احمدی نژاد سال ۸۴ توانست رقبای خودش را در جریان اصولگرایی کنار زده و همه را به حمایت از خود وادار کند. استراتژی او این بود که همه جریان های سیاسی را یک کاسه و در مقابل خود معرفی کرد.
در جریان اصولگرا رقابتی در جریان است و همه دوست دارند احمدی نژاد دوم باشند. لذا در بهار سال ۱۴۰۰ باید شاهد رقابت احمدی نژادهای بدلی باشیم. این میان رقابت تنگاتنگی میان ضرغامی و سعید محمد بر سر تبدیل شدن به احمدی نژاد دوم را شاهد خواهیم بود.
ضرغامی در آخر سال ۹۹ گفته بود که با شعار «اصلاح طلب اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» به انتخابات وارد میشود. او همان حرفی را زده که احمدی نژاد نیز اخیرا بیان کرده و گفته بود که این شعار، شعار درستی است. اما چرا آنها چنین استراتژی را برای انتخابات، انتخاب میکنند؟
کاندیدای ضدسیستم
هیچ کدام از اصولگرایانی که سال ۸۴ از احمدی نژاد دفاع میکردند باورشان نمیشد که او چگونه ممکن است به قدرت برسد. اما او توانست رقبای خودش را در جریان اصولگرایی کنار زده و همه را به حمایت از خود وادار کند. استراتژی او این بود که همه جریان های سیاسی را یک کاسه و در مقابل خود معرفی کرد. مهمتر از آن اینکه کل تاریخ انقلاب را در هاشمی رفسنجانی (که تا ۴ سال قبل در ستاد انتخاباتی اش فعالیت میکرد) خلاصه کرد. او هاشمی را نماد سیستم قرار داد و خودش را ضدسیستم معرفی کرد.
احمدی نژاد البته در سالهای ۹۰ تا ۹۶ هم سعی کرد این نقش را ایفا کند اما موفق نبود. طی این سالها او خاندان لاریجانی را نماد سیستم و خود را ضدسیستم معرفی می کرد. احمدی نژاد حتی در مقطع دی ماه سال ۹۶ سعی کرد خود را در مقابل راس هرم قدرت هم تعریف کرده و رفتار ضدسیستمیاش را با نوشتن نامههایی به رهبری نشان دهد. اما باز هم موفق نشد. حالا اما در حالی که خود او سعی میکند ارتباط برهم خورده اش را با سیستم ترمیم کند، دیگرانی چون سعید محمد و ضرغامی سعی خواهند کرد از این استراتژی در انتخابات استفاده کنند.
ضرغامی اشبه الناس به احمدی نژاد
همان سادگیهای رفتاری با مخاطب که احمدی نژاد داشت را ضرغامی هم دارد. او برخلاف روال رجال سیاسی سعی میکند با مخاطب ارتباط نزدیک و صمیمانه ای داشته باشد. روایتهایی زیادی از نحوه برخوردش با افراد در دوران صداوسیما وجود دارد که همین رویه را اثبات میکند. او به احمدی نژاد هم بسیار نزدیک بود. در سال ۸۸ صداوسیما را تمام قد در اختیار او قرار داد. در مناظرهها هر طور که لازم بود به او کمک کرد. دست آخر نیز در زمان خداحافظی احمدی نژاد از پاستور، سعی کرد تا زمین وسیع نمایشگاه بین المللی تهران را تصاحب کند و احمدی نژاد هم از کیسه خلیفه زمین به آن مرغوبی را به او بخشید. توافقی که بعد از دولت احمدی نژاد به خاطر تخلف ملغی شد.
او بعدها هم تلاش کرد تا با نزدیک شدن به متن جامعه خودش را احمدی نژادی دیگر نشان دهد. زمزمههایی هم هست که می گوید ممکن است مورد حمایت طیف احمدی نژاد در انتخابات سال ۱۴۰۰ نیز قرار بگیرد. یا دستکم خود او فکر میکند در صورتی که احمدی نژاد ردصلاحیت شود، از او حمایت کرده و سبد رایش را تقدیم او میکند. با این حال آنچه مهم است این است که او نیز مانند احمدی نژاد ۸۴ سعی میکند چهرهای ضدسیستمی به خود بگیرد. ماجراهای اختلافاتش با حسن روحانی در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز به این وجهه تا حدی کمک میکند. او با وجود آنکه تمام دارایی و سرمایه سیاسی اش را مدیون کانون قدرت اصولگراهاست اما سعی میکند با ژست مخالفت با چپ و راست به انتخابات وارد شود. درحالی که تاکنون یک نقد هم به آنها نداشته است. الا این نقد که «پدرخواندهها» اصولگرایان را اداره میکنند. معنای این نقد هم این است که اجازه نمیدهند او و امثال او در این جریان به جایی برسند.
شورش یک سردار
تنها راهی که ممکن است سردار سعید محمد را به یک پدیده انتخاباتی تبدیل کند، این است که او با اتکا به جوان بودن و ناشناخته بودنش وجهه ضدسیستمی به خود بگیرد. مخالفتش با جریان های اصولگرا را هم شاهد خواهیم بود. اتفاقا برخی از اصولگرایان (از جنس شورای ائتلاف و شورای وحدت) نیز با او مخالفند. چراکه هر کدام از آنها نیز کاندیدای خودشان را دارند. کاندیدای شورای وحدت لاریجانی است و کاندیدای شورای ائتلاف (به رهبری حدادعادل) قالیباف است.
سردار سعید محمد اما میخواهد در مقابل این دو کانون بایستد و خود را مخالف آنها نشان دهد. خصوصا در مقابل قالیباف که حتی اگر در انتخابات هم وارد نشود، در کمپین انتخاباتی اش از برخورد با پرونده فساد عیسی شریفی سعی میکند دستاوردی برای خود بسازد.
به عبارت روشنتر سعید محمد میخواهد چهره و نماد نسل دومی باشد که معتقد است کار و تلاش را انجام میدهد اما سیاسیون اجازه نمیدهند آنها کار کنند. او نیز مانند ضرغامی اشتباه میکند. چراکه هیچ کدام از این افراد توانایی این را ندارند که وجهه ضدسیستمی که احمدی نژاد به خود گرفت را به خود بگیرند.
گذشته از کاریزمای شخصی خود احمدی نژاد در ایفای آن نقش، امروز دیگر این راهبرد جوابگو نخواهد بود. همچنان که ترامپ هم با آن فقط توانست یک بار از صندوق رای پیروز خارج شود.
گرفتن وجهه ضدسیستمی در مورد عزت الله ضرغامی و سعید محمد که اساسا تمام حیات سیاسی و مدیریتی خود را مدیون سیستم هستند، کمترین شانس را برای پیروزی دارد. خصوصا آنکه امروز دیگر ۱۶ سال از سال ۸۴ گذشته است و نقشی که فضای مجازی در آگاهی بخشی به جامعه میتواند ایفا کند، به هیچ وجه در محاسبات اصولگرایان لحاظ نمیشود. آنها تصور میکنند هنوز در دورانی هستیم که صداوسیما تنها رسانه گسترده ای است که می تواند به افکار عمومی جهت دهد. درحالی که امروز خود صداوسیما در مقابل سرعت عمل فضای مجازی درحالت «فلج شدگی» و «عقبماندگی» قرار دارد. لذا میتوان پیش بینی کرد با وجود آنکه این دو سعی میکنند احمدی نژاد ثانی باشند، اما در عمل موفق نخواهند بود. گذشته از این خود احمدی نژاد هم دیگر چندان تمایلی به ایفای این نقش ندارد.
سایت با دوربینسایت خبری اخبار آزادمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه