خسرو معصومی در روزنامه ایران نوشت: برای اولین بار محسن قاضیمرادی را در اولین تجربه کارگردانی مازیار میری (قطعهناتمام) دیدم.
در سکانسی در یک مراسم عروسی تنبک میزد و چقدر خوب میزد با آن صدای گرم و تأثیرگذارش که انگار سالها در تئاتر تربیت شده بود.
از همان لحظه اول به خودم گفتم چقدر این آدم جذاب و دلنشین است. بعدها با «زیر پوست شهر» رخشان بنیاعتماد و «ما همه خوبیم» به کارگردانی بیژن میرباقری که جایزه نقش مکمل مرد را از جشن خانه سینما دریافت کرد او را بهتر شناختم و بیشتر پی به شایستگیهایش بردم. اولین ملاقاتمان به «رسم عاشقکشی» برمیگردد. برای پیشنهاد کار به دفتر دعوتش کردم. ابتدا سر دستمزد کمی با هم چک و چانه زدیم و در نهایت فیلمنامه را که خواند مشتاقانه پای کار آمد و قبول کرد در آن فضای سخت لوکیشن و برف و باران با ما همکاری کند.
با آن توانمندی و اخلاق به نظر آدم عجیب و غریبی میآمد. عالی از پس نقش برمیآمد. هر پلانی که بازی میکرد برایم جذاب بود. انگار سالهاست قاچاقچی چوب است و آن را از نزدیک تجربه کرده است. در یک کلام «فوقالعاده» بود. نقش را زندگی میکرد. از خلق رفتارش هر چه بگویم کم گفتهام. شخصیتی بذلهگو، خوش اخلاق و تأثیرگذار. آنقدر که یک تجربه همکاری با او کافی بود که نتوانی فراموشش کنی. با تمام بچههای گروه که برخی نابازیگر بودند، راه میآمد. با بذلهگویی و طنازی مثالزدنیاش جو را عوض میکرد. نمیگذاشت بین کسی اختلاف ایجاد شود. به خاطر همین لحظات شیرینی که برایمان خلق کرد.
درگذشت او را باور نمیکنم. انگار یکی از عزیزانم را از دست دادهام. هم بیماریاش و هم رفتناش دردناک بود. وقتی در جشنواره فیلم فجر او را روی ویلچری دیدم که خانم مهوش وقاری جا به جا میکند قلبم شکست. دلم نیامد علت ماجرا و شرح بیماری را جویا شوم. از همان روز سینمای ایران یک بازیگر بزرگ را از دست داد. فارغ از آثار طنز و کم کیفیتی که در کارنامه کاری خیلیها وجود دارد، فیلمهایی که محسن قاضیمرادی با بزرگان سینما کار کرده هر کدام گنجینهای است.
پیش از عرض تسلیت باید به خانم مهوش وقاری به خاطر وقار، مهربانی و انسانیتش تبریک گفت. در تمام این سالها در حمایت از همسرش کم نگذاشت، خود را با مهر و احترام وقف محسن قاضی مرادی کرد. در کارهای سینمایی و تلویزیونی حضور نیافت و این گذشت خیلی بزرگی است که به خاطر همسرت از عشقات به کار بگذری. در روزگاری که همه اهالی سینما با سیلی صورتشان را سرخ نگهداشتهاند ما میفهمیم که کشیدن باری چنین سنگین به دوش و گذران عمر با حقوق بازنشستگی چه همتی میخواهد. همه این چیزها را میفهمیم و بر این وقار و حرمتگذاری بی بدیل تان سر تعظیم فرود میآوریم.
آخرین دیدگاه