جدید» مشاهده شده است:

یکم: مجازی شدن است؛ یعنی بازماندگان طبقه متوسط جدید بیشتر به برگزاری مراسم در فضای مجازی تمایل دارند.

دوم: شخصی شدن است؛ به این معنا که مراسم سوگ را به شیوه خودشان برگزار می‌کنند.

سوم: فردی شدن است؛ یعنی مراسم از حالت جمعی فاصله می‌گیرد و هر شخصی تلاش می‌کند به شیوه خاص خود، مراسم پس از مرگِ درگذشته را برگزار کند.

چهارم: سنت‌زدایی است؛ به این معنی که خانواده‌های بازمانده طبقه متوسط جدید از سنت‌ها و شیوه‌های سنتی مراسم فاصله گرفته‌اند.

پنجم: تصویری شدن است؛ به این معنا که تصویر یا فیلم متوفی به کرات به نمایش گذاشته می‌شود هم در رسانه‌های اجتماعی و در فضای مجازی. همین‌طور تصویر متوفی در نزدیکی خانه، کوچه، محل سکونت یا روی میزهای یادبود قرار می‌گیرد.

ششم: جنسیت‌زدایی شدن است؛ یعنی در نمایش تصاویر فردِ درگذشته کمتر تفاوتی بین درگذشتگان زن و مرد مشاهده می‌شود. در حالی که بر اساس سنت و عرف جامعه‌ ما، تصاویر زنان درگذشته کمتر به نمایش درمی‌آید. اما الان نمایش تصاویر زنان درگذشته بیشتر شده است.

هفتم: دنیوی شدن است؛ به این معنا که خانواده بازمانده مراسم را به شیوه و تفسیر خاص خود از دین یا بخش‌هایی که طبق دین به مراسم ترحیم مربوط می‌شود برگزار می‌کنند. منظور این است که در برخی مراسم، ارجاعی به منابع و شیوه‌های دینیِ برگزاری مراسم وجود ندارد یا خانواده به شیوه خاص و با قرائت و تفسیر خودشان از دین این مراسم را برگزار می‌کنند.

هشتم: تجاری شدن است؛ به این معنا که در بین خانواده‌های طبقه متوسط جدید میزان مصرف بنر، استند، دسته‌گل، توزیع غذا و رجوع به موسسات برگزاری مراسم ترحیم بیشتر شده است. پس با نوعی تجاری شدن مواجهیم که قبلاً به اشکال دیگری وجود داشته و الان قالب جدیدی پیدا کرده.

نحوه برگزاری مراسم ترحیم در بین طبقه متوسط سنتی، طبقات بالای جامعه و طبقه فرودست تفاوت دارد

*این مولفه‌ها در طبقات دیگر به این شکل دیده نمی‌شود. درست است؟

مولفه‌هایی که ذکر کردم مربوط به مراسم ترحیم در بین خانواده‌های طبقه متوسط جدید است. اما نحوه برگزاری مراسم ترحیم در بین طبقه متوسط سنتی، طبقات بالای جامعه و طبقه فرودست تفاوت دارد؛ مثلاً در طبقات پایین میزان جمع‌گرایی در مراسم ترحیم بیشتر است، در حالی که شخصی شدن مراسم ترحیم کمتر دیده می‌شود.

یا رجوع به سنت، آداب و مراسم دینی بیشتر و رجوع به موسسات برگزاری مراسم مجازی کمتر و در نتیجه تجاری شدن کمتر است.

تصویری شدن و جنسیت‌زدایی هم در طبقات پایین جامعه کمتر به چشم می‌آید. اصولاً استفاده از فضای مجازی در بازماندگان طبقه پایین کمتر است. همه اینها نشان می‌دهد که یکسان شدن مراسم بعد از شیوع کووید-۱۹ نمی‌تواند درست باشد چون تفاوت‌هایی بر اساس طبقات و سبک زندگی افراد وجود دارد که در مراسم پس از مرگ نمود می‌یابد.

اصطلاح عزاداری آنلاین از سال‌ها پیش در جامعه‌شناسی مرگ و مردن وجود داشته است

*آیا عزاداری مجازی که پس از شیوع کووید-۱۹ بیش از گذشته باب شد، قدرتِ نشستن در جای مراسم فیزیکی ترحیم را دارد؟ می‌تواند ماندگار شود؟

مراسم مجازی مرتبط با مرگ شکل‌های مختلف دارد. اصطلاح عزاداری آنلاین را از سال‌ها پیش در جامعه‌شناسی مرگ و مردن داشته‌ایم. افرادی مثل «تونی والتر» از این اصطلاح در آثار خود استفاده کرده‌اند. عزاداری آنلاین در جوامع غربی یک پدیده شناخته‌شده‌ است که به شیوه‌های مختلف در رسانه‌های اجتماعی انجام می‌شود. در جامعه ایران هم عزاداری آنلاین تا حدودی به شکل اشتراک‌گذاری پست‌ و استوری‌ در رسانه‌های اجتماعی در «فیس‌بوک» و اخیراً در «اینستاگرام» باب بوده.

واضح است که تعداد این پست‌ها از لحاظ کمیت و کیفیت قابل مقایسه با بعد از شیوع کووید نیست. چنان‌که بعد از شیوع کووید تعداد این پست‌ها بیشتر شده و اَشکال مختلفی هم پیدا کرده. از جمله اشکال جدیدی که قبل از شیوع کووید به چشم نمی‌آمد برگزاری مراسم تدفین به صورت مجازی است؛ یعنی برخی از افراد خانواده در مراسم تدفین در قبرستان شرکت می‌کنند و مراسم را با گوشی موبایل فیلمبرداری و از طریق لایوِ «اینستاگرام» برای خویشاوندانی که نتوانسته‌اند در مراسم شرکت کنند پخش می‌کنند. مراسم ترحیمی که از طریق پلتفرم‌های «اسکای‌روم»، «زوم» یا «اینستاگرام» به اشتراک گذاشته می‌شد قبل از شیوع کووید به چشم نمی‌آمد یا در موارد بسیار نادری مشاهده می‌شد.

تعداد موسسات برگزاری مراسم ترحیم بعد از شیوع کووید-۱۹ بیشتر شد

بعد از شیوع کووید-۱۹ هم تعداد موسسات برگزاری مراسم ترحیم بیشتر و هم بر نوع خدماتی که ارائه می‌دهند افزوده شد. قبل از شیوع کرونا تعداد محدودی از این موسسات وجود داشتند و خدمات برای بازماندگانی ارائه می‌شد که در خارج از کشور سکونت دارند یا امکان حضور در مراسم را ندارند.

با اینکه این اصطلاح قبل از شیوع کووید هم باب بود و در مواردی شاهد عزاداری مجازی یا آنلاین بودیم، اما به نظر می‌رسد این شیوه‌های عزاداری یا برگزاری مراسم ترحیم یا آیین‌های مرتبط با مرگ به صورت مجازی ماندگاری چندانی ندارد. حداقل در جامعه ایران شاید نتواند جای مراسم فیزیکی را بگیرد و ماندگار باشد. چون جامعه ایران در کلیت، جمع‌گراست و روابط اجتماعی و خویشاوندی در ایران بسیار مهم است. بنابراین در شرایطی مانند از دست دادن یک عزیز، افراد خانواده، نزدیکان، دوستان، همسایگان و… تمایل دارند دور هم جمع شوند تا بتوانند در تسکین دردهای بازماندگان شریک باشند. بازماندگان هم نیاز دارند که در آغوش گرفته شوند و احساس کنند در جمع هستند. حضور در جمع باعث به اشتراک گذاشتن احساسات می‌شود و به بازماندگان احساس آرامش و تسکین می‌دهد. پس حضور فیزیکی در مراسم پس از مرگ به ویژه در ایران- با توجه به زمینه فرهنگی- مهم است.

اگر کرونا از بین برود، مراسم ترحیم فیزیکی مجدداً برقرار می‌شود

می‌توان پیش‌بینی کرد که اگر کرونا از بین برود، مراسم فیزیکی مجدداً برقرار و از تعداد و شدت اشکال عزاداری مجازی کاسته شود. البته عزاداری مجازی باقی خواهد ماند، همان‌ط‌ور که قبلاً هم وجود داشته. اما شواهد و تحلیل‌ها می‌گوید شیوه اصلی عزاداری یا برگزاری آیین‌های ترحیم، فیزیکی خواهد بود.

اگر ویروس کرونا نبود، ما در این حجم شاهد برگزاری مراسم و آیین‌‌های عزاداری مجازی نبودیم. هرچند روندی که قبل از شیوع کووید درباره برگزاری مراسم عزاداری مجازی آغاز شده بود این‌طور بود که افراد در رسانه‌های اجتماعی تصاویر، جملات و اشعاری درباره متوفی را به اشتراک می‌گذاشتند و دیگران هم زیر پست‌ها تسلیت می‌گفتند. این اتفاق می‌توانست با یک رشد منطقی افزایش پیدا کند، اما این حجم از عزاداری مجازی و اشکال مختلفِ آن، اگر کرونا شیوع پیدا نمی‌کرد، به نظر نمی‌رسید که هیچ‌وقت به این شدت در جامعه ایران باب شود.

۹ شیوه اصلی تفکر در مورد مرگ

*نظر جامعه درباره مرگ‌ با کووید را در فضای مجازی رصد کرده‌اید؟ کدام یک از شیوه‌های تفکر درباره مرگ، بیشتر در مواجهه با مرگ‌های ناشی از کووید در جامعه دیده می‌شود؟

تفکر درباره مرگ در میان افراد جامعه به شیوه‌های مختلف وجود دارد. در تحقیقی که سال ۹۵ بین نمونه‌ای از شهروندان شهر تهران انجام دادم، به ۹ شیوه اصلی تفکر در مورد مرگ رسیدم.

آن ۹ شیوه عبارت‌اند از: مرگ معادگرا، مرگ تقدیرگرا، مرگ شهادت‌طلبانه، مرگ عارفانه، مرگ زیبایی‌شناختی/پوچ‌گرا، مرگ تلفیقی، مرگ دنیوی، مرگ ندانم‌گرا، و مرگ ابهام‌گرا. بنابراین افراد، بسته به سن و سال، جنسیت، مصرف فرهنگی، سبک زندگی، وضعیت طبقاتی و مولفه‌های دیگر، درباره مرگ به شیوه‌های مختلف فکر می‌کنند.

هر ادعایی در مورد تغییر شیوه‌های تفکر درباره مرگ پس از شیوع کووید-۱۹ نیازمند تحقیق تجربی در جامعه است

در تمام جوامع تمایزها و تفاوت‌هایی در نحوه اندیشیدن افراد درباره مرگ وجود دارد. بعد از شیوع کووید هم نحوه و اشکال تفکر به مرگ دچار تفاوت و تمایز خاص خود شده است. اما واقعیت این است که هر ادعایی در مورد تغییر شیوه‌های تفکر درباره مرگ پس از شیوع کووید-۱۹ نیازمند تحقیق تجربی در جامعه است. تا الان نظرسنجی‌ای که «پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات» در مهرماه سال ۱۳۹۹ انجام داده نشان می‌دهد ۳۴ درصد از پاسخگویان نسبت به قبل از شیوع کووید، بیشتر به مرگ فکر می‌کنند. این آمار حاکی از آن است که مرگ نسبت به قبل بیشتر در ذهن و فکر افراد نفوذ شده. اما نحوه صورت‌بندی و تفکر درباره آن در بین افراد مختلف، بسته به عوامل گوناگون، متفاوت است.

در جامعه ایران شاخص‌های مرتبط با مرگ زیادند

*موضوعی که در این مدت از دید رسانه‌ها دور نماند بی‌تفاوتی نسبی شهروندان در مواجهه با مرگ در سطح شهر بود. در گزارشی که چندی پیش روزنامه ایران منتشر کرد، رهگذران نسبت به حمل جسدی که در فضای شهری پیدا شده بود واکنش مورد انتظار را نشان ندادند. این بی‌تفاوتی نسبی به مرگ چقدر به مواجهه هر روز با آمار بالای مرگ‌ومیر ناشی از کووید مربوط است؟ آگاهانه است یا ناخودآگاه؟ و آیا در جامعه‌شناسی مرگ این‌گونه واکنش‌دهی پس از مدت مشخصی از اعلام آمار بالای مرگ روزانه مورد انتظار پژوهشگر است؟

در جامعه ایران شاخص‌های مرتبط با مرگ زیادند. در مقاله‌ای که به همراه دکتر زهره بیات‌ریزی در مجله Mortality نوشته‌ام به شاخص‌های متعدد مرگ اشاره شده و اینکه مرگ در جامعه ایران به یک پدیده عادی تبدیل شده است.

ما در سطح شهرها، خیابان‌ها، کوچه‌ها، مراکز و فضاهای مختلف شهری شاخص‌های متعددی داریم که با مرگ ارتباط دارند؛ به عنوان نمونه بنرها و آگهی‌های ترحیم به حجم زیادی سردر منازل، کنار محل کار و پشت شیشه خودروها نصب می‌شوند. تصاویر درگذشتگان در مقیاس بزرگی روی بنرها در شهر نصب می‌شوند. نصب حجله و برگزاری مراسم تشییع هم در فرهنگ ما مرسوم است. افراد زیادی از همکاران، کسبه و دوستان جمع می‌شوند و برای برگشتِ بازمانده به محل کار، او را همراهی می‌کنند. در ایام محرم و مناسبت‌های دیگر مراسمی در شهر برگزار می‌شود که موضوع اصلی آن مرگ است. تصاویر شهدا در بنرها، تابلوها و مکان‌های مختلف شهری اعم از دیوار مدارس، مساجد، کوچه‌ها و… دیده می‌شود. اسامی کوچه‌ها و خیابان‌ها به نام شهیدان است. به طور مکرر برنامه‌هایی با محوریت مفهوم شهادت برگزار می‌شود. رسانه‌های رسمی و غیررسمی به پدیده مرگ می‌پردازند و در سریال‌ها و فیلم‌ها هم مولفه‌های مربوط به مرگ دیده می‌شود.

حضور پررنگ مرگ در فضای عمومی شهرها به تفکر در مورد مرگ منجر می‌شود

اگر جامعه خودمان را با یک جامعه غربی مقایسه کنیم، پی به تفاوت می‌بریم. در یک جامعه غربی به ندرت شاخصی را پیدا می‌کنید که در فضای عمومی از مرگ حکایت کند. بنابراین مرگ در جامعه ما در سطح عینی و به تبع آن در سطح ذهنی حضور پررنگی دارد. بعد از شیوع کووید-۱۹ بر میزان این حضور افزوده شده و آمار مرگ‌ومیر کووید که روزانه منتشر می‌شود نشان‌دهنده یکی دیگر از شاخص‌هایی است که مرگ را پیش چشم افراد می‌آورد؛ به عبارتی بین حیات عینی و ذهنی مرگ رابطه‌ وجود دارد و حضور پررنگ مرگ در فضای عمومی شهرها به تفکر در مورد مرگ منجر می‌شود. هرچند این رابطه تام و کامل نیست و ممکن است برخی افراد به دیدن این شاخص‌ها عادت کرده باشند یا حتی این شاخص‌ها را نبینند و در مورد مرگ فکر نکنند. با این حال در بین بخش زیادی از اعضای جامعه بی‌تفاوتی نسبت به مرگ دیده می‌شود. دلیل آن نه تنها مرگ‌های مرتبط با کووید بلکه حضور قدرتمند شاخص‌های دیگر مرگ است که تعدادی را نام بردم. این شرایط می‌تواند به صورت ناخودآگاه به عادی‌سازی مرگ بینجامد، به طوری که شنیدن خبر مرگ یا مواجه شدن با جنازه یا فرد فوت‌شده بر اثر حادثه پدیده عجیب و رازآلودی برای افراد به حساب نیاید. در ایران علل مختلفی وجود دارد که منجر به مرگ می‌شوند و ممکن است این علت‌ها در جوامع غربی موجود نباشند؛ مثلاً ایران یکی از کشورهایی است که در صدر جدول تصادفات رانندگی قرار دارد و هر سال این تصادفات بسیاری از افراد را به کام مرگ می‌فرستند. این پدیده هم می‌تواند به عادی شدن مرگ در بین اعضای جامعه منجر شود.

پژوهش، تفکر و مطالعه درباره مرگ راهکاری برای مقابله با اضطراب مرگ است

*آیا در مدت شیوع کووید-۱۹ از دریچه نگاه جامعه‌شناسی مرگ راهکارهایی برای پس زدن مرگ از سوی افراد جامعه مشاهده شده است؟
انسان از لحاظ زیستی تمایل دارد به زندگی ادامه دهد و مرگ، حدی است که زندگی او را متوقف می‌کند. انسان از واقعه مرگ به صورت طبیعی می‌ترسد. اضطراب درباره مرگ پدیده‌ای است که در همه افراد وجود دارد و به گفته روانکاوها، می‌تواند خود را در اشکال مختلف نشان دهد؛ یعنی بسیاری از اضطراب‌ها ممکن است ریشه در اضطراب مرگ داشته باشند. بنابراین هر فردی تلاش می‌کند به نحوی بر این اضطراب از مرگ غلبه کند و آن را کاهش دهد.

بعضی از افراد تلاش می‌کنند از طریق انکار و فراموشیِ مرگ این کار را انجام دهند و به هیچ‌ وجه راجع به مرگ فکر نکنند یا تفکر درباره مرگ را کنار بزنند و سعی کنند آن را از زندگی روزمره پاک کنند. برخی افراد برعکس می‌کوشند با تفکر درباره مرگ بر این اضطراب غلبه کنند. همان‌طور که روانکاوها به ما آموخته‌اند، پژوهش، تفکر و مطالعه درباره مرگ راهکاری برای مقابله با اضطراب مرگ است. برخی افراد تلاش می‌کنند با برقراری ارتباط با دیگران بر این اضطراب غلبه کنند و برخی با انجام فعالیت‌های فرهنگی، هنری، اجتماعی. برخی افراد سعی می‌کنند اخبار مرتبط با مرگ یا صحنه‌های مرتبط با مرگ را دنبال نکنند، در عوض برخی دیگر با پیگیری وسواس‌گونه یا بیش از حد اخبار مرتبط با مرگ می‌کوشند بر این اضطراب چیره شوند. بنابراین شیوه‌های گوناگونی برای مقابله با مرگ وجود دارد و به نظر نمی‌رسد بعد از شیوع کووید شیوه جدید خاصی برای غلبه بر مرگ به شیوه‌های قبلی اضافه شده باشد. بشر سال‌هاست شیوه‌هایی را در اشکال زیستی، روانی و اجتماعی برای مقابله با اضطراب مرگ به کار برده که در آثار مختلف حوزه‌های جامعه‌شناسی، روانشناسی، فلسفه و روانکاوی مورد بحث قرار گرفته است. از جمله آنها همین انکار مرگ و تفکر درباره مرگ است. در دوران شیوع کووید-۱۹ هم از همین شیوه‌ها استفاده می‌شود تا به نحوی خودمان را با شرایط امروز سازگار کنیم و بتوانیم با اضطراب مرگ کنار بیاییم.

پست بعدی

احمد خاتمی: دیپلماسی بدون حضور در میدان هیچگاه نتیجه نخواهد داشت/ مذاکره هیچ محلی از اعراب ندارد 

ج مه 7 , 2021
امام جمعه موقت تهران در آیین گرامیداشت روز قدس در شیراز بیان کرد: دو جریان در فلسطین شکل گرفت که این دو جریان یکی حامی مذاکره بود و دیگری جریان مقاومت، که تنها جریان مقاومت توانست عزت مردم فلسطین را حفظ کند. سید احمد خاتمی ادامه داد: یکی از جریان‌هایی […]

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000