۱.۶برابر دریاچه‌ارومیه از آب‌های‌زیرزمینی محو شد/ «دیگر آبی نیست؛ همه باهم غرق می‌شویم»

608fb44f62619_2021-05-03_12-59 «وقتی آب نباشد مردم شروع به مهاجرت می‌کنند. مثلا فردی از یزد به اصفهان می‌رود، اما استان اصفهان ظرفیت اسکان دادن را ندارد و در نتیجه دعواها بین مردم به وجود می‌آید. الان این اتفاق در برخی از نواحی ایران رخ داده است.»

ایران دیگر آبی در زیرزمین برای تخلیه ندارد؛ شاید این جمله به نظر شما یک شعار همیشگی درباره وضع خشکسالی در ایران باشد، اما مقاله‌ای که به تازگی منتشر شده است، نشان داده که دیگر بی‌آبی ایران یک شعار غیرواقعی نیست.

بررسی‌های سه نفر از محققین ایرانی که به تازگی در مجله نیچر منتشر شده است، نشان می‌دهد که حجم باورنکردنی‌ای از آب‌های زیرزمینی کشور از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی تخلیه شده است.

در بخشی از مقاله علی ناظمی، استادیار دانشگاه کنکوردیا، سمانه اشرف، محقق دانشگاه مونترآل و امیرآقاکوچک، استاد تمام دانشگاه کالیفرنیا در ارواین در این باره آمده است: «ما تخمین زده‌ایم که در این بازه زمانی (سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵) ۷۴ کیلومتر مکعب از آب‌های زیرزمینی ایران تخلیه شده است، تاثیر این موضوع با اضافه برداشت آب در ۷۷درصد مساحت ایران، افزایش شوری خاک در سراسر کشور و افزایش تعداد و شدت فرونشست‌های زمین در ایران دیده شده است.»

این یعنی حجمی حتی بزرگ‌تر از اندازه دریاچه ارومیه در ۱۴ سال از زیر زمین ایران به طور پنهان تخلیه شده است و حالا حتی پیامدهای این موضوع در سرتاسر کشور معلوم است.

علی ناظمی نویسنده مسئول این مقاله، درباره معنای تخلیه این حجم از آب می‌گوید: «اول ما این مقدار را با آمریکا و فلات مرکزی این کشور و مرکز کشاورزیشان در زمان خشکسالی شدید مقایسه کردیم و مشخص شد این اعداد خیلی در حال نزدیک شدن به شرایطی است که در منطقه‌ای دیگر مشکل‌ساز شده بود. اما بخاطر این که این شرایط برای مسئولان و مردم کشورمان معنا بدهد، معیارمان را دریاچه ارومیه گذاشتیم و با کمال تاسف مشخص شد که ۱.۶ برابر حجم آب دریاچه ارومیه، آن هم زمانی که دریاچه در بالاترین سطحش بود، ما آب‌های زیرزمینی را در ۱۴ سال تخلیه کردیم.»

خبر بدتر این که نتایج مقاله منتشر شده که اطلاعات آن هم براساس آمار اعلام شده توسط وزارت نیروست، این موضوع نشان داده شده است که این آب تخلیه شده حتی با بارندگی‌ها هم برنگشته است.

ناظمی توضیح می‌دهد: « به طور کلی آب بعد از مصرف برمی‌گردد، اولین کاری که بارش قبل از روان شدن می‌کند این است که وارد خاک می‌شود و در خیلی از مناطق ایران، حدود ۴۰ تا ۵۰درصد این آب بارش می‌تواند وارد خاک بشود به سفره آب‌های زیرزمینی برسد، اما با تمام این حرف‌ها ۱.۶ برابر آب دریاچه ارومیه آب خوردیم و برنگشته است.»

از سویی بررسی‌های ناظمی و همکارانش نشان می‌دهد که عامل اصلی این اتفاق در ایران، نه خشکسالی‌ها بوده و نه تغییراقلیم، بلکه انسان دلیل این اتفاق است و حالا هم خودش باید به فکر راهکاری باشد، راهکاری که اصلا ساده نیست.

استادیار دانشگاه کنکوردیا می‌گوید: «کاش هیچوقت این حرف‌ها را نمی‌زدم اما متاسفانه این مسئله بسیار پیچیده شده و در هیاهوی سیاسی گم شده است. وقتی می‌خواهیم یک مسئله را ببینیم اول باید علم را جلویمان بگذاریم و بدون نگاه سیاسی دنبال راهکار بگردیم. این‌ها دیگر عدد و رقم هستند و ربطی به راست و چپ و بحث‌های سیاسی ندارد.»

مشروح گفت‌وگو با علی ناظمی، استادیار دانشگاه، دانشگاه کنکوردیا، را اینجا بخوانید:

از مقاله‌تان بگویید، اصلا چه شد که تصمیم گرفتید میزان آب‌های زیرزمینی در ایران را مورد بررسی قرار بدهید؟

آب‌های سطحی چون دیده می‌شوند و پر شدن و خالی شدن دریاچه‌ها واضح است، دریافت شرایط آن برای مسئولین راحت‌تر است. در حالی که آب‌های زیرزمینی بخاطر خاصیت پنهانی که دارند، توسط مردم و مسئولین به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی‌گیرند؛ البته ما مسائلی مثل خشکی چاه‌ها، قنات‌ها و نشست زمین را که ناشی از کمبود آب‌های زیرزمینی است، می‌دیدیم اما نمی‌دانستیم عمق مسئله چقدر است.

به همین دلیل از سه سال پیش این ایده به ما رسید که این وضعیت را بررسی کنیم، چون هیچ کسی ندیده بود که چقدر میزان آب‌های زیرزمینی در کشور کاهش پیدا کرده است، در صورتی که مثلا برای دریاچه ارومیه اعداد وجود دارد. سنگ اولیه این کار آن زمان گذاشته شد و خانم دکتر اشرف اطلاعات این موضوع را با زحمت جمع‌آوری کردند.

و چطور این اطلاعات را به دست آوردید؟

همه این اطلاعات در وبسایت وزارت نیرو وجود داشت، ولی متاسفانه به صورت مدون نبود. اما این کار سخت انجام شد و ما از اطلاعات رسمی وزارت نیرو برای ۴۷۲ زیر حوضه ایران، آمار مربوط به آب‌های زیرزمینی و موضوعات دیگر مثل آبی که به آب‌های زیرزمینی برگردانده می‌شود یا مولفه‌های اقلیمی مثل بارش و تبخیر را بررسی کردیم.

ما این کار را انجام دادیم تا مشخص شود که اصلا به چه دلیلی آب‌های زیرزمینی در ایران پایین رفته است، آیا این نشانه‌ای از تغییراقلیم است، بخاطر خشکسالی‌های هواشناسی این اتفاق رخ داده و یا عوامل «انسانی» عامل این موضوع بوده است.

نتیجه این بررسی شما بسیار تکان‌دهنده بود و مشخص شد که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵، ۷۴کیلومتر مترمکعب از آب‌های زیرزمینی را تخلیه کردیم. به طور کیفی‌تر این عدد چه معنایی می‌دهد؟

متاسفانه مشخص نیست که ظرفیت سفره‌های آب‌های زیرزمینی در ایران واقعا چقدر است، هیچ کسی نمی‌تواند ادعا کند که این عدد را می‌داند تا من بگویم چند درصد از آب‌های زیرزمینی تخلیه شده است. اما ما می‌توانیم این میزان را با منابع آب سطحی مقایسه کنیم تا وضعیت آن مشخص شود.

اول ما این مقدار را با آمریکا و فلات مرکزی این کشور و مرکز کشاورزیشان در زمان خشکسالی شدید مقایسه کردیم و مشخص شد این اعداد خیلی در حال نزدیک شدن به شرایطی است که در منطقه‌ای دیگر مشکل‌ساز شده بود. اما بخاطر این که این شرایط برای مسئولان و مردم کشورمان معنا بدهد، معیارمان را دریاچه ارومیه گذاشتیم و با کمال تاسف مشخص شد که ۱.۶ برابر حجم آب دریاچه ارومیه، آن هم زمانی که دریاچه در بالاترین سطحش بود، ما آب‌های زیرزمینی را در ۱۴ سال تخلیه کردیم.

این میزان آب اصلا برنگشته است. به طور کلی آب بعد از مصرف برمی‌گردد، اولین کاری که بارش قبل از روان شدن می‌کند این است که وارد خاک می‌شود و در خیلی از مناطق ایران، حدود ۴۰ تا ۵۰درصد این آب بارش می‌تواند وارد خاک بشود به سفره آب‌های زیرزمینی برسد، اما با تمام این حرف‌ها ۱.۶ برابر آب دریاچه ارومیه آب خوردیم و برنگشته است.

تا حدی ما از این آب استفاده کردیم و آب‌خوان‌ها را تحت فشار قرار دادیم که دیگر آبخوان نمی‌تواند خودش را ترمیم کند. یعنی حتی اگر بارش هم بیشتر بشود، برخلاف ۱۵ سال پیش، حتی در یک سال پربارش، آب‌خوان به سرعت سابق نمی‌تواند خودش را احیا کند.

۱.۶برابر دریاچه‌ارومیه از آب‌های‌زیرزمینی محو شد/«دیگر آبی نیست؛ همه باهم غرق می‌شویم»

گفتید که عامل این برداشت عجیب و غریب آب در ایران را هم بررسی کرده‌اید، نتیجه چه بود؟

یک کار حساب‌‎داری انجام دادیم که مشخص شود چقدر آب به زیرزمین رفته است و این میزان به چه شکلی خارج شده است و نتیجه گرفتیم عامل انسانی در این موضوع خیلی نقش قوی داشته است. بعد هم یک تحلیل دیگر انجام دادیم و مشخص شد متاسفانه با وجود این که خشکسالی و تغییراقلیم محرک این مشکل در ایران است، اما بیشتر مسئولیت تقصیر ما انسان‌هاست.

دردی دیگری که وجود دارد این است که برداشت ما از آبخوان‌ها الان کمتر شده است، اما نه بخاطر این که آب کمتری مصرف می‌کنیم، ما دیگر آبی نداریم تا برداشت کنیم. چاه‌هایمان بیشتر و عمیق‌تر شده‌اند و درصد بیشتری از آب آبخوان را می‌گیریم اما مقدارش کمتر شده است، چون آبخوان دیگر جان ندارد.

یعنی دیگر آبی برای برداشت وجود ندارد؟

دقیقا، مثل فردی که خونی نداشته باشد و ما بخواهیم از او خون بگیریم.

آقای دکتر ناظمی به طور جزئی‌تر کدام عوامل انسانی در تخلیه آب‌های زیرزمینی ایران نقش داشته است؟

اگر بخواهیم به طور مستقیم صحبت کنیم، عامل چاه‌هایی هستند که برای برداشت‌های آب زیرزمینی به وجود آمده است. در همین بررسی ما نشان دادیم که تعداد چاه‌ها در کشور به شدت زیاد شده است.

تازه این‌ها چاه‌هایی هستند که وزارت نیرو به آن‌ها شناسنامه داده است، ما دو تا سه برابر این تعداد چاه غیرمجاز داریم که نشان می‌دهد مسئله بدتر از این‌هاست. ما فقط با چاه‌های وزارت نیرو این‌ها را اندازه‌گیری کردیم، اگر می‌خواستیم چاه‌های غیرمجاز کشور را هم بررسی کنیم احتمالا میزان آبی که تخلیه شده بیشتر از این هم می‌شد. نتیجه کنونی را ما صرفا از داده‌های رسمی استخراج کرده‌ایم.

۱.۶برابر دریاچه‌ارومیه از آب‌های‌زیرزمینی محو شد/«دیگر آبی نیست؛ همه باهم غرق می‌شویم»

این موضوع تاکنون چه پیامدهایی برای ما داشته است؟

اگر آب‌خوان واقعا آبی نداشته باشد، درصد شوری خاک بیشتر می‌شود. ما از داده‌های خود وزارت نیرو استفاده کردیم و مشخص شد که در تمام ایران زمین در حال نمکی‌تر شدن است. همبستگی‌های آماری هم نشان داد که با کمال تاسف، این نمکی شدن بخاطر برداشت‌های انسانی آب است.

همچنین متاسفانه و متاسفانه این موضوع باعث نشست زمین شده است، نشست زمین مقدار ظرفیت آبخوان را کم می‌کند؛ مثل وقتی که ارتفاع یک سطل کمتر شود و آب کمتری بگیرد. همچنین این نشست زمین به خصوص در جایی مثل دریاچه نمک تهران فقط درد کشاورزی و آب نیست، در جایی این اتفاق رخ داده است که فعالیت‌های زلزله‌خیزی شدیدی وجود دارد، اگر زلزله رخ بدهد و پایداری خاک نباشد و خطر رانش زمین وجود داشته باشد، این نشست زمین می‌تواند اثرات آن زلزله و اتفاق ناخوشآیند را به شدت بیشتر کند.

گفتید که آب‌های مصرف شده هم بارش باران به زیرزمین برنگشتند، از سمتی با چنین خطراتی روبرو هستیم. براین اساس راهکار چیست؟ چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

کاش هیچوقت این حرف‌ها را نمی‌زدم اما متاسفانه این مسئله بسیار پیچیده شده و در هیاهوی سیاسی گم شده است. وقتی می‌خواهیم یک مسئله را ببینیم اول باید علم را جلویمان بگذاریم و بدون نگاه سیاسی دنبال راهکار بگردیم. این‌ها دیگر عدد و رقم هستند و ربطی به راست و چپ و بحث‌های سیاسی ندارد.

این کشور ماست و رئیس جمهورش هرکسی باشد باید پایه‌های آن محکم باشد، حالا هرکه در قدرت باشد فرقی ندارد. پایه‌های صندلی محیط زیست کشور ما لق شده و بهتر است جای دعوا سر صندلی دستشان در دست هم بگذارند این مشکلات را حل کنند.

راه حل این کار برای بلندمدت است، مسائلی مثل خشکسالی خزنده هستند و در نتیجه یک فرایند به وجود آمده‌اند. ما برای ۳۰ سال فقط چاه ساختیم، آب را انتقال دادیم، سد ساختیم و وقت نگذاشتیم زیرساخت‌های کشاورزی را درست کنیم. برای این مشکلات به یک پروژه ۱۰ یا شاید ۲۰ ساله نیازمندیم.

راهکار کوتاه‌مدتمان چیست؟

به نظر من، هم دولت و هم کشاورزان باید فعالیت‌هایی انجام بدهند تا حداقل این بیمار رو به احتضار الان نمیرد.

در کشور ما که با یک اقدام یک نفر در فضای مجازی سریع فرد را پیدا می‌کنند، چطور ممکن است مسئولان ندانند چاه‌های غیر مجاز کشور کجاست؟ و چطور نمی‌توانند درب این چاه‌ها را ببندند؟ اولین کاری که می‌توانند انجام بدهند بستن چاه‌های غیرمجاز در کشور است.

دولت و کشاورزان چه فعالیتی می‌توانند انجام بدهند؟

واقعا باید با کشاورزان صحبت بشود، البته با این شرایط و ناامیدی موجود از دولت فکر نمی‌کنم که مسئولان بتوانند با کشاورزان صحبت کنند. به همین دلیل یک حرکت خودرو باید انجام بشود و مثلا من استاد دانشگاه، من مهندس و … از فضای امنش خارج بشود و با کشاورز و هم وطنش صحبت کند تا آن‌ها آموزش ببینند.

شاید دانشگاه‌های ما باید یک دوره‌هایی بگذارند و کشاورزان را با مسئله خشکسالی آشنا کنند، چراکه این مسئله امروز و فردای کشورمان نیست. در بهترین شرایط بدون در نظر گرفتن مسئله تغییراقلیم حل این مسئله ۱۰ تا ۲۰ سال یا خیلی بیشتر زمان می‌برد، چراکه میلیون‌ها سال طول کشیده است که آب‌خوان‌های ما پر شوند و این آب دو روزه هم برنمی‌گردد.

همچنین باید این فضا را ایجاد کنیم که اگر ضرری وجود دارد و مثلا قرار است کشاورزی ضرر کند، همه باید به یک اندازه ضرر کنیم.

چنین چیزی چطور ممکن است؟ کشورهای دیگر چطور این راهکار را اجرایی می‌کنند؟

اتفاقا ما همین تجربه را در آلبرتای کانادا داشتیم، این منطقه نیمه خشک، قطب کشاورزی کاناداست و به یکی از «سبدهای نان دنیا» معروف است. حتی براساس یکی از تئوری‌ها می‌گویند جنگ سوریه بخاطر خشکسالی در اینجا مرتبط است؛ بعد از خشکسالی در آلبرتا امکان صادرات گندم به خاورمیانه وجود نداشت و خود خاورمیانه هم درگیر خشکسالی شد و مردم از درد نان، جنگ داخلی راه انداختند. مقالاتی هم درباره ارتباط خشکسالی کانادا و جنگ سوریه منتشر شده است.

به هر حال، زمانی که در کانادا خشکسالی شد، مسئول مدیریت این اتفاق یک مهندس بود و اتفاقا من خودم هم این فرصت را پیدا کردم تا با او صحبت کنم. این فرد گفت که اگر قرار است گشنه و فقیر بمانیم، همه باید به یک اندازه آسیب ببینیم و دیگر بحث غنی و فقیر نباشد. اگر من قرار است ضرر کنم، همسایه من هم باید به همان میزان ضرر کند.در نتیجه این فرد، کمبود را برای همه پخش کرد و کسی فکر نکرد که سرش کلاه رفته است. به همین دلیل مردم همبسته شدند و دست در دست هم آب را تقسیم کردند.

به نظر شما این کار در ایران هم شدنی است؟

من چندین سال است که در ایران نبودم و نمی‌دانم که چنین چیزی در ایران شدنی‌ست یا نه، نمی‎‌دانم که مردم واقعا می‌توانند به هم اعتماد کنند و کشاورز می‌تواند دستش در دست کشاورز دیگری بگذارد یا مدیران منطقه‌ای آب این شجاعت را دارند که این آب را برای همه به صورت یکسان تقسیم کنند.

اگر قرار است ضرر کنیم، این اتفاق باید برای همه به شکل مساوی رخ بدهد. این یکی از راهکارهای کوتاه‌مدت است.

بعد از آن باید یک گفتمان ملی ایجاد بشود. مسئله اصلی ایران سیاست و اقتصاد نیست، ما در حال ویرانی این خانه هستیم، این کشور بعد از ده‌ها هزار سال به ما رسیده است، جواب نسل آینده را چه کسی خواهد داد؟

در نهایت فرزندان خودمان باید از این خاک استفاده کنند و بدون وجود هوای این خاک، همه با هم غرق می‌شویم. پس دوست دارم که این اتفاق منجر به این شود که شاید همگی سر یک میز بنشینیم و باهم صحبت کنیم.

در صورتی که این راهکار اجرایی نشوند، مرگ این بیمار در کشور ما چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد؟

کشوری که آب نداشته باشد دیگر کشور نیست. بدون آب چه کار می‌توانند انجام بدهند؟

چقدر به این موضوع که به معنای واقعی کلمه آب نداشته باشیم نزدیکیم؟

چند روز پیش من در حال صحبت با یک کشاورزی در ایران بودم، می‌گفت چاهی که ۹۰متر عمق داشته تا به آب برسد الان بعد از این که ۱۲۰متر پایین رفته به آب نرسیده است! این روند تا کجا می‌خواهد ادامه پیدا کند؟ من فکر می‌کنم که دیگر زنگ خطر به صدا درآمده است.

وقتی آب نباشد مردم شروع به مهاجرت می‌کنند. مثلا فردی از یزد به اصفهان می‌رود، اما استان اصفهان ظرفیت اسکان دادن به کشاورز یزدی را ندارد و در نتیجه دعواها بین مردم به وجود می‌آید. الان این اتفاق در برخی از نواحی ایران رخ داده است، سه یا چهار سال پیش من عکس‌هایی که از دعوای کشاورزان در یزد و اصفهان دیدم که باعث شد چند روز نخوابم.

اگر این ماجرا تشدید شود و تناوبش بالا برود، این اتفاقات رخ می‌دهد. مردم و همه موجودات زمان ترس، شروع به دعوا می‌کنند. وقتی هم مردم از وضعیت اقتصادی، آبی و غذایی خود اطمینان نداشته باشند، کارهای غیرانسانی انجام می‌دهند، من واقعا نمی‌خواهم به این بخش از ماجرا فکر کنم.

این مقاله شما درباره آب‌های زیرزمینی هم زنگ‌خطری در همین رابطه است؟

هم خانم اشرف و هم آقای دکتر آقاکوچک و هم من، مقالات این چنینی زیادی نوشته‌ایم و برای آن‌ها یک ریال پول هم نگرفته‌ایم. ما بدون بودجه و پول وقتمان را گذاشتیم یا گاهی اینجا یک پروژه‌ای گرفتیم و بخشی از آن را صرف این مطالعاتمان انجام دادیم. این کار را هم بدون هیچ چشمداشتی انجام دادیم، این‌ها به کشوری که از آن بیرون آمدیم، ادای دینی است.

امیدوارم این تحقیق به درد مردم ایران بخورد و این واقعا یک نهیبی به مسئولان باشد تا یک مقداری این بساط را جمع کنند. این شرایط به حد بدی رسیده است، اما ما مسائل اصلی کشور را فراموش کرده‌ایم. در نهایت فرزندان خودمان باید از این خاک استفاده کنند و بدون وجود هوای این خاک، همه با هم غرق می‌شویم. پس دوست دارم که این اتفاق منجر به این شود که شاید همگی سر یک میز بنشینیم و باهم صحبت کنیم.

پست بعدی

کدام چهره‌های هنری با رئیس قوه قضائیه دیدار کردند؟

د مه 3 , 2021
جلسه ایی که برای بررسی نقش سینما در کاهش آسیب‌های اجتماعی و مبارزه با مفاسد اقتصادی با حضور آیت الله رئیسی برگزار شد. بیشتر بخوانید: رئیس قوه قضاییه: هنرمندان از آسیب‌های اجتماعی فیلم بسازند

اجتماعی

منوی شبکه های اجتماعی تنظیم نشده است. شما باید منویی ایجاد کنید و آن را به منوی شبکه های اجتماعی در تنظیمات منو اختصاص دهید.

آخرین دیدگاه

000