عادی سازی روابط با غرب و در کنار آن اجرای سند همکاری با چین عملا به ایران گزینههای بیشتری را برای انتخاب خواهد داد و آن زمان است که اگر در همکاری با چین ما دچار مشکل شدیم، بتوانیم از گزینه غرب به عنوان اهرم فشار علیه چین استفاده کنیم یا در نهایت اگر نیازی بود، حتی بازار خودمان را تغییر بدهیم. این بدان معناست که با عادی سازی روابط ایران با غرب و چه بسا آمریکا، ما قدرت چانه زنی خواهیم داشت.
مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه اعتقاد بر این دارد که همزمان با توسعه روابط با چین، باید بهبود روابط با غرب و امریکا در دستور کار ایران باشد.
قاسم محبعلی در پاسخ به این سوال که سند همکاری ایران و چین چه فرصتهایی را میتوان پیش روی تهران و پکن قرار دهد، گفت: ما هنوز متن اصلی سند را ندیدیم که بخواهیم یک ارزیابی دقیق و مشخصی درباره آن داشته باشیم و تمام اطلاعات ما همان شنیده و گفتهها و نوشتههای مطبوعات و رسانههاست. اما به صورت کلی و طبق همین گفتهها و شنیدهها باید گفت که این سند همکاری یک قرارداد حقوقی نیست که طرفین ملزم به اجرا و انجام اقداماتی نسبت به یکدیگر شوند. هرچند که این سند همکاری در آینده میتواند بستر و زمینه برخی قراردادها و همکاریها دوجانبه در امور و ابعاد مختلف مدنظر و مورد تایید طرفین باشد.
این کارشناس سیاست خارجی ادامه داد: البته در همین بازه زمانی کوتاه مدت این سند همکاری میتواند به لحاظ سیاسی فرصتهایی را برای ایران و چین فراهم کند. فراموش نکنیم که هم ایران و هم چین تحت فشار آمریکا و حتی اروپا هستند و شاید این سند همکاری که اکنون در جزییات آن ابهاماتی وجود دارد، میتواند یک اهرم فشار برای تقویت توان چانهزنی ایران و چین در قبال شرق و غرب باشد.
وی افزود: من حتی فکر میکنم که ابعاد آثار سیاسی این سند همکاری حتی در منطقه هم میتواند موثر باشد. کمااینکه چین به سبب سفرهایی که در منطقه در پیش دارد خواستار آن شد که جزییات این سند منتشر نشود که به نظر میرسد خواسته با استفاده از این ابهام قدرت چانهزنی خود را در مذاکره با کشورهای منطقه بالاتر ببرد. البته این اتفاق میتواند برای ایران هم خوب باشد و تهران هم با همین سناریو توان چانه زنی خودش را در مذاکره با کشورهای همسایه تقویت کند.
محبعلی در پاسخ به این پرسش که آیا زمان آن نرسیده که ایران با استفاده از سند همکاری عقد شده با چین، روابط خودش را با غرب نیز تقویت کند تا بتواند از طریق ایجاد یک موازنه شرایط بهتری برای امتیازگیری و چانهزنی با طرفهای خارجی داشته باشد، تصریح کرد: قطعا همین طور است ولی ما برای رسیدن به این شرایط نیازمند ایجاد روابط متوازن با شرق و غرب هستیم. چراکه یکی از انتقاداتی که مخالفان سند همکاری ایران و چین مطرح میکنند، اشاره به همین مساله دارد که وقتی یک کشور با یک قدرت بزرگ وارد مذاکره و مشارکت و همکاری میشود، اگر راهی برای همکاری با رقبای آن قدرت بزرگ در نظر نگیرد، ممکن است درآینده اختیارات کمتری نصیب خودش شده و همین طور قدرت چانه زنی و امتیازگیری خودش را در برابر آن قدرت از دست بدهد.
وی ادامه داد: ما شبیه همین روند را در دوران پهلوی نیز شاهد بودیم و آن زمان نیز منتقدان تاکید داشتند که شاه نباید فقط با یک طرف وارد مذاکره شود و در مقابل با طرف دیگری وارد رقابت و تخاصم شود. البته شرایط امروز از آن دوران شدت بیشتری دارد و این ممکن است باعث آن شود که ایران دچار خسران شود. همچنانکه شاهد بودیم که چین قبل از امضای سند همکاری با ایران، مذاکرهای با آمریکاییها داشتند و این بدان معناست که ایران یکی از موضوعات مذاکره بین آمریکا و چین است. قطعا در چنین شرایطی چه چین و چه آمریکا روابط خودشان را به روابط با ایران ترجیح خواهند داد. این یک حقیقت است که کشورها باید دنبال منافع بزرگتر باشند به جای منافع کوچکتر.
این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: امروز ایران باید یک روابط متوازن را بین شرق و غرب دنبال کند تا بتواند از رقابت بین قدرتهای بزرگ جهان به نفع خودش استفاده کند و اجازه ندهد که خودش وجه مصالحه بین قدرتها شود. ایران باید برای خودش امکان بازی فراهم کند ولی متاسفانه از سالیان دراز ما همیشه شاهد آن بودیم که ایران از این فرصت غفلت کرده تا خودش به یک کارت بازی بین قدرتها تبدیل شود و این اصلا اتفاق خوبی نیست.
محبعلی در پاسخ به این پرسش که اجرای سند همکاری ایران و چین و قراردادهای احتمالی وابسته به این سند نیازمند چه الزامات و مقدماتی است، گفت: طبیعی است که در روابط تجاری الزاماتی وجود دارد که یکی از آنها بحث تحریم است. هیچ کشوری ریسک این مساله را قبول نمیکند که تجارت را در کشوری که درگیر تحریمهای مختلف است، دنبال کند. بنابراین یکی از موضوعات مهم این است که ایران باید تحریمها را به نحوی رفع کند. مساله بعدی موضوع نقل و انتقالات بانکی است که از طریق رعایت و اجرای fatf هموار میشود. کشوری که به دلیل عدم پذیرش fatf حتی در نقل و انتقال مطالبات یک باشگاه فوتبال درمانده است، چگونه میتواند نیازهای مالی و بانکی یک تجارت گسترده با کشوری مثل چین را تامین کند؟
وی افزود: البته من امیدوار هستم که با توجه به رایزنی چین و آمریکا قبل از امضا سند همکاری 25 ساله ایران و چین، زمینهها و مقدمات رفع تحریم ایران فراهم شود. اما در مجموع تاکید من بر این مساله است که ما نمیتوانیم بین برجام و سند همکاری 25 ساله با ایران و چین یکی را انتخاب کنیم و دیگری را رد کنیم.
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به پرسشی درمورد لزوم بهبود روابط با امریکا همزمان با تقویت رابطه با چین، تصریح کرد: هرچه این اتفاق زودتر و جدیتر رقم زده شود، ما به نتایج بهتری خواهیم رسید. چراکه عادی سازی روابط با غرب و در کنار آن اجرای سند همکاری با چین عملا به ایران گزینههای بیشتری را برای انتخاب خواهد داد و آن زمان است که اگر در همکاری با چین ما دچار مشکل شدیم، بتوانیم از گزینه غرب به عنوان اهرم فشار علیه چین استفاده کنیم یا در نهایت اگر نیازی بود، حتی بازار خودمان را تغییر بدهیم. این بدان معناست که با عادی سازی روابط ایران با غرب و چه بسا آمریکا، ما قدرت چانه زنی خواهیم داشت.
محبعلی با بیان اینکه سند همکاری 25 ساله ایران با چین لزوما به معنای رشد و توسعه ما نخواهد بود، گفت: ما در عین حال باید به این نکته توجه کنیم که سابقه همکاری کشورهای مختلف با چین و حتی روسیه نشان داده کشورهایی که با روسها یا چینیها همکاری داشتند به توسعه نرسیدند. لیبی، کره شمالی، الجزایر، سوریه و …. از جمله کشورهایی بودند که با روسیه و چین همکاری تجاری داشتند ولی به توسعه نرسیدند. بنابراین ما باید متوجه این مساله باشیم و به دنبال برنامههای جدیتر برای توسعه کشور باشیم.
وی ادامه داد: علت اصلی این عدم توسعه، آن است که روسیه قدرت و شرایط سرمایهگذاری در کشورهای دیگر را ندارد و مسکو امروز در حال رسیدن به توسعه است. همچنین چین هم هنوز در قد و قامت یک تاجر است و در مرحله سرمایهگذاری کلاسیک قرار دارد و این متفاوت با کشوری است که صابح سرمایه بوده و توان مدیریتی دارد. چین هنوز دنبال بازار و نیروی انسانی و فرصت سرمایهگذاری و فروش و صادرات است. این تفاوت آشکار بین چین با کشورهایی مانند آلمان و حتی ژاپن است که به دنبال شریک واقعی برای تجارت جهانی هستند.
این کارشناس سیاست خارجی افزود: البته چین در موضوعاتی مثل تجهیز زیرساختها و جاده کشی و مترو و امثالهم میتوانند فرصتهایی را برای ایران ایجاد کنند ولی این مساله نیز مشروط به آن است که ایران چه امتیازاتی را برای طرف چینی خود در نظر دارد و چقدر توان و قدرت مالی برای این امتیازات دارد. اما اینکه بخواهیم چین و ایران را شرکای تجاری بدانیم کمی بعید است و من اعتقاد دارم طرفین بیشتر دنبال تقویت قدرت چانه زنی در منطقه و عرصه جهانی هستند.
سایت با دوربینسایت خبری اخبار آزادمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه