سیاسی/ بین الملل پاپ در مبارزه با ظلم و احقاق صلح در جهان صادق است اما بعید است در مقابل حکومتی که کیلومترها حرکت کرده و در خاورمیانه پایگاه زده بایستد چرا که اصولا تا این سطح وارد جزئیات نمیشود.
حسین نیازبخش – به گزارش خبر فوری، دیدار تاریخی پاپ و آیت الله سیستانی که مورد توجه بسیاری از مردم جهان قرار گرفته از جهات گوناگون حائز اهمیت است. مهمترین نکته در مورد این سفر، تاکید پاپ فرانسیس بر مبارزه با ظلم، خشونت و رادیکالیسم مذهبی است. پاپ از تلاشهای آیت الله سیستانی جهت مبارزه با داعش تشکر کرد و دو طرف از وحدت و سازش و صلح بین ادیان گفتند.
پاپ فرانسیس از جهات گوناگون مورد توجه کاتولیکها و سایر پیروان مذاهب مسیحی است. او یک تحولخواه است. سابقه مبارزه با دیکتاتوری در آمریکای لاتین را دارد و به خصوص همیشه در پی این بوده که برخی سنتهای اشتباه کلیسای کاتولیک را تغییر دهد.
او سفرهای بسیاری به مناطق مختلف دنیا داشته و همیشه هم مورد استقبال قرار گرفته است. پاپ فرانسیس که به جای پاپ بندیکت مستعفی برگزیده شده، پیش از این، به فلسطین اشغالی نیز سفر داشته و با خاخامهای مذاهب یهودی دیدار کرده است. او همزمان به اردن نیز سفر کرده و حتی بارها با شیخ الازهر دیدار داشته است.
پاپها و سبک خاصشان در تحقق صلح
اما آیا به راستی پاپ نماد مبارزه با رادیکالیسم و دیکتاتوری است؟
همانطور که اشاره شد و در فیلم سینمای "دو پاپ" هم بدان پرداخته شده، پاپ در دوران کودتا در آرژانتین ابتدا شروع به مبارزه با حکومت کرد اما بعد از چندی ترجیح داد مبارزه را کنار گذاشته و مصالحه کند.
پاپ خود را منادی صلح میداند. شکی نیست که او در نیتش هم صادق است. اما چرا یک بار در طول حیاتش با قدرت زمان دست دوستی داد؟ به نظر میرسد این امر در تاریخ کلیسای کاتولیک ریشه دارد.
از نظر نظریه پردازان کاتولیک، حیات انسان به دو بخش مادی و روحانی تقسیم میشود و کلیسا حاکم بخش روحانی بشر است. از نظر برخی متالهین، بخش روحانی بر بخش جسمانی غلبه دارد اما از نظر برخی دیگر، بین این دو بخش تفارق و تباین کامل است.
این تفارق دین و دنیا یا به عبارتی حکومت روحانی و جسمانی باعث شده پاپها (به خصوص از قرن ۱۹ به بعد که کلیسای رم قدرت سیاسی خود را به شدت از دست داد) متهم به مصالحه با قدرتمندان شوند.
دو نمونه از مبارزه یا رابطه واتیکان با دو دیکتاتور
یک نمونه مشخص این رابطه، حیات پاپ پیوس دوازدهم است. او که در زمان هیتلر میزیست، توسط یهودیان متهم به این است که در مقابل نسل کشی نازیها سکوت کرده و حتی با هیتلر مصالحه کرده است.
در این باره حواشی بسیاری وجود دارد. آنچه طرفداران پاپ فقید بر آن تاکید دارند این است که پاپ در همان زمان بسیاری از یهودیان را نجات داد و به خصوص در صومعهها را به روی پناه جویان گشود و همچنین واتیکان بسیاری از پناه جویان یهودی را با گذرنامه جعلی راهی برزیل کرد.
نمونه مشخص دیگر پاپ پیوس هفتم است که اسیر یک کالیگولای دیگر یعنی ناپلئون بناپارت شد. او نیز در ابتدا و پس از فتح شهرهای ایتالیا به دست ناپلئون با او مصالحه کرد و حکومت او را تایید نمود.
پس از آن، ناپلئون به اسپانیا لشکر کشید و مخالفان انگلیسی او در رم علیه او فعالیت کردند. ناپلئون از پاپ خواست انگلیسیها را بیرون کند اما پاپ نپذیرفت. ناپلئون تهدید کرد که به واتیکان لشکر میکشد. پاپ ترسید و حکم به خروج انگلیسیها داد. بعد از این، ناپلئون از پاپ خواست که حملات او را به اسپانیا و پروس تایید کند. در اینجا بود که پاپ با قدرت در مقابل امپراتور فرانسه ایستاد و نپذیرفت. ناپلئون به ایتالیا لشکر کشید و پاپ هم او را تکفیر کرد.
ناپلئون پاپ را دستگیر کرد و او را تبعید نمود. این کار بنیاد حکومت ناپلئون را بر باد داد. بعد از جنگ واترلو برای همیشه به سنت هلن تبعید شد و پاپ با وقار و شکوه و در اوج محبوبیت به واتیکان بازگشت. جالب این است که پاپ بعد از تبعید ناپلئون بر او آسان گرفت. حکم تکفیرش را پس گرفت، ژنرال را ستود و حتی به انگلیسیها امر کرد که بر او سهل بگیرند و آزارش ندهند.
نتیجه، سیاست پاپها در مقابل قدرتها
این دو نمونه مشخص میکند که رفتار پاپها در مقابل دیکتاتورها و قدرتها چگونه بوده است؟ آنها به علت فلسفه خاص کلیسا در قدرت سیاسی دخالت مستقیم نمیکنند، اما اگر یک قدرت پا را از حد خود فراتر گذاشته و قصد تصاحب کلیسا و یا اسراف در خشونت داشته باشند، سخت در مقابلشان میایستند.
در مورد پاپ فرانسیس نیز همین امر درست است. او در مبارزه با ظلم و احقاق صلح در جهان صادق است اما بعید است در مقابل حکومتی که کیلومترها حرکت کرده و در خاورمیانه پایگاه زده بایستد چرا که اصولا تا این سطح وارد جزئیات نمیشود.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه