سیاسی/ بین الملل آلکسی ناوالنی یک دهه است که دولت روسیه را به انواع فساد متهم کرده و عامل اصلی مشکلات در این کشور را ولادیمیر پوتین میداند، در حالی که طرفداران پوتین، وی را عامل اقتدار روسیه در دو دهه اخیر در جهان معرفی میکنند.
"آلکسی ناوالنی" یکی از چهرههای سرشناس مخالف ولادیمیر پوتین در روسیه است که از ۱۰ سال پیش به طرق مختلف به دولت حاکم بر روسیه اعتراض کرده است. عمده فعالیتهای سیاسی اجتماعی او از سال ۲۰۰۹ آغاز شده است و در سال ۲۰۱۰ در یک رأیگیری اینترنتی که برای نامزدی شهرداری مسکو انجام شد توانست ۴۵ درصد آراء را به خود اختصاص دهد.
دادستان مسکو در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴ حبس ۱۰ ساله برای ناوالنی به جرم اختلاس را درخواست کرد ولی او خود را در ارتباط با اختلاس بیگناه میداند. روز سهشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۱۴ هزاران نفر در مسکو علیه رأی دادگاه دست به تظاهرات زدند. ناوالنی درحالی که حصر خانگی را نادیده گرفته و قصد الحاق به تظاهرکنندگان را داشت توسط پلیس دستگیر شد.
اما مشکل اصلی برای دولت روسیه از زمانی آغاز شد که ناوالنی زمانی که در ۲۰ آگوست ۲۰۲۰ در یکی از شهرهای منطقه سیبری به سر میبرد به طرز مشکوکی مسموم شد و به حال اغما رفت. سپس برای معالجه به آلمان رفت و پس از بهبودی اعلام کرد که به روسیه باز خواهد گشت. به محض بازگشت به روسیه در فرودگاه دستگیر شد و طرفداران او برای چند روز دست به تظاهرات زدند و با پلیس روسیه درگیر شدند.
پوتین هر گونه دست داشتن در مسمومیت ناوالنی را رد کرد، اما ناوالنی معتقد است دولت روسیه دستور ترور او را صادر کرده است. در آزمایشهای انجام شده مشخص شد که ناوالنی با یک ماده عصبی شیمیایی از گروه "نوویچوک" مسموم شده است. "نوویچوک" به چهارمین نسل از عوامل جامد اعصاب اشاره دارد که در اتحاد جماهیر شوروی ساخته شدند.
در اینجا سؤال اصلی این است که سرانجام جنبش ناوالنی در روسیه به کجا ختم میشود و آیا او میتواند طبق ادعاهایش فساد دولتی در روسیه را اثبات کند و در یک انتخابات بر پوتین پیروز شود؟
برای بررسی بیشتر این موضوع با حسن بهشتی پور-کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا، به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
حکومتی اقتدارگرا متکی به آرای مردم
بهشتی پور گفت: اگر بخواهیم آلکسی ناوالنی را با ولادیمیر پوتین مقایسه کنیم به هیچ وجه این دو قابل مقایسه با یکدیگر نیستند چرا که پوتین از سال ۲۰۰۰ تا کنون در روسیه قدرت را به دست گرفته است و درست است که به نوعی حکومتی اقتدارگرا دارد، اما متکی به آرای مردم است. در حکومت دیکتاتوری تنها نظر یک شخص اهمیت دارد و با اتکا به نظامیان و بدون رأی مردم حکومت میکنند در حالی که در روسیه امروزی این شرایط وجود ندارد و روزنامههای مخالف پوتین به راحتی مطالب خود را منتشر میکنند و احزاب مخالف هم فعالیت دارند.
در تاریخ روسیه "فرد محوری" حرف اول را میزند
وی با بیان اینکه روسیه در طول تاریخ از زمان تزارها، بلشویکها و دوره کنونی، سه ویژگی را همیشه داشته است، گفت: ویژگی اول فردگرایی یا فرد محوری است که برای مثال یا تزار روسیه حاکم بوده یا دبیرکل حزب کمونیست یا رئیسجمهور روسیه. بنابراین فرد همیشه در روسیه محور فعالیتها بوده است.
این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا، تصریح کرد: دومین ویژگی مرکزگرایی در روسیه است که همیشه تصمیمات در مسکو گرفته میشود که البته برای مدتی در زمان روسیه تزاری سن پترزبورگ پایتخت بود و هماکنون نیز مرکز تصمیمگیریها با وجود "فدراتیو" بودن روسیه در مسکو گرفته میشود. روسیه هماکنون متشکل از ۲۰ جمهوری خود مختار است که هر کدام مجلس جداگانهای دارند و همچنین ۸۴ استان خودمختار، فدراسیون روسیه را تشکیل میدهند.
بهشتی پور گفت: بنابراین با وجودی که یک سیستم فدرال حاکم است، اما همهچیز به گونهای طراحی شده که تصمیمگیریهای اصلی در مسکو تعیین تکلیف میشود.
وی افزود: سومین ویژگی، اقتدارگرایی است. حکومتهای اقتدارگرا یا از طریق حزب خود پشتیبانی میشوند که هماکنون پوتین را حزب روسیه متحد پشتیبانی میکند و مردم هم به این حزب و شخص پوتین رأی دادهاند و اینگونه نیست که مردم در انتخابات رأی ندهند. بنابراین پوتین و حزب او رأی آوردهاند و درست است که حرف آخر را ولادیمیر پوتین میزند، اما تصمیمات جمعی است و مجموعه نخبگانی از روسیه که طرفدار پوتین هستند حکومت را اداره میکنند.
اگر بخواهیم آلکسی ناوالنی را با ولادیمیر پوتین مقایسه کنیم به هیچ وجه این دو قابل مقایسه با یکدیگر نیستند چرا که پوتین از سال ۲۰۰۰ تا کنون در روسیه قدرت را به دست گرفته است و درست است که به نوعی حکومتی اقتدارگرا دارد، اما متکی به آرای مردم است
آزادی در روسیه فعلی نسبی است
این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا با بیان اینکه آزادی در روسیه کنونی یک مقوله نسبی است، گفت: بنابراین نه میتوانیم بگوییم که حکومتی دیکتاتوری در روسیه سر کار است و نه کاملاً آزاد است. پس یک آزادی کنترل شده در روسیه کنونی وجود دارد و انژیوها در این کشور فعال هستند و در رسانهها و روزنامهها مطالب مخالف پوتین هم پخش و منتشر میشود.
محبوبیت پوتین بیشتر از ناوالنی است
بهشتی پور گفت: آلکسی ناوالنی جوانی است که از یک دهه پیش با راهاندازی شبکههای اجتماعی و تبلیغات توانست جوانان را به سوی خود جلب کند و پایگاه خوبی در میان جوانان ۱۵ تا ۳۵ سال دارد. این فرد دارای بیان خوب و قدرت نویسندگی بالاست که توانسته با ایدههای خوبی که مطرح میکند حمایت جوانان را به سوی خود جلب کند. اما اگر همین امروز یک انتخابات آزاد برگزار شود پوتین برنده خواهد شد و ناوالنی رأی نخواهد آورد.
ناوالنی بعد از مسمومیت محبوبیت بیشتری پیدا کرد
وی افزود: دور جدید اعتراضات در روسیه بعد از سوء قصد به جان ناوالنی به وجود آمد که طرفداران ناوالنی انگشت اتهام را به سمت دولت روسیه گرفتهاند. به هر حال بعد از اینکه ناوالنی مسموم شد محبوبیت بیشتری در روسیه کسب کرد و بعد از معالجه در آلمان داوطلبانه به روسیه بازگشت، اما با وجود افزایش محبوبیت باز هم در موقعیتی نیست که در انتخابات بتواند پوتین را شکست دهد.
این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا، خاطرنشان کرد: در روسیه مؤسسات نظر سنجی مستقل هم وجود دارد و اینگونه نیست که تمام مراکز نظرسنجی دولتی باشد. در این نظرسنجیها ناوالنی هنوز نتوانسته بخش بزرگی از روسیه را با خود همراه کند. از طرف دیگر مشکلات اقتصادی روسیه در اثر تحریمها، کاهش قیمت نفت و شیوع ویروس کرونا، افزایش یافته است و این امر موجب شده مقداری از محبوبیت پوتین کاسته شود. زمانی که پوتین در سال ۲۰۱۴ شبهه جزیره کریمه را ضمیمه خاک روسیه کرد این محبوبیت به شکل بیسابقهای افزایش یافت.
جنبش ناوالنی وابسته به غرب نیست
بهشتی پور افزود: جنبش ناوالنی به شدت از طرف غرب حمایت میشود چرا که ایدههای آنان مورد پسند غرب و آمریکاست، اما این موضوع دلیل نمیشود که بگوییم جنبش ناوالنی وابسته به غرب و نوکر آمریکا هستند چون چنین شواهدی وجود ندارد. حمایت غرب از این جنبش به این معنا نیست که وابسته به غربی ها بوده و قصد برپایی انقلاب رنگی داشته باشند.
وی گفت: غربیها به صراحت از زندانی شدن ناوالنی و برخورد پلیس با او و طرفدارانش انتقاد کردهاند، اما این به معنای حمایت عملی غرب از این جریان نیست. اما چیزی که روشن است غرب از این موقعیت برای فشار به دولت روسیه استفاده میکند.
پوتین با شعار مبارزه با "اُلیگارشی مالی" به قدرت رسید
این کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا در خصوص آینده تحولات در روسیه، خاطرنشان کرد: جریان مخالف پوتین با ناوالنی به وجود نیامده که با زندانی شدن آن به پایان برسد. به هر حال برخی از برنامههای پوتین جواب نداده است. پوتین با شعار مبارزه با "اُلیگارشی مالی" سر کار آمد و توانست افرادی را که بعد از فروپاشی شوروی از نظر مالی نفوذ زیادی پیدا کرده بودند به زیر بکشد و از گردانه قدرت خارج کند، اما به تدریج نزدیکان پوتین به اُلیگارشی مالی تبدیل شدند و شرکتهای متعددی را برای خود به وجود آوردند.
بهشتی پور با بیان اینکه پیشبینی دقیق تحولات آینده در روسیه میسر نیست، گفت: بنابراین هماکنون نیز باید اصلاحات مالی انجام شود تا مشکلات پیش روی پوتین کاهش یابد. البته پوتین یک فرد جدید را نخستوزیر کرد که یک تکنوکرات نزدیک به پوتین است و مقرر بود اصلاحات مالی را انجام دهند و تغییراتی در قانون اساسی ایجاد کنند که این راهکارها هنوز جواب نداده و به همین دلیل نارضایتیهایی را به وجود آورده است.
badoorbin.comakhbarazad.comمنبع : خبرفوری
آخرین دیدگاه