فرهنگی/ سینما و تئاتر گفتگو با یکی از فعالان قدیمی تئاتر که سالها در اداره برنامههای تئاتر مشغول به فعالیت بوده است، در آستانه روز ملی هنرهای نمایشی، خاطرات روزهای پررونق تئاتر را زنده میکند.
فردا هفتم فروردینماه روز ملی هنرهای نمایشی است. در چنین مناسبتی نشستن پای درددل کارمندان و فعالان عرصه تئاتر که خودشان مستقیماً به عنوان هنرمند در فعالیتهای تئاتری دخیل نبودهاند اما حضورشان به عنوان همراه و کمک کننده به گروهها موثر بوده و خاطراتی که از پشت صحنه تئاترها دارند، جذاب است.
مختار جعفرینژاد یکی از همین فعالان عرصه تئاتر است از سال ۶۸ در اداره برنامههای تئاتر که در کوچه پارس خیابان فردوسی واقع بود، مشغول به کار شده و حضور ۷ مدیر این اداره در بعد از انقلاب از جمله خسرو شجاع زاده، داود فتحعلی بیگی، مهرداد بیات، محمود فرهنگ، مریم معترف، علی اصغر راسخ راد و محسن امیری را به چشم دیده و بعد از تعطیلی اداره تئاتر چندین سال است که به عنوان راهنما و مسئول تالارهای نمایشی مجموعه «تئاتر شهر» مشغول به فعالیت است؛ فردی که اگر در گذشته و یا سالهای اخیر سری به اداره تئاتر و مجموعه تئاتر شهر زده باشید حتماً چهره او را به یاد دارید.
جعفرینژاد به دلیل علاقهای که از جوانی به فضای تئاتر و هنر داشته است با معرفی حسین عاطفی برای کار به اداره برنامههای تئاتر معرفی میشود و به استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درمیآید. او که این روزها به عنوان مسئول تالارها در تئاتر شهر فعالیت میکند همچنان دلش پیش اداره تئاتر و روزگار خوشی است که در آنجا داشته است؛ روزگاری که هنرمندان بسیاری به اداره تئاتر رفت و آمد داشتند و به قول خودش تئاتر بروبیایی داشته است اما بازهم همچنان با ذوق و انرژی به معرفی فعالیتهایش در تئاترشهر و ویژگی هرکدام از سالنهای این مجموعه میپردازد چون در هر حال او عاشق شغلش و معاشرت با هنرمندان تئاتر است.
در گفتگوی پیش رو پای صحبتهای جعفری نژاد و خاطراتی که از سالها قبل تا امروز دارد، نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* آقای جعفرینژاد فعالیتتان را از چه زمانی در وزارت ارشاد آغاز کردید؟
من از سال ۶۸ به عنوان کارمند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیتم را در اداره برنامههای تئاتر به عنوان نامهرسان و مسئول کارهای اداری و ارائه گزارشهای مربوطه آغاز کردم.
* زمانی که به اداره تئاتر آمدید وضعیت آنجا به چه صورت بود؟
آن موقع هنوز اداره تئاتر هنوز محلی برای اجرای تئاتر که همان «خانه نمایش» باشد و یا حتی تمرین نداشت و بیشتر به عنوان یک انبار از آن استفاده میشد اما از زمانی که آقای خسرو شجاعزاده به عنوان مدیر آنجا انتخاب شد کمکم اتاقها خالی و تبدیل به سالن تمرین شد و فعالیتها و تمرین گروههای تئاتری در آنجا شکل گرفت. بعد از مدتی «خانه نمایش» در آنجا فعال شد و پلاتوهای چهره آزاد و جوانمرد محل تمرین گروههای نمایشی شدند. بعد از آقای شجاع زاده مدیریت اداره تئاتر به آقای فتحعلی بیگی رسید و از آن زمان بود که فعالیتهای هنرمندان در آنجا بیشتر شد و گروههای نمایشی برای تمرین و حضور در جشنوارههای مختلف مثل عروسکی و تئاتر فجر به اداره تئاتر مراجعه میکردند.
بعد از بازنشستگی آقای فتحعلیبیگی، آقای مهرداد بیات مدیریت اداره تئاتر را برعهده گرفت و بعد از او محمود فرهنگ و خانم معترف آنجا فعالیت داشتند تا اینکه اداره تئاتر در خیابان فردوسی تعطیل و به کوچه محمدآقا منتقل شد. در آنجا هم آقای راسخ راد و امیری مدیریت مجموعه را برعهده گرفتند تا اینکه اداره تئاتر از آن مکان هم منتقل شد و دیگر آن فعالیتهای سابق در آنجا جریان ندارد.
* چه کسی معرف شما برای حضور در وزارت ارشاد بود؟ خودتان علاقهمند بودید یا دست سرنوشت شما را به حضور در پشت صحنه فعالیتهای هنری کشاند؟
معرف من حسین عاطفی بود و چون به کارهای هنری و تئاترها علاقه مند بودم ایشان من را برای کار به وزارت ارشاد معرفی کرد که در نهایت در اداره تئاتر مشغول به فعالیت شدم. از قدیم به کارهای هنری و نمایشهای کمدی علاقه زیادی داشتم و به عنوان نمونه کارهای آقای دژاکام و داود فتحعلی بیگی را دنبال میکردم.
دهه ۶۰ و ۷۰ اداره تئاتر بروبیایی داشت و بیشتر از ۲۰۰ هنرمند کارمند اداره تئاتر بودند و افرادی زیادی نیز به غیر از تمرین کارهایشان به آنجا رفت و آمد داشتند. حتی زمانی که بعد از انقلاب تئاتر برای مدتی تعطیل شده بود هنرمندان همچنان به اداره تئاتر رفت و آمد داشتند و آنجا تبدیل به مکانی برای گپ و گفت هنرمندان شده بود * هیچ وقت دوست داشتید بازیگری را هم تجربه کنید؟ اصلاً پیشنهاد بازی در طول این سالها داشتید؟
پیشنهاد بازی زیاد داشتهام اما دوست نداشتم بازیگر شوم و بیشتر علاقه مند بودم از پشت صحنه و با فاصله فعالیتهای هنرمندان را ببینم. بازیگرانی مثل زنده یاد احمد علامه دهر پیشنهاد بازی به من داد که نپذیرفتم. البته همیشه رابطهام با بازیگرها خیلی خوب بوده است و به عنوان نمونه با خسرو شکیبایی ارتباط بسیار خوبی داشتم و به منزلش هم رفت و آمد میکردم. همچنین هنرمندان که این روزها بسیار شناخته شده هستند مانند داریوش و انوشیروان ارجمند، رضا سعیدی، حسن پورشیرازی، احمد علامهدهر و … از شهرهای مختلف به اداره تئاتر میآمدند و نمایشهایشان را آنجا تمرین میکردند. دهه ۶۰ و ۷۰ اداره تئاتر بروبیایی داشت و بیشتر از ۲۰۰ هنرمند کارمند اداره تئاتر بودند و افرادی زیادی نیز به غیر از تمرین کارهایشان به آنجا رفت و آمد داشتند. حتی زمانی که بعد از انقلاب تئاتر برای مدتی تعطیل شده بود هنرمندان همچنان به اداره تئاتر رفت و آمد داشتند و آنجا تبدیل به مکانی برای گپ و گفت هنرمندان شده بود.
* الان دلتان برای آن روزها تنگ نمیشود؟
چرا خیلی زیاد. از آن روزها که اداره تئاتر در خیابان پارس بود خاطرات بسیار خوبی دارم. هنرمندان زیادی آنجا رفت و آمد داشتند، همگی دور هم جمع میشدند و خاطراتشان را تعریف میکردند که برای من بسیار شنیدنی و جذاب بود. متاسفانه بسیاری از هنرمندان آن دوران فوت شدهاند و یا دیگر کمتر فعالیت دارند.
* در حال حاضر مسئولیتتان در تئاتر شهر چیست؟
من در حال حاضر کارمند اداره ارشاد قرچک هستم و بعد از ظهرها هم به عنوان مسئول و راهنمای تالارها در تئاتر شهر فعالیت میکنم و ۲ سال دیگر بازنشسته میشوم. بعد از تعطیلی اداره تئاتر چون علاقه مند به فضای تئاتر و کارهای هنری بودم و نمیتوانستم یک جا بمانم من را به تئاتر شهر معرفی کردند تا همچنان در فضای تئاتر فعال باشم. کنترل تماشاگران و راهنمایی برای ورودشان به سالن و همچنین هماهنگی حضور عکاس و فیلمبردار در تالارهای مختلف از وظایف من در مجموعه تئاتر شهر است.
این روزها همه به خودشان میگویند هنرمند اما قدیم به این صورت نبود و ما هنرمندان واقعی و بااصالتی مثل آقای انتظامی و نصیریان و مشایخی، امین تارخ و … را داشتیم اما در این سالها هر دانشجوی جوانی که یک سیگار گوشه لبش گذاشته و موهایش را بلند کرده به خودش میگوید هنرمند * حضور اداره تئاتر را بیشتر دوست داشتید یا تئاتر شهر؟
اداره تئاتر را بسیار دوست دارم چون خاطرات زیادی از آنجا دارم و هنرمندان بسیاری به آنجا رفت و آمد داشتند. اداره تئاتر از سال ۴۲ فعالیت خود را شروع کرده بود و محلی برای تمرین و آماده سازی و اجرای نمایشها و دور هم جمع شدن هنرمندان بود که متاسفانه دیگر خبری از آن روزها نیست. البته من هنوز با برخی از هنرمندان مثل مریم معترف و مهرانه مهین ترابی و خیلیهای دیگری تلفنی ارتباط دارم و جویای حالشان هستم.
* از نمایشهای متاخری که در اداره تئاتر اجرا شد کدام را بیشتر دوست داشتید؟
نمایش «آخرین نامه» را که مهرداد کوروش نیا در اداره تئاتر اجرا کرد خیلی دوست داشتم. آن زمان نوید محمدزاده که هنوز معروف نشده بود در کار بازی میکرد که از همان زمان مشخص بود بازیگر بااستعدادی است.
این نمایش بسیار مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت و من هم آن را دوست داشتم. آن زمان بازبینی نمایشها و تمرینهای گروهها برای جشنواره در اداره تئاتر انجام میشد و تا ۲-۳ نیمه شب ادامه پیدا میکرد اما با این وجود حالمان خوب بود و شور و نشاطی در اداره تئاتر جریان داشت که خسته نمیشدیم اما این روزها دیگر حال و هوای قدیم را ندارد.
* شما به واسطه شغلتان در مجموعه تئاترشهر ارتباط زیادی با مخاطبان دارید این روزها تماشاگران نسل جدید با تماشاگران قدیمی تئاتر چه تفاوتی کردهاند؟
قدیم تماشاگران حرفهایتر و تئاتریتر از الان بودند و آداب تئاتر دیدن را بیشتر رعایت میکردند اما امروزه مخاطبان تئاتر از هر قشری هستند و ممکن است اصلاً تئاتربین نباشند اما به خاطر دیدن یک بازیگر چهره گذرشان به تئاتر بیفتد برای همین بلد نیستند که در سالن تئاتر باید چه کارهایی را انجام ندهند.
این روزها همه به خودشان میگویند هنرمند اما قدیم به این صورت نبود و ما هنرمندان واقعی و بااصالتی مثل آقای انتظامی و نصیریان و مشایخی، امین تارخ و … را داشتیم اما در این سالها هر دانشجوی جوانی که یک سیگار گوشه لبش گذاشته و موهایش را بلند کرده به خودش میگوید هنرمند.
* خانوادهتان هم علاقه مند به تئاتر هستند؟
بله آنها هم هنر را دوست دارند و برخی نمایشهای جذابی را که من بهشان معرفی میکنم، دنبال میکنند. مثلاً آنها را به دیدن نمایشهای ایرانی و کمدی مثل کارهای آقای فتحعلی بیگی که در سنگلج اجرا میشود، میبرم.
سایت با دوربینسایت خبری اخبار آزادمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه